وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در شرایطی شکل گرفت که نظام بین الملل شاهد هژمونی و سیطره دو ابر قدرت شرق و غرب بود، در چنین فضایی هر انقلاب و حرکتی بایستی به یکی از این دو ابرقدرت وابسته بود ولی انقلاب اسلامی ایران به عنوان معجزه قرن بیستم بدون اتکا به هیچ یک از این دسته بندی ها و تنها با اتکا قدرت الهی و به انگیزه دینی مردم پیروز شد.
این پیروزی در مقطعی اتفاق افتاد که ایران تحت نفوذ بلوک غرب به سردگی آمریکا قرار داشت و وقوع چنین انقلابی به اعتراف دوست و دشمن تحقیر امریکا محسوب می شد.
گری سیک یکی از کارکنان بخش فعال امنیت ملی آمریکا در دوران کارتر در کتاب "همه چیز فرو می ریزد" در این ارتباط می نویسد: " انقلاب اسلامی ایران یک شکست بزرگ و تحقیر ابدی برای آمریکا بود، به همین دلیل آن تبدیل به یک عقده روانی برای آمریکا و آمریکایی ها شده و تاکنون آنان را آزار می دهد و بخشی از سیاست های تند آمریکا برای جبران آن شکست است."
دامنه این سیاست ها با گذشت چهل سال از عمر پر برکت انقلاب در هر مقطعی به یک شکلی نمایان شده است، از تهدید، ترور، تحمیل جنگ گرفته تا جنگ اقتصادی برای متوقف کردن انقلاب که در حال حاضر جریان دارد.
در شرایط کنونی که در آستانه بلوغ انقلاب و به تعبیر مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) دوران عمق یابی انقلاب اسلامی است، تقابل دنیای استکبار با نظام جمهوری اسلامی ایران به قدرتی نامتقارن تبدیل شده که ایشان این نوع مقابله را به جنگ احزاب تشبیه می نمایند.
اصلی ترین حربه این جبهه، که ریشه تمامی مشکلات کشور در آن نهفته است، نفوذ فکری و سیاسی است که تغییر در باورها و رفتارهای انقلابی مرم و مسئولان را هدف قرار داده است، از این رو مقام معظم رهبری در سالیان اخیر "گفتمان انقلابی گری" را وارد ادبیات سیاسی کشور نموده و تنها راه علاج مشکلات و فتح قله های پیروزی را داشتنن روحیه انقلابی گری می دانند.
با توجه به تجارب چهل ساله انقلاب به نظر می رسد آنچه در نقطه مقابل تفکر انقلابی قرار دارد، داشتن روحیه محافظه کاری است که در بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نسبت به دانشجویان از آن به عنوان قتلگاه انقلاب تعبیر شده است.
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در توصیف ویژگی انسان محافظه کار می فرمایند: "محافظه کار طرفدار وضع موجود است و از هرتحولی بیمناک است و هر تغییر و تحولی را برنمی تابد و از تحول و دگرگونی می ترسد، اما عقلانیت این طور نیست محاسبه عقلانی گاهی اوقات خودش منشا تحولات عظیمی می شود، مانند انقلاب عظیم اسلامی که ناشی از یک عقلانیت بود".
مهمترین مشکل انقلابی گری آن است که با گذشت زمان عده ای برای حفظ موقعیت و مقام به عقبه خود پشت پا بزنند و از پافشاری بر اصول و آرمانها خجالت بکشند و در بیان مواضع انقلابی خود لکنت زبان داشته باشند و این همان روحیه محافظه کاری است.
محافظه کاری آفتی است که اگر به تاریخ صدر اسلام نگاه بیندازیم خواهیم دید که اگر محافظه کاری مردم و مخصوصاً خواص نبود، جریانات تلخ بعد از پیامبر(ص) و حتی عاشورا پیش نمی آمد.
متأسفانه افرادی هستند که دیروز انقلابی بودند ولی حالا می گویند مبادا حرفی بزنید که دنیا در برابر شما موضع بگیرد و یا می گویند عاقلانه رفتار کنید، ما باید حقایق را بپذیریم! چرا با آمریکا مذاکره نداشته باشیم؟
محافظه کاری را می توان به سازش نیز تعبیر کرد که در بیانات مقام معظم رهبری هزینه آن بیشتر از هزینه مقاومت است و این همان روحیه ای است که در سیاستمداران فعلی کشور نیز مشاهده می شود ولی این روحیه نه تنها نتوانست گره ای از مشکلات کشور باز کند بلکه نابسامانی اقتصادی و معیشتی را نیز تشدید کرده است.
در مقابل این نوع روحیه، روحیه انقلابی گری ایجاب می کند علاوه بر پافشاری بر اصول مسلم انقلاب، هر کجا که احساس شود آرمان هایی که حاصل و ثمره خون هزاران شهید است مورد خدشه قرار می گیرد، ساکت ننشینیم و در تبیین دستاوردهای انقلاب پیشقدم باشیم و این همان رسالتی است که امروز بر دوش وفاداران به نظام و انقلاب سنگینی می کند.