در عرصه سياستورزي و مملکتداري، برخي گزارهها از چنان جايگاه راهبردي برخوردارند که ميتوان با صراحت از آنها به عنوان ارکان تدبير و سياست ياد کرد. بدون توجه به آنها به تدريج ساختار جامعه از هم گسسته و واگرايي و ناکارآمدي و بحران و تنش بر جامعه و نظام سياسي حاکم خواهد شد و ثبات و امنيت رخت بر خواهد بست.
مقوله "وحدت" از جمله اين دکترينهاي کليدي است که بيتوجهي به آن نظام سياسي را تهديد خواهد کرد. با مروري بر منظومه فکري بزرگان انقلاب اسلامي از جمله حضرت امام(ره) و امام خامنهاي با جرات ميتوان گفت که عنصر "وحدت" از دالهاي مرکزي گفتمان ايشان به حساب ميآيد که در جايگاه بالاتري از بسياري از کليد واژههاي ديگر در عرصه سياسي قرار دارد. بدان معنا که اگر زماني جمع ميان وحدت و آن مفاهيم در نظام سياسي مقدر نبود، آنچه اولويت مييابد "وحدت" است.
وحدت تاکيد بر مشترکات است، بيش از آنکه مفترقات برجسته گردد. در اين نگاه قرار نيست تکثر و تنوع که بنيان شکلگيري زندگي اجتماعي بشر است، ناديده گرفته شود، بلکه قرار است آرمانها و ويژگيهاي مشترک و مشکلات پيش رو حرکت جامعه بهتر ديده شود و درک کردن اين حقيقت که راه عبور از مشکلات تجميع همه توانها و قدرتهاست. لذا بايد بهانههاي کوچک و نامعلوم که گاه سالها موجب جدايي و افتراق است را به فراموشي سپرده شود و به افقهاي پيش رو توجه نمود.
يکي از مهمترين ابزارهاي وحدت و همگرايي فتح باب گفتگو و مفاهمه است. به واقع منشاء بخش عمده اختلافات جامعه بشري ريشه در انسداد گفتگو دارد. و آنگاه که باب گفتگو بسته شود، باب منازعه و درگيري و جدال باز خواهد شد و همين سرمنشاء بداخلاقيها و خشونتهاست.
در گفتمان وحدت محور، مناسب است تا از واژه "امت" به جاي "ملت" سخن گفت. چرا که امت به مجموعهاي اشاره دارد که هدفي مشترک را براي خود ترسيم کرده است و در اين مسير مکتبي مشخص را راهنماي رسيدن به مقصد برگزيده است.
در اين نگاه وحدت در سطوح مختلفي قابل تعريف و ترسيم است؛ از سطح درون اجتماعي گرفته، تا سطح وحدت ملي، و از آنجا تا وحدت جهان اسلام و وحدت مستضعفين عالم اين مهم قابل پيگيري است.
وحدت همواره نگاهي به عوارض اختلافات و واگراييها دارد و بيگانهاي که از اين تفرق سود ميبرد. در اين نگاه اختلاف افکني همواره ريشه در درون ندارد، بلکه بيگانگان و معارضان و دشمنان يک ملت و امت مترصد فرصتي هستند تا اختلاف بيفکنند و بهره برداري کنند.
به واقع وحدت در بستر وجود دشمن بيش از پيش اهميت و کارکرد خود را نشان ميدهد. در زماني که دشمني وجود دارد، وحدت و ائتلاف حتي ميتواند موقت و محدود باشد، اما همان هم از تفرق و چندگانگي در برابر دشمن سودمندتر است.
با توجه به اين ملاحظات است که بدون شک ميتوان گفت که امروز نظام اسلامي و جامعه ايراني و در افقي بالاتر جامعه اسلامي و ملتهاي مسلمان بيش از نيازمند وحدتاند. در شرايطي که منطقه چندسالي است که در آتش ائتلاف تکفيريون - صهيونيسم سوخته و به تدريج در حال مهار آن است و در حالي که جنگهاي نيابتي با ايجاد اختلافات مذهبي توسط دشمن مديريت ميشود، هنوز ضرورت ائتلاف و همگرايي و وحدت تمام عيار براي ريشه کني اين جرثومههاي فساد براي برخي فهم نشده است! و اين در حالي است که بيش از دو دهه از تذکرات حکيم بزرگ جهان اسلام حضرت روح الله (ره) در مورد ضرورت شناخت اسلام آمريکايي ميگذرد!
در عرصه داخلي نيز بيش از پيش ضرورت همگرايي و وحدت حول محوريت آرمانهاي نظام اسلامي، رهبري، قانون اساسي و منافع ملي احساس ميشود و فعالين و گروههاي سياسي بايد در اين مسير تلاش نمايند و با هر ندايي که جامعه را دوقطبي و چندپاره ميخواهد مقابله کنند. بالاخص آنکه ايستادگي در برابر جنگ تمام عيار اقتصادي دشمن و عبور از تحريم و تهديد، با وحدت همه جانبه ملت ممکن خواهد بود.
ميلاد با سعادت اشرف مخلوقات و هفته وحدت فرصتي مناسب است که با محور قراردادن آموزههاي پيامبر اعظم(ص) دلهاي مومنين به يکديگر نزديک شده و اختلافات به کناري گذاشته شود و آثار و برکات اين همگرايي در زندگي اجتماعي ما جاري و ساري گردد.