به نظر میرسد، آقایان نباید «ناتوانی» و «نمیتوانیم» خود را به دیگر آحاد ملت و به ویژه جوانان انقلابی و مدیران با تفکر و رویکرد جهادی تعمیم بدهند. رفتن به سمت استفاده از کارشناسان و مدیران خارجی برای مدیریت شهری، یک نوع ارتجاع خطرناک است و معنایی جز بازتولید تفکر و نگاه قجری برای اداره کشور ندارد. انقلاب اسلامی این نوع تفکر و نگاهها را به تاریخ سپرده، هرگز اجازه بازتولید آن را نمیدهد.
شعار «ما میتوانیم»، از اصلیترین شعارهای جریان انقلابی در کشور و در عین حال یکی از راهبردیترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. این شعار، در باورهای دینی و اعتقادی جریان مؤمن و انقلابی کشور ریشه دارد و نشئت گرفته از باور و اعتقاد راسخ به وعدههای تخلفناپذیر الهی است که فرمود: «ان تنصروا الله ینصرکم».
آری، حضرت امام خمینی(ره) بر اساس همین باور، ساقط کردن طاغوت ایران و رهایی بخشیدن ملت از چنگال آمریکای جهانخوار را امری ممکن میدانستند.
ایشان با همین باور قیام کردند و مردم ایران را با خود همعقیده و همراه ساخته که نتیجه این قیام در راه خدا، پدیدآیی معجزه قرن با پیروزی انقلاب اسلامی شد. چهل سال مقاومت مردم در برابر همه قدرتهای شیطانی، در همین شعار ریشه دارد. دستاوردهای بزرگ و شگفتانگیز در حوزههای گوناگون در طول این چهل سال، با وجود تحریمها، محدودیتها و کارشکنیهای دشمنان، به برکت همین نگاه «ما میتوانیم» حاصل شده است. جنگ تحمیلی با همین «نگاه»، به دفاع مقدس تبدیل شد و در دوران دفاع مقدس، به ذهن هیچ یک از مسئولان کشور و به ویژه دستاندرکاران اداره جنگ، این فکر خطور نکرد که با تکیه بر قدرتهای بیرونی و مدیریت خارجی باید جنگ را اداره کرد و به پیروزی رساند. در سه دهه پس از جنگ نیز، هر کجا تفکر و شعار «ما میتوانیم» حاکم بود، پیشرفتها و موفقیتهای بزرگ نصیب ملت شد. موفقیتها و دستاوردهای شگرف در صنایع دفاعی و ساخت تجهیزات مدرن و پیشرفته نظامی، در پرتو همین نگاه حاصل شد و اقتدار موشکی، اقتدار دریایی و رسیدن به موقعیت برخورداری از قدرت بازدارندگی در برابر تهدیدات نظامی، با اعتقاد راسخ به شعار «ما میتوانیم» به دست آمد.
پیشرفتهای بزرگ در حوزه هستهای با دستیابی به «چرخه سوخت»، در حوزه ساخت ماهواره و ماهوارهبر، در حوزه سلولهای بنیادین و در دهها حوزه دیگر، با همین نگاه حاصل شده است. در یک کلام میتوان گفت:
الفـ در طول چهل سال گذشته، در هر کجا مدیریت جهادی، روحیه انقلابی و شعار «ما میتوانیم» حاکم بوده، پیشرفتهای بزرگ حاصل شده است.
بـ مشکلات کنونی کشور در هر حوزهای، در تفکر و روحیه مدیرانی ریشه دارد که مدیریت آن حوزهها را در اختیار داشتهاند.
بنابراین بر اساس چنین تجربهای که در یک دوران چهل ساله به دست آمده، برای حل مشکلات اساسی در کشور، باید رویکردها را اصلاح کرد و با پذیرش رویکرد مدیریت جهادی مبتنی بر روحیه انقلابی توأم با خودباوری و شعار ما میتوانیم، گامهای بلند را برداشت. در حالی که عقلانیت و تدبیر پذیرش چنین نگاه و رویکردی را برای اصلاح امور تجویز میکند، شهردار جدید تهران در اظهار نظری بسیار عجیب، به بازتولید نگاه قجری برای مدیریت شهری پرداخته، از وارد کردن مدیران خارجی برای بهبود مدیریت شهری سخن میگوید! جالب آنکه، تمام استدلال وی برای جا انداختن چنین نگاهی، استفاده از مربی خارجی در حوزه ورزش و تیم ملی فوتبال است! آیا این نوع نگاه در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، نگاهی معقول و قابل پذیرش است.
شهردار جدید تهران در استدلال خود برای استفاده از کارشناسان و مدیران خارجی در اداره کلانشهر تهران پیچیدهتر بودن مدیریت شهری نسبت به حوزه ورزش را مورد توجه قرار میدهد. در پاسخ به صاحبان چنین رویکرد و نگاهی باید گفت:
۱ـ آیا اداره کلانشهر تهران سختتر است یا اداره جنگ هشت سالهای که بر ملت ایران در دهه شصت تحمیل شد؟
۲ـ آیا اداره کلانشهر تهران سختتر است، یا خنثیسازی توطئههای دشمن طی چهل سال گذشته و از جمله توطئه گروههای تروریستیـ تکفیری که قصد سوریسازی ایران را داشتند؟
۳ـ در دورههای گذشته، تهران چگونه اداره شده است؟
۴ـ در حوزه ورزش، موفقیتها عمدتاً در کدام حوزهها بوده است؟ حوزههایی که از مربی خارجی با صرف میلیاردها پول برخوردار بوده، یا حوزههایی که از مربیان دلسوز داخلی استفاده شده است؟
به نظر میرسد، آقایان نباید «ناتوانی» و «نمیتوانیم» خود را به دیگر آحاد ملت و به ویژه جوانان انقلابی و مدیران با تفکر و رویکرد جهادی تعمیم بدهند. رفتن به سمت استفاده از کارشناسان و مدیران خارجی برای مدیریت شهری، یک نوع ارتجاع خطرناک است و معنایی جز بازتولید تفکر و نگاه قجری برای اداره کشور ندارد. انقلاب اسلامی این نوع تفکر و نگاهها را به تاریخ سپرده، هرگز اجازه بازتولید آن را نمیدهد.