کسی که آن روز گفت من به آمریکایی ها اعتماد ندارم و اگر شما می خواهید آن را تجربه کنید، امروز هم میگوید که این کشورهای اروپایی هم قابل اعتماد نیستند، نکند پشیمانی امروز ناشی از اعتماد به آمریکا روزی هم در مورد اروپایی ها تکرار شود.
بعد از مانورهای زیاد داخلی برای انعقاد توافقنامه برجام و قبول محدودیت های زیاد در قدرت هسته ای و تأیید چندین باره آژانس بین المللی انرژی هسته ای بر عمل به تعهدات از سوی جمهوری اسلامی ایران و چندین سال معطلی برای اثبات عدم انحراف در برنامه هسته ای، بالاخره آمریکا از آن خارج شده و دست کسانی که بخاطر آن بر عالم و آدم فخر می فروختند ولی قادر به حل مشکلی از داخل کشور نشدند را در حنا گذاشت. باز هم برای چندمین بار صحت انتقادهای نیروهای ارزشی و انقلابی که جز منافع ملی را نمیخواستند و طرفداران مذاکره با آمریکا از آنها با تعبیر تمسخرآمیز دلواپسان یاد میکردند؛ کسانی که تا به حال دندان روی جگر گذاشته بودند، مشخص شد.
آیا دوباره باید چوب ندانم کاری و عناد و یا ترجیح منافع شخصی و حزبی برخی را تحمل کرد؟ در این وضعیت، سناریوهای محتمل برای برخورد با آمریکا و کشورهای غربی چیست؟
دولت و مجلس شورای اسلامی برای تأمین عزت ملت ایران در این آزمایش بزرگ بایستی دست به دست هم داده و با همکاری نخبگان و متخصصین امر از میان سناریوهای موجود و با رعایت عزت، حکمت و مصلحت کشور، برخورد قدرتمندانه با غربی ها داشته و به موردی که منافع ملی کشور را تأمین خواهد کرد، عمل نموده و به یکباره به این قضیه خاتمه دهند و نگذارند کشورهای غربی با افکار عمومی و روان اجتماعی کشور بازی کنند.
الف) تداوم برجام
یکی از گزینه هایی که شاید دولتی ها مشتاق به این امر می باشند، تداوم برجام و عدم خروج ایران از این توافقنامه- علیرغم خروج ایالات متحده آمریکا- می باشد. این سناریو به دو صورت میتواند اجرا شود:
1- تداوم برجام به همین منوال و بدون حضور آمریکا: یکی از گزینه ها که شاید برخی حتی به این هم راضی باشند، تداوم اجرای برجام به همین صورت فعلی و بدون حضور آمریکا می باشد. این نظر کسانی است که خروج آمریکا از برجام را خروج یک مزاحم تعبیر میکنند.گزینه ای که اجرای آن باعث خفت برای کشور و به نوعی تسلیم شدن در برابر غرب و کوتاه آمدن گام به گام ایران توسط غربیها تعبیر خواهد شد.در این صورت با وجود خروج آمریکا از برجام و بازگشت ساختار تحریم های ثانویه آمریکا و همینطور با مبهم بودن آینده برجام، ایران بایستی محدودیتهای اعمال شده در برنامه هستهای را همچنان اجرا نماید؛ سناریویی که با قاعده عزت، حکمت و مصلحت جمهوری اسلامی ایران در تضاد است.
2- تداوم برجام با تضمین های اروپایی ها: گزینه دوم در تداوم برجام این است که با قبول و اعمال تضمین هایی از سوی سایر اعضای برجام و مخصوصاٌ کشورهای اتحادیه اروپا، برجام تداوم یابد. این سناریو نیز با دو مشکل اساسی مواجه است. اول اینکه کشورهای اتحادیه اروپا بدون اجازه آمریکا قادر به انجام تقریباً هیچ کاری بخصوص در حوزه اقتصادی نیستند و نمی توانند در مقابل تحریم های آمریکا کاری انجام بدهند. این اعترافی است که وزیر امور خارجه آلمان اعلام کرد و گفت ما قادر به حمایت و دفاع از شرکت های خود در قبال تحریم های آمریکا نیستیم. از آن گذشته آنها چنین تضمین هایی در اختیار ندارند تا از آن استفاده کنند. همچنان که در دو سال گذشته و بعد از اجرایی شدن برجام، آنها بدون اجازه آمریکا هنوز قادر به حل مشکل بانکهای بزرگ خود برای معامله با ایران نشده اند.در ثانی ممکن است آنها در حرف و یا حتی مکتوبه چیزهایی بگویند و بخواهند به ایران قول بدهند که منافع ایران را در اجرای برجام تأمین میکنند، ولی باید توجه کرد که آیا آنها در عرض دو سال گذشته توانسته اند اینگونه عمل کنند. اگر اینگونه بوده، پس چطور وزیر خارجه کشورمان اعلام می کند که ما امروز هم قادر به باز کردن حساب در بانکهای انگلیسی نیستیم. از سوی دیگر ممکن است کشورهای اروپایی با این قولهای به اصطلاح خشک و خالی بخواهند دولتمردان کشور را اغفال نمایند و آمریکا هم از آن سو تحریم های جدید را اعمال نماید، در آن صورت تنها این ایران است که باز امتیاز بدون معوض میدهد و محدودیت های هسته ای و علاوه بر آن تحریم های آمریکایی را میپذیرد.
3- تداوم محدود: گزینه دیگر این است که وقتی آمریکا از برجام خارج شد و یکی از اعضای آن به این توافقنامه پشت کرد، حداقل ما هم با تغییراتی برجام را ادامه دهیم. یعنی قسمت هایی از برجام را تعلیق کرده و محدودیت ها را برداریم. مثل اینکه بر تعداد سانتریفیوژها بیفزاییم یا اینکه درصد غنی سازی را افزایش داده و به 20 درصد برسانیم ولی بخشهای نظارتی آژانس بین المللی را اجرا نماییم. در این صورت حداقل ایران هم به نسبت کشورهای بدقول برجام از تعهداتش عدول میکند و نشان می دهد که تمام تخم مرغ هایش در سبد اجرای بدون قید و شرط برجام نیست. هر چند این سناریو در مقابل خروج آمریکا و بازگشت تحریم ها، سناریوی حداقلی از سوی ایران میتواند تلقی شود.
ب) برجام جدید
یکی دیگر از سناریوها با توجه به شروع مذاکرات با کشورهای اروپایی این است که این مذاکرات به جای حل مشکل برجام منتهی به یک توافقنامه دیگر با کشورهای اروپایی گردد که در این صورت علاوه بر اینکه نتوانسته مشکل برجام را حل نماید به یک مسیر پیچیدهای وارد شده است که به برجام های 2و 3 منتج خواهد شد و این همان چیزی است که آمریکا و کشورهای اروپایی خواهان آن هستند و به این طریق هم زمان را به نفع خود خواهند خرید و هم ممکن است در مذاکرات مسائل موشکی و یا قدرت منطقه ای ایران مطرح شود و بدین طریق ایران را مجدداً در مسیر پر پیچ و خم مذاکرات مثل برجام به ناکجا آباد بکشانند. بنابراین دیپلماتهای مذاکره کننده کشورمان برای حفظ مولفه های قدرت کشور، از جمله قدرت موشکی و نفوذ منطقه ای، بایستی از ورود به این سناریو خودداری کنند.
ج) لغو برجام
سناریوی دیگر برای کشور این است که با توجه به اینکه آمریکا مهره تأثیر گذار در این توافقنامه بوده و در دو سال گذشته با اعمال نفوذ و عمل نکردن به تعهدات خود، مانع از بهرهمندی کامل ایران از منافع برجام، گشایش های اقتصادی و در برخی موارد اعمال تحریم های جدید شده و از امروز نیز از برجام خارج شده است، بهترین فرصت قانونی که عرف دیپلماتیک نیز پذیرای آن است، خروج ایران از برجام و در واقع محدودیت های آن است. باید توجه داشت که در این صورت کشورهای دیگر ایران را متهم نخواهند کرد و مطابق سال های گذشته با ایران رفتار نخواهند کرد چرا که این بار با وجود اجرای برجام از سوی ایران و تأیید چند باره آژانس بین المللی، این کشور آمریکاست که توافقنامه را به هم زده و ایران توانسته ثابت کند که دنبال تسلیحات هسته ای نبوده است و متهم اصلی در این بین دولت آمریکا خواهد بود که از تعهدات بین المللی خود شانه خالی کرده است.
بنابراین به نظر می رسد مسئولین امر می توانند با رعایت اصل عزت، حکمت و مصلحت و با اعتماد به قدرت داخلی و اعتقاد به حل مشکلات داخلی با ظرفیتهای داخلی و بدون نیاز به تضمین های کشورهایی که قابل اعتماد نیستند، برجام را کنار گذاشته و بیش از این افکار عمومی را با مذاکرات بیحاصل مشغول نسازند و بدانند که کسی که آن روز گفت من به آمریکایی ها اعتماد ندارم و اگر شما می خواهید آن را تجربه کنید، امروز هم میگوید که این کشورهای اروپایی هم قابل اعتماد نیستند، نکند پشیمانی امروز ناشی از اعتماد به آمریکا روزی هم در مورد اروپایی ها تکرار شود.