مهرپور با بیان اینکه مسلما یکی از اهداف تحریمهای جدید اخلال در بازار ارز و دیگر بازارها بوده است، گفت: اما اینکه بخواهیم بگوییم تمام اختلالات بازار در شرایط فعلی مرتبط با تحریمهاست اینگونه نیست زیرا پیش از این هم برای انتقال ارز مشکل داشتیم.
بعد از این که آمریکا به صورت یکجانبه از توافق هستهای کشورهای گروه ۱+۵ با جمهوری اسلامی ایران خارج شد و همچنین دونالد ترامپ، نزدیک به سه ماه پیش ضمن اعلام رسمی خروج آمریکا از این توافق بینالمللی تاکید کرد و اعلام کرد به فاصله ۹۰ روز موج اول تحریمهای اقتصادی علیه ایران آغاز خواهد گشت.
اعمال مجدد تحریمهای مالی علیه ایران در شرایطی آغاز شد که بازار ارز و طلای کشور با شوکهای متوالی قیمت مواجه شده بود. در همین حال دولت ایران طی سه ماه گذشته سعی کرده با برخوردهای قاطعانه بر بازار ارز و طلا مانع از شتابگیری قیمتها شود. به همین دلیل برای بررسی میزان تاثیر دور تازه تحریمهای مالی ایالات متحده آمریکا علیه ایران و همچنین راههای برون از نابسامانی بازار ارز با میثم مهرپور پژوهشگر اقتصادی به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میآید:
بصیرت: یکی از مهمترین اهداف تحریمهای دولت آمریکا پس از خروج از برجام، ایجاد اختلال در نظام پولی و بازار ارزی ایران است؟ آیا اختلالات بازار فعلی مرتبط با تحریم است. اگر هست چه میزان از نوسانات به خاطر تحریم ها می باشد؟
در اینکه یکی از مهمترین اهداف آمریکا از اعمال تحریمها بر اقتصاد ایران، ایجاد اخلال در نظام پولی و بازار ارزی ایران است شکی نیست. طبیعتا در یک دهه اخیر و با گسترش شبکههایی مانند سوئیفت پیوندی میان نقل و انتقالات پولی بین کشورهای مختلف جهان ایجاد شده که همین امر هم تا حدودی باعث شده تحریمهای بانکی علیه اقتصاد ایران با سهولت بیشتری همراه باشد. اما اینکه بخواهیم بگوییم اختلالات بازار در شرایط فعلی مرتبط با تحریمهاست تردید جدی در این زمینه وجود دارد. دلیل اصلی این تردید هم این است که برای تحریمهای شبکه بانکی و نظام نقل و انتقال پولی ما در ماههای اخیر اتفاق جدیدی رخ نداده و تحریمهای سیستم بانکی کما فی سابق ادامه دارد، لذا اتفاقات اخیر در بازار را نمیتوان به تحریمهای بانکی و یا ایجاد اخلال در نظام بانکی ایران مرتبط دانست.
اما اینکه آیا به طور کلی تحریمها میتوانند بر روی بازار به خصوص بازار کالا و خدمات موثر باشد یا نه؟ باید گفت طبیعتا میتواند. اما مسئله مهم، نقش و سهم این تحریمهاست. برای پاسخ بهتر به این سوال اجازه بدهید ابتدا به بررسی لغوی واژه تحریم بپردازم. عموما تحریم زمانی میتواند فلج کننده یا بازدارنده باشد که عرضه و تقاضا یا حداقل عرضه کالای تحریم شده در انحصار کشور خاصی باشد. برای مثال ایران نیازمند واردات برنج است و کالایی تحت عنوان برنج نیز صرفا در انحصار کشور آمریکا به عنوان کشور تحریم کننده ما قرار دارد. در این شرایط آمریکا به راحتی میتواند فروش آن کالا به ایران را تحریم کند و ما از این حیث آسیب جدی ببینیم. اما با نگاهی به شرایط امروز اقتصاد ایران و جهان به روشنی قابل درک است که هیچ کالایی در انحصار یک یا چند کشور خاص نیست. اتفاقا ما به رغم وجود تحریمهای 40 ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در صنایعی مثل نانو، هستهای، صنایع نظامی، پزشکی و... که طبیعتا باید جزء صنایع انحصاری میان چند کشور خاص و محدود باشند نیز توانستهایم ورود خوبی داشته باشیم و انحصارهای موجود را بشکنیم که خود این موضوع نشان میدهد عملا تحریم ها برعلیه ایران با شکست مواجه شده است.
البته باید پذیرفت وقتی شما تحریم هستید و این تحریمها نیز جنبه عمومی و فراگیر پیدا میکند طبیعتا هزینههای شما را افزایش خواهد داد. اما قطعا موجب ایستادن شما از حرکت نخواهد شد.
بصیرت: بسته جدید ارزی را چگونه تحلیل می کنید؟ آیا عمق بخشی به بازار ثانویه وضعیت ارز را بهتر خواهد کرد؟ این بسته ارزی چه مزیتها و ضعف هایی دارد آن را بیان نمایید؟
درباره بازار ارز هم با قطعیت می توان گفت عمده مشکل در بازار ارز، تخصیص نامناسب منابع ارزی و عدم سیاست گذاری مشخص در این حوزه است. به هرحال ما امروز تجربه تحریم در سال های 92- 91 را داریم که خود این موضوع یک امتیاز برای ما محسوب می شود. با اطمینان می گویم که بخشی از مشکلاتی که در چند ماه گذشته در اقتصاد ایران رخ داده است ناشی از نادیده گرفتن تجربه های گذشته است. طبیعتا تخصیص ارز 4200 تومانی به همه کالاها از دارو و مواد اولیه تولید تا خودروهای لوکس و اقلام غیر ضروری نشان می دهد که دولت هنوز مشکل و دلایل ایجاد آن را نمی داند طبیعی است وقتی هنوز صورت مسئله را به درستی نمی دانید نمی توان به راه حل ها فکر کرد.
درباره بسته ارزی نیز باید بگویم بسته جدید قطعا از وضعیت گذشته یعنی تخصیص ارز 4200 تومانی به تمام مصارف و واردات بهتر است. اما این بسته نیز ایرادات و نواقصی دارد. اگر بخواهم یک تحلیل کلی از وضعیت امروز بازار ارز در ایران ارائه دهم باید گفت دولت زمانی شعار یکسان سازی نرخ ارز را مطرح می کرد اما امروز می بینیم ارز در کشور با سه نرخ ثتبیت شده است که یک نرخ آن ارز ترجیحی، نرخ دیگر ارز موجود در بازار ثانویه و ارز سوم نرخ بازار آزاد یا دلار موجود در صرافی ها است. پس در وهله اول باید گفت دولت دلار سه نرخی را به رسمیت شناخته است. در شرایط فعلی روش های متفاوتی قابل طرح است که یکی از روش ها تمرکز بر روی بازار ثانویه ارزی برای تامین ارز مورد نیاز کالاهای غیر اساسی در کشور است که مکانیسم تعیین این نرخ را نیز باید به دست بازار و سیستم عرضه و تقاضا سپرد. طبیعتا اگر دولت نظارت بیشتری روی این بازار داشته باشد که البته این نظارت نباید به معنای قیمت گذاری یا دخالت در تعیین نرخ ارز باشد و از سوی دیگر فضا برای افزایش عرضه یا حتی تقاضای ارز در این بازار فراهم شود می توان به بهبود عملکرد این بازار در آینده امیدوار بود.
بصیرت: اینکه فضا برای افزایش عرضه ارز مهیا شود به چه معناست؟ یعنی دقیقا باید چه اتفاقی بیفتد؟
در شرایط فعلی قرار است ارز حاصل از صادرات غیرنفتی ما وارد این بازار شده و نیاز کشور به کالاهای غیر اساسی یا به عبارتی غیر از 25 گروه کالایی که قرار است ارز ترجیحی به آنها تعلق بگیرد از طریق ارز این بازار تامین شود. این در حالی است که هیچ فکری برای عرضه ارزهای خانگی که حجم و رقم قابل توجهی هستند نشده است. براساس آمارهای غیر رسمی چیزی حدود 20 میلیارد دلار ارز خانگی در کشور وجود دارد که حتی نیمی از این دلارها میتواند موتور اقتصاد ایران و طرحهای ارزبر را به تحرک وا دارد. دولت باید در کنار بسته ارزی به فکر هدایت نقدینگی و مدیریت صحیح آن باشد. طرحهایی مثل حضور ارزهای خانگی در بازار ثانویه، ایجاد بورس نفت و فروش حواله ای نفت و... از جمله اقداماتی است که میتواند هم به افزایش عرضه ارز و هم هدایت نقدینگی چه به صورت ارزی و چه ریالی کمک کند.
بصیرت: به نظر شما سپرده ارزی با استقبال مردم مواجه خواهد شد و به عبارتی چه کارهایی را انجام دهیم که مردم سرمایه های ارزی خود را به صورت سپرده نزد بانکها بسپارند؟
موضوع سپردههای ارزی نیز یکی از راههای موثر و مفید برای جمع آوری ارزهای خانگی است که البته مردم خاطره چندان خوبی از این موضوع در سال های 91- 90 ندارند. در آن سالها دولت ارزهای سپرده گذاری شده مردم در بانک ها را با نرخ ارز مرجع و نرخ بازار آزاد محاسبه کرد و از پرداخت سپردههای ارزی به صورت ارز به دارندگان سپرده ارزی اجتناب کرد که خود این موضوع اگر چه ریشه در مشکلات ارزی کشور داشت اما به هر حال تاثیر بدی روی اعتماد مردم به دولت گذاشت.
در سالهای اخیر نیز مشکلاتی که برای موسسات مالی و اعتباری اعم از مجاز و غیر مجاز پیش آمده به کاهش این اعتماد میان دولت - ملت دامن زده است. لذا به نظرم اولین شرط موفقیت این طرح بازگت اعتماد مردم به دولت با ارائه تضامین دولتی به سپرده گذاران است تا سپرده گذاران مطمئن باشند دولت کم و کیف سپرده های آن ها را تضمین میکند. در این صورت این طرح در شرایط فعلی میتواند مفید باشد.
بصیرت: به نظر شما وضعیت نابسامان بازار ارز متوقف خواهد شد؟ در شرایط کنونی، شیوهها و راهکارهای برون رفت از این وضعیت چیست؟
در تحلیل تمام پدیدههای اقتصاد باید شرایط اقتصاد را به صورت یک بسته و نه به صورت نقطهای مورد بررسی قرار داد. برخلاف صحبتهای رییس جمهور محترم در مجلس بنده گمان میکنم موضوع نقدینگی و حجم آن در التهابات ارزی در ماههای اخیر به شدت تاثیر گذار بوده است. به نظرم امروز بخشی از این نقدینگی عظیم که تحت عنوان منابع مازاد ریالی در اختیار مردم قرار دارد سعی دارد با تبدیل شدن به کالاهایی چون ارز، طلا یا سایر کالاهای با دوام ارزش خودش را حفظ کرده و تا حد امکان از گزند تورم در امان باشد. تنها راه موجود در شرایط فعلی کشور را بازنگری عمیق در سیاست های مالیاتی دولت میدانم. به نحوی که باید هزینههای تولید و فعالیتهای مولد اقتصادی از طریق مشوقهای اقتصادی از قبیل معافیتهای مالیات و یارانه کاهش و هزینه فعالیتهای سوداگرانه از طریق افزایش مالیات این فعالیتها افزایش یابد.
گفتوگو از وحید قاسمی