«مقاومت» در برابر سختیها، فشارها و تهدیدات دنیای کفر، برآمده از آموزههای وحیانی است که اقدام فرسایشی دشمن را در شرایط نابرابری و دست به ظاهر برتر و قدرت مادی بیشتر او جبران میکند.
همین مقاومت است که امکان عبور جامعه اسلامی را از شر کفار قریش و رسیدن به جامعه نبوی را با اقدامات فعالی چون هجرت به حبشه، تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، توافقات و پیمانهای دو یا چند جانبه پیامبر با قبایل و جوامع دیگر، اعزام سفیر و گروههای مبلغ نزد سایر اقوام و... ممکن کرد.
حضرت امام خمینی(ره) هم مبتنی بر همین آموزهها و تجارب سیاسی خود، با تکیه بر مقاومت فعال نهضت انقلابی خود را در برابر استبداد خشن پهلوی و حامیان شرقی و غربیاش پیش بردند و نظام نوپای اسلامی را تشکیل دادند و در برابر همه تهاجمات و فتنهها تثبیت فرمودند. نایب و خلف صالحشان امام خامنهای نیز همین مسیر را تداوم بخشیده و اکنون در شرایط فشارهای حداکثری باند افراطی حاکم بر کاخ سفید، با رجوع به مکتب امام خمینی(ره) در سالگرد ارتحال ایشان بر ضرورت مقاومت تأکید و منطق آن را نیز بیان کردند تا هم برخی غافلان و مرعوبان و هم مشتاقان مکتب امام و جستوجوکنندگان آموزههای انقلاب و جهاد از این مکتب را به ادامه حرکت در مسیر احیاگر اسلام ناب محمدی رهنمون کنند.
از نگاه خلف صالح حضرت امام خمینی(ره) و مفسر و شارح مکتب ایشان، در شرایطی که دشمن با فشار حداکثری و ظالمانه و تکیه بر تهدید و شبح جنگ به دنبال تحمیل سازش و مذاکره از موضع نابرابر است، تنها با منطق مقاومت میتوان این راهبرد ظالمانه را پاسخ داد و از شرف و عزت دینی و ملی جامعه ایرانی دفاع کرد.
باند تاجر مسلک حاکم بر کاخ سفید با بهکارگیری نظریه مرد دیوانه با ترکیب فشار و تحریم اقتصادی و تهدید نظامی تلاش کرد این تلقی را در محاسبات مسئولان و مردم ایران اسلامی پدید آورد که بر سر دوراهی جنگ یا سازش قرار داشته و هیچ گزینهای جز انتخاب یکی از این دو را ندارند.
اما وقتی مسئولان نظام با مقابله به مثل اقدامات دشمن، توقف برخی توافقات برجامی، در فهرست تروریسم قرار دادن سنتکام یا نیروهای فرماندهی مرکزی آمریکا را همراه با افزایش آمادگیهای دفاعی و بسیج توانمندیهای منطقهای «مقاومت فعال» را کلید زده و هزینه همکاری متحدان منطقهای و فرامنطقهای ترامپ را به او یادآور شدند که حداقل آن به خطر افتادن انتقال نفت است، سران کاخ سفید مجبور به کنار گذاشتن گزینه جنگ از روی میز شده و برای انتقال پیام مذاکره به رابطهها و میانجیها رو آوردند و حتی مجبور به پس گرفتن همه پیششرطها و شروط اعلامی قبلی شدند.
در واقع این تغییر رویکرد کاخ سفید اولین نتایج ورود عملی جمهوری اسلامی ایران به مقاومت فعال و کنار گذاشتن صبر استراتژيک در برابر دشمن است که در ادامه میتواند پاسخگوی او در تحمیل سازش یا مذاکره نابرابر نیز باشد.
سران کاخ سفید با سوءتفاهم و مفروضات غلط خویش تصور کردهاند، آنچه را که از تهدید به جنگ به آن نرسیدهاند، میتوانند از طریق مذاکره به دست آورند که در واقع تحمیل همان هزینه به ایران اسلامی به علاوه ضربه به شرافت و حیثیت کشورمان است.
اما مقاومت فعال یعنی نفی هزینههای سنگین سازش و پذیرش هزینه منطقی دفاع از عزت و شرافت که البته متکی بر عقلانیت بوده و هیچگاه احساسی و انفعالی انجام نمیشود و به معنای قرار گرفتن در برابر مشت آهنین و تحمل ضربات دشمن نیست؛ بلکه در این مقاومت از همه ابزارها و روشهای خنثیسازی ضربات و وارد کردن ضربههای سخت و شوکآور به دشمن برای تصحیح محاسبات غلط او و یادآوری خسارتها و هزینههای سنگین لجاجت بر ادامه مسیر اشتباهش نیز بهکارگیری میشود. در همین حال هزینههای همکاری و همراهی با دشمن به متحدانش نیز یادآوری و اجازه اجماعسازی نیز از او سلب میشود.
چنین مقاومتی میتواند در ابعاد مختلف نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دنبال شود و خلأها و نقاط آسیبپذیر مورد طمع دشمن را برطرف کرده و با اثبات تابآوری کشور، بیفایده بودن راهبرد تداوم فشارهای ظالمانه را نیز اثبات و دشمن را به تجدیدنظر در محاسبات و رویهها وادار کند.
همانگونه که مقاومت فعال دشمن را به تغییر رویکرد برای کنار گذاشتن رویکرد جنگطلبانه مجبور کرده است، در ادامه میتوان او را از تلاش برای تحمیل سازش و مذاکره از موضع برتر نیز بازداشت.