از اولین روزهای پس از کشته شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد حکومت سعودی مشخص شد این ماجرا به عرصهای برای بهرهبرداریهای سیاسی تبدیل شده که یکی از طرفهای فعال در آن ایالات متحده آمریکا است[...]
یادداشت: از
اولین روزهای پس از کشته شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد حکومت سعودی
مشخص شد این ماجرا به عرصهای برای بهرهبرداریهای سیاسی تبدیل شده که
یکی از طرفهای فعال در آن ایالات متحده آمریکا است؛ محمدبنسلمان که از او
به عنوان آمر قتل خاشقجی نام برده میشود، در وضعیت سختی قرار گرفت و باید
برای نجات خود و رویای رسیدن به تخت پادشاهی عربستان امتیازهایی میداد.
امتیازهایی که در همان روزهای اولیه مطرح شدن موضوع قتل خاشقجی، در پرداخت
یکصد میلیارد دلاری عربستان به آمریکا خود را نشان داد.
این در حالی
بود که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، با وجود حمایتهایی
که از بنسلمان میکرد، تحت فشار برخی از اعضای کنگره نیز قرار داشت؛ از
همین رو بنسلمان خود را نیازمند حمایت لابی قدرتمند و پرنفوذ رژیم
صهیونیستی در آمریکا میدید.
به هر حال، با وجود همه این روابط آشکاری
که در زمینههای گوناگون بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی وجود دارد،
کشته شدن جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول، محمدبنسلمان را در
وضعیتی سخت و بغرنجی گرفتار کرد که نیازمند حمایت بیش از پیش همپیمانان
خود بود؛ در همین راستا و برای خروج از این تنگنا ولیعهد جوان سعودی هفته
گذشته سفر منطقهای به چندین کشور انجام داد و سپس برای شرکت در اجلاس
سران گروه 20 به آرژانتین رفت.
واقعیت این است که بنسلمان با هدف همراه
کردن کشورهای عربی با پروژه سعودیها در زمینه عادیسازی روابط با رژیم
صهیونیستی به این سفر دست زد تا خود را از وضعیتی که در آن گرفتار شده نجات
دهد. افزون بر این، او برای تحقق این خواسته و نیز برای رسیدن به هدف غایی
خود که همان تخت پادشاهی سعودی است، حاضر است آرمان ملت فلسطین و مطالبات
اصلی فلسطینیان را فدا کرده و امتیازی مهم به رژیم صهیونیستی و ایالات
متحده آمریکا بدهد. از سوی دیگر، طرح سازش موسوم به «معامله قرن» که ترامپ
دنبال میکند و هدف آن هم از بین بردن مبانی است که فلسطینیان برای سازش
دنبال میکردند، هدف اصلی سران رژیم صهیونیستی و آمریکا در وضعیت کنونی است
و امتیازدهی بنسلمان در این زمینه مشخص میکند ماجرای خاشقجی چه پایانی
خواهد داشت.