بعد از آنکه آقای روحانی از ناامیدی برخی وزرا و مسئولان دولتی سخن به میان آورد و از ابراز ناامیدی آنها گله کرد، تحلیلهایی دربارهی ضرورت تغییر در ترکیب کابینه منتشر شد و حتی در برخی خبرها، گمانهزنیهایی در این خصوص منتشر شد.
بعد از آنکه آقای روحانی از ناامیدی برخی وزرا و مسئولان دولتی سخن به میان آورد و از ابراز ناامیدی آنها گله کرد، تحلیلهایی دربارهی ضرورت تغییر در ترکیب کابینه منتشر شد و حتی در برخی خبرها، گمانهزنیهایی در این خصوص منتشر شد. فارغ از اینکه این تغییر احتمالی چه وزرا و مدیرانی را شامل خواهد شد، چند نکته در همین خصوص قابل تامل است :
1- گذشت بیش از پنج سال از عمر دولت اعتدال در دو دوره یازدهم و دوازدهم به اندازهی کافی میتواند واقعیتها و شواهدی را برای ارزیابی اقدامات دولت در زمینههای مختلف ارائه دهد.
گرچه منتقدین بارها نسبت به رویه برخی وزارتخانه ها تذکر داده بودند،اما این نقدها با مقاومت دولت روبرو شده و حتی منتقدین مورد خطاب تند رئیس جمهور و وزرا قرار گرفته که نمونه های این برخورد ها در رسانه ها نیز انعکاس یافته است. اما حال که رئیس جمهور محترم نیز خود به این موضوع واقف هستند می بایست هرچه زود تر در این زمینه اقدام شود و نه اینکه در حد سخنرانی باقی بماند.
به نظر میرسد که توجه به این امر، ضروری شرایط و مقتضیات کشور است؛ زیرا باتوجه به افزایش حجم مشکلات و چالشها در کشور طی سالهای اخیر از یک سو و تلاش دشمنان برای پیچیده و متداخل کردن این مشکلات از سوی دیگر، آحاد ملت انتظار دارند تا دست توانای نظام و مسئولان بتواند در مقابله با این وضعیت، کارآمدی و توانمندی خود در حل و رفع چالشها را، همانند گذشته، به اثبات برساند. برهمین اساس، در کنار توجه و عایت ملزومات ساختاری این موضوع، چرخش نخبگانی در کشور به نفع جوانانِ کارآمد، پویا، متخصص، چالاک، باانگیزه، امیدوار، واقعبین و آرمانگرا و... میتواند ضامنی برای رویارویی و عبور موفق از شرایط مذکور باشد. درواقع، بهرهگیری از توان جوانان، مدیران و مسئولان توانمند و خستگیناپذیر به عنوان ظرفیتهای درونزای نظام، گزینهی روی میز نظام برای حل مشکلات و خنثیسازی توطئههای دشمنان است و باید به این مهم به اندازهی اهمیت و ضرورتش توجه شود.
2- ذکر این نکته نیز مهم به نظر میرسد که علیرغم وجود مشکلات در کشور که واقعیتی انکارناپذیر است، اما این موانع نباید بهانهای برای ناامیدی باشد؛ زیرا عزم و ارادهی مصمم و انقلابی میتواند از آنها عبور کرده و افقهای نوین را پیشروی مردم ترسیم کند. علاوه بر این، اتفاقاً کارآمدی مدیران بویژه در اینگونه مواقعی است که باید خود را نشان دهد؛ زیرا اگر کارآمدی را موفقیت در تحقق اهداف و انجام کارویژهها باتوجه به موانع و امکانات بدانیم، در مقام مقایسه، کسی کارآمدتر تلقی میشود که توانسته باشد، با وجود مشکلات و موانع، از تلاش برای دستیابی به اهداف و موفقیت در تحقق اهداف، از راه بازنمانده باشد.
3- واقعیتی که وجود دارد آن است که تغییر افراد در دولت شاید تنها چاره کارنباشد.برخی سیاست های دولت از جمله نگاه به غرب نیاز به بازنگری دارد. تا وقتی که نگاه ها منتظر است که از سوی غرب اتفاق مثبتی برای اقتصاد ملی رخ دهد،کنار گذاشتن برخی از مدیران به تنهایی راه به جایی نخواهد برد. خصوصا روزها که شاهد انواع توطئه ها از سوی امریکا برای نابودی برجام هستیم می بایست دوستان دولت ضمن تقویت نگاه به داخل کشور بیش از آنی که توجه به بیرون داشته باشند به سرمایه های داخلی امیدوار باشند. در این صورت با بکارگیری مدیران کارآمد شاهد رشد و شکوفایی بخش های مختلف خواهیم بود