آمریکا با تشدید تدابیر نظامی، در پی طراحی یک بازدارندگی در خلیج فارس است تا ایران را از هرگونه عملیاتی علیه نیروهایش برحذر دارد. به نظر میرسد این، اصلیترین بخش از منطق تحرکات اخیر آمریکاست که مشخصاً پس از تروریستی نامیدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز شد.
طی روزها و هفتههای اخیر، این گزاره که «به زودی آمریکا به ایران حمله میکند»، در فضای کارشناسی محدود و البته به طور جدیتر در سطح روزنامهنگاری زرد، طرح شد. بیشتر استنادها در چنین تحلیلی، به تحرکات و جابجاییهای نظامی آمریکا در منطقه بازمی گشت.
انتقال ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به خلیج فارس در حالی که به گفته برخی مقامات آمریکایی، این انتقال، پیرو یک برنامه از پیش تعیین شده بود، یکی از مهمترین ارجاعات کسانی بود که در پی تقویت گزینه جنگ نظامی علیه ایران بودند. اما منطق این اقدامات آمریکا چیست؟
تحرکات نظامی آمریکا در منطقه را نمیتوان فارغ از پیام مشخصی که واشنگتن با واسطه عمان، عراق، سوئیس و حتی ژاپن و سایر کشورها برای ایران فرستاده است، تحلیل کرد. محتوای این سه پیام، یک محور اصلی داشته است: ایران نباید امنیت نیروهای آمریکایی در منطقه را به خطر اندازد.
مشخصاً آمریکا نگران کنشهای نظامی ایران و بازوان منطقهایاش علیه خود است. نوع و شدت واکنش آمریکا به حوادث الفجیره و حمله پهپادی انصارالله به یک مرکز نفتی در عربستان هم نشان داد که ظاهراً امنیت نیروهای آمریکایی، در تقابل با ایران طی هفتههای اخیر، نگرانی اصلی آمریکاست.
در چنین شرایطی و با احتساب اظهارات مقامات آمریکایی، اعم از رئیس جمهور، وزیر خارجه و برخی نمایندگان کنگره، به نظر میرسد آمریکا بیشتر از این که در پی کنش نظامی باشد، زمینه را برای واکنش نظامی به ایران فراهم میسازد. به بیان دیگر، آمریکا با تشدید تدابیر نظامی، در پی طراحی یک بازدارندگی در خلیج فارس است تا ایران را از هرگونه عملیاتی علیه نیروهایش برحذر دارد. به نظر میرسد این، اصلیترین بخش از منطق تحرکات اخیر آمریکاست که مشخصاً پس از تروریستی نامیدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز شد. البته اجرای عملیات روانی با چنین تحرکاتی برای القاء تهدید به مردم ایران، کارکرد ظاهری این رویکرد است.