اصلاً ماه رمضان است و ويژه برنامههايش؛ از سريالهايش گرفته تا برنامههاي پيش از افطار و جشنهاي رمضاني و برنامههاي سحرياش.
از قديم هم آنچه خاطره و به قول امروزيها نوستالژي محسوب ميشود، دعاي سحري است كه از راديو پخش ميشد. اين سالها نيز ويژه برنامههاي صدا و سيما حال و هواي خانههايمان را ماه رمضانيتر ميكرد؛ از ماه عسل و ماه خدا گرفته تا سريالهايي كه بسياري طنز بودند و بسياري متناسب با ماه رمضان.
حالا امسال هم ماه رمضانش رسيد؛ اما حال و هواي رسانه ملي انگار ماه رمضاني نشد؛ نه برنامههاي پيش از افطارش چنگي به دل ميزند و نه سريالهايش.
«ماه عسل» امسال در كار نبود. قرار شد برنامهاي با اجراي بنيامين بهادري، خواننده معروف روي آنتن شبكه سوم سيما برود و جاي ماه عسل را پر كند؛ اما از آنجا كه شبكه سوم سيما گوي رقابت در سلبريتيمحوري را از ديگر شبكهها ربوده است، اين تصميم با واكنشهاي زيادي از سوي رسانهها و مخاطبان اين شبكه مواجه و موجب شد تا پخش اين برنامه با مخالفت معاون سيما روبهرو شود و مجوز آن در لحظات آخر صادر نشود. در نهايت شبكه سوم سيما ماند، بدون ويژه برنامه خاصي براي لحظات پيش از افطار.
برنامههايي كه رنگ و بوي رمضان ندارند
شبكه دوم سيما هم كه انگار هنوز هم از شروع ماه رمضان خبردار نشده است، «هزار راه نرفته» را پيش از افطار براي پر كردن آنتن خود انتخاب كرد؛ برنامهاي كه در حال حاضر سري پنجم آن در حال پخش است و براي مخاطبان ناآشنا نيست. چهار سري قبل آن هم سالهاي پيش از رسانه ملي پخش ميشد؛ اما نه در لحظات زيباي افطار؛ اما «دعوت» نام برنامهاي است كه از شبكه اول سيما پخش ميشود و با رويكرد پرداختن به موضوعاتي چون خانواده، اميد و سبك زندگيهاي خوب، مخاطبان روزهدار را هر روز در ساعات پاياني روزهداري همراهي ميكند. در اين برنامه، هر روز روايتهايي از زندگيهاي متفاوت افراد بيان ميشود و به جاي استفاده از مجري، حجتالاسلام محمد برمايي در مقام كارشناس در برنامه حضور دارد و با مهمانان به گفتوگو مينشيند.
هر چند اين برنامه متناسب با حال و هواي رمضان است، نتوانسته آن طور كه بايد و شايد مخاطبان را پاي رسانه ملي بنشاند. شايد دليلش اين است كه برخلاف آنچه انتظار ميرفت، روايتهايش از زندگي افراد چندان با زندگي روزمره و عادي تكتك ما تفاوتي ندارد؛ براي نمونه نحوه آشنايي و ازدواج دو فرد مانند ديگر افراد جامعه، كه شايد اين نوع ازدواج و آشنايي را هر فرد در زندگي خواهر برادر و حتي در زندگي خودش ديده باشد؛ بنابراين چون روايتها از داستاني كاملاً عادي ميگويد نتوانسته است آن طور كه بايد چنگي به دل بزند.
مجموعههاي تلويزيوني درگير تكرار
در اين ميان، سريالهاي رمضاني برادر جان، شبكه سوم سيما، دلدار، شبكه دوم سيما و از يادها رفته، شبكه اول سيما را از آن خود كردهاند. «برادر جان» كه دقايقي بعد از افطار پخش ميشود، ماجرايي با موضوعيت حرام و حلالخوري است. دو باجناق با هم دوست بودهاند. يكي به ديگري پول ميدهد تا نيمي از حجره ميدان ميوه را از آن خود كند؛ اما ديگري ميميرد و فرزند بزرگش حاضر به دادن سهم باجناق پدرش نيست، دليلش هم حمايت از خواهر و برادرهاي خود است.
داستان تا حدي متفاوت است؛ اما موضوع و ماجرا تقريباً همان ماجراي سريال سال گذشته است؛ همان حاج رسول سريال «رهايم نكن» كه سهم بقيه خواهر. برادرها را برداشته بود و در عوض آنها را حمايت ميكرد.
انتقام و ازدواج، داستان اصلي فيلم «دلدار» است؛ اما ساخت فيلم، هنرپيشهها و حتي تا حدي موضوع فيلم چيزي مشابه «سايهبان»، سريال قبلي برادران محمودي است كه سال 1396 از همين شبكه پخش شده بود. حتي تغيير زيادي در انتخاب بازيگران نيست و داستان آن طور كه بايد كشش ندارد؛ تنها موضوعي كه كمي به جذابيت داستان اضافه ميكند، تمايل جوانان براي كارآفريني و روي پاي خود ايستادن است. آرش جوان نخبهاي است كه به دليل نداشتن شرايط خوب مادي نتوانسته است كاري متناسب با استعداد خودش پيدا كند و روي موتور كار ميكند. رونا و برادرش هم از خانواده مرفهي هستند؛ اما دوست دارند كه كاري متناسب با رشته تحصيلي خود انجام دهند. كارآفريني و تكيه بر استعداد و تلاش آموزه مهمي است كه در هر دو سريال برادران محموديـ چه «سايهبان» و چه «دلدار»ـ از موضوعات اصلي است؛ اما به دليل توجه بيشتر به موضوع ازدواج تا حدي به حاشيه كشانده شده است.
سريال از «يادها رفته» نيز ماجراي بانويي ايراني است كه عكاسي و خبرنگاري ميكند و در حيطه خود بسيار توانمند است؛ اما به ظاهر ميان رقابت عشقي دو صاحب نفوذ در دستگاههاي حكومتي با فراز و فرودهاي بسياري مواجه ميشود. جوان عاشقپيشهاي كه رضا يزداني نقش آن را ايفا ميكند به دليل مهر به مهربانو به ورطه رقابت با حسين ياري ميافتد كه برعكس او فردي جاافتاده و عاقل به نظر ميرسد. داستان در ابتدا جذابيت چنداني نداشت؛ اما به تدريج و با باز شدن پاي حسين ياري به عنوان نقش اصلي، جاني تازه گرفت؛ البته قرار بود كه سريال در قالب داستاني عاشقانه به موضوعات تاريخي از جمله كشف حجاب و كشت و برداشت ترياك بپردازد؛ اما خيلي گذرا به اين موضوعات پرداخته است.
غفلت از قالب طنز در سريالهاي ماه رمضان
با وجود اين با نگاهي به برنامههاي ماه رمضاني و حتي انتخاب موضوعات سريالها براي اين ماه مبارك ميتوان نتيجه گرفت كه امسال رسانه ملي عزمي براي رمضاني شدن نداشته است و شايد فاصله كوتاه ميان نوروز و ماه رمضان سبب شده تا برخلاف كارنامه خوبش در ايام نوروز، نتواند ماه رمضان نمره قبولي را از آن خود كند؛ اما مديران سيما بايد به موضوع توجه كنند كه از اين پس تا چندين سال ديگر نه تنها شاهد فاصله كمتر ميان ماه رمضان و ايام نوروز خواهيم بود، بلكه تا چند سال آينده اين دو ايام با هم تقارن خواهند داشت؛ بنابراين نبايد هزينهكرد جدي به يكي از اين ايام، ما را از ديگري غافل كند؛ اتفاقي كه امسال با گذشت چيزي حدود يك ماه و نيم فاصله رخ داد.
موضوع ديگري كه در اين ميان از آن غفلت شده شرايط كنوني جامعه است. شرايط اقتصادي سخت مخاطبان را خواهان سريالهاي طنز كرده است؛ اما به نظر ميرسد مديران صدا و سيما هر موضوع بيربطي را در شأن ماه مبارك ميدانند الا طنز. در حالي كه در دهه 70 و 80 كم نبودند سريالهاي طنزي كه در ماه مبارك رمضان ساخته شدند و اتفاقاً موضوعاتي در خور و شايسته اين ماه را مطرح كردند و خنده را بر لبان روزهداران نشاندند.