حمایت تسلیحاتی و برقراری روابط دیپلماتیک
آمریکا روابط دیپلماتیک خود را که از سال 1967 به خاطر جنگ رژیم صهیونیستی با عراق، قطع کرده بود، برقرار و گسترش می دهد. ایران در لیست کشورهای حامی تروریسم از طرف امریکا قرار داده می شود و همزمان عراق از این لیست خارج می شود. با خروج عراق از لیست حامی تروریسم، دولت آمریکا درهای فروش تکنولوژی و تسلیحات پیشرفته امریکایی و غربی را به روی عراقی ها کاملاً باز می کند. فریدن برک اعتراف می کند که در زمان تصدی وزارت بازرگانی، میلیون ها دلار وسایل کامپیوتری و تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی به مؤسسه سعد 16 عراق، توسط شرکت های آمریکایی، با هماهنگی وزارت دفاع ارسال شده است.
متحدان آمریکا با خروج عراق از لیست حامیان تروریسم به راحتی به عراق سلاح می فروشند. هواپیماهای سوپر اتاندارد و موشک های اگزوسه از سوی فرانسه و سلاح های خطرناک شیمیایی از طرف آلمان به عراق صادر می شود.
در گزارش سالانه سنا آمده است که شکست عراق در جنگ برای منافع آمریکا یک فاجعه است. ویلیام کیسی (رئیس سازمان سیا) شخصاً روی انتقال تکنولوژی های پیشرفته و تسلیحات فروخته شده نظارت می کرده است. آمریکا معادل 5/1 میلیارد دلار تجهیزات الکتریکی، دستگاه های حساس و رایانه های فوق العاده قوی در زمینه تولید سلاح های شیمیایی، موشکی و هسته ای را به دولت عراق فروخته است. به گزارش تایمز مالی چاپ انگلیس، شرکت آمریکایی اینترنشنال سیکنال اند کنترل در انتقال مخفیانه تکنولوژی ساخت بمب های خوشه ای به عراق دست داشته است.
وفیق اسامرایی رئیس استخبارات نظامی عراق ضمن قبول نقش آمریکا در شروع جنگ اذعان می دارد، امریکا برای کمک به صدام سه کار انجام داد:
1- ارائه اطلاعات کامل به صدام در مورد آرایش نظامی نیروهای ایرانی؛
2- تشویق متحدین خود در اروپا و خاورمیانه، به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس، به اعطای کمک های مالی به صدام؛
3- تحریم ایران و جلوگیری از دستیابی آن به تسلیحات و تجهیزات مدرن؛
هاوارد تیچر، عضو شورای امنیت ملی آمریکا معتقد است:
آمریکا برای صدام کاری کرد که تا آن روز برای هیچ یک از متحدان نزدیک خود انجام نداده است.
تدام سیاست های حمایتی با وجود تغییر دولت
پنج ماه از آغاز تجاوز صدام می گذرد که ریگان به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب می شود. ایران گروگان ها را آزاد می کند، اما دولت آمریکا تحقیر تاریخی را فراموش نمی کند. ریگان علاوه بر مجازات های کارتر، دکترین جدید برای تنبیه بیشتر ایران به مرحله اجرا در می آورد.
دکترین رمبو
هدف از سیاست جدید امریکا که تحت تأثیر انقلاب اسلامی صادر شده است این است که اگر در کشور جهان سومی (ایران) انقلابی رخ دهد، باید موانعی ایجاد شود که انقلاب های ملی نتوانند به تحولات مترقیانه و پیشرفت برسند. راهکار دستیابی به این هدف مشغول نمودن کشوهای انقلابی به امور داخلی خود از طریق ایجاد درگیری های قومی و مذهبی و درگیر ساختن این کشورها با کشورهای همسایه در جنگ های بدون پیروز است.
آمریکا در صدد بود هر جا که انقلابی پدید آمد تا الگویی غیر از الگوی سرمایه داری مد نظر امریکا به جهان عرضه کند، باید آن کشور را دچار مصائبی همچون انقلاب ویتنام بکند. تحمیل جنگ کم شدت، ابزار اصلی این سیاست است.
عملیات استانچ
به تناسب تغییر وضعیت در جبهه های جنگ به نفع ایران، مداخله امریکا در امور جنگ بیشتر می شود. دولت مردان امریکا قبلاً به پیروزی عراق مطمئن بودند، اما ناگهان ورق برمی گردد؛ ملت ایران بلایی بر صدام آورده اند که ریگان باید به داد صدام برسد. فرماندهان ایرانی با طرح ریزی و اجرای 4 عملیات بزرگ در جبهه های جنگ، عراق را در موضع ضعف قرار می دهند. آمریکا مجبور می شود خود دست به کار شود. به همین دلیل از سیاست بی طرفی بی پرده خارج می شود.
امریکا طرحی را برای مهار ایران و جلوگیری از پیروزی های ایران صادر می کند. در این طرح آمریکا یک تلاش فعال دیپلماتیک انجام می دهد تا از صدور سلاح به ایران ممانعت کند. این روند با شناسایی مبادی فروش تجهیزات نظامی و ممانعت از فروش به هر نحو ممکن به ایران بود که کمک بسیار بزرگی به صدام بود. امریکا با تشکیل کمیسیونی تلاش های خود را با جمع آوی اطلاعات از مراکز، کارخانه ها و کشورهای فروشنده اسلحه به ایران آغاز کرد. از طرفی با خروج عراق از لیست حامیان تروریست و برقراری دیپلماتیک این کشور با امریکا، سیل ارسال تجهیزات و تسلیحات نظامی از طرف آمریکا و متحدانش به سمت عراق سرازیر می شود.
در زمانی که ایران اقلام خوراکی را کوپنی به مردم می داد، آمریکا برای جانبداری از عراق تأمین اعتبار می کند تا شرکت های امریکایی بتوانند اقلام کشاورزی و خوراکی، به خصوص گندم، مرغ و برنج را راحت تر در اختیار صدام قرار دهند. سنای آمریکا پیروزی ایران بر عراق را پیروزی بنیادگرایان افراطی اسلامی و تحقیر آمریکا توسط ایران را مقدمه این پیروزی می داند.
در سال 1983 نیروهای نظامی آمریکا، در چارچوب واحدهای موازنه گروه پاسدار صلح وارد بیروت می شوند. این حرکت زمینه را برای عملیات استشهادی نیروهای جهادی لبنان فراهم می کند. مقر تفنگداران دریایی آمریکا در اکتبر 1983 منفجر می گردد. این امر واکنش جدی امریکا بر علیه ایران را در پی داشت، چون به زعم ریگان، جورج شولتز وکاسپار و اینبرگر متهم اصلی این انفجار ایران است و باید ایران مجازات شود. ایران به صورت مضاعف با تحریم های شدیدی مواجه می شود. تحریم های اقتصادی و نظامی جدید عبارت بود از:
- اعمال تحریم در مورد ورود هر گونه مواد شیمیایی
- تحریم در مورد صدور ابزارهای صنعتی که بتواند کاربرد دوگانه داشته باشد.
- تشدید تحریم های پولی و بانکی و محدودیت های بانک های ایرانی در اروپا
از سوی دیگر آمریکا، مستقیماً طرح های فنی نتیجه بخش مربوط به ساخت سلاح های شیمیایی و لوله های فولادی لازم برای ساخت موشک و قطعات مربوط به موشک سازی و کامپیوتر را در اختیار صدام قرار می دهد. در اقدامی دیگر، امریکا نمونه های زنده و فعال باکتری های مخصوص بیماری های سیاه زخم را به عراق تحویل می دهد. پنتاگون چنین این اعمال را توجیه می کند که ما نگران استفاده صدام از سلاح شیمیایی نیستیم، چون وقتی مسأله کشتن رزمندگان ایرانی در جنگ مطرح است، چه فرقی می کند که این کشتن با سلاح شیمیایی باشد یا با گلوله؛ سلاح شیمیایی نیز یک ابزار نظامی است.