آذربایجان غربی >>  عمومی >> یادداشت سیاسی
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۵  ، 
کد خبر : ۳۱۵۵۱۶

پشت پرده حضور مقامات آلمان و ژاپن در ایران

ژاپن و آلمان هر دو از گروه متحدین در جنگ‌ جهانی‌ دوم هستند، جنگی که ایالات‌متحده به عنوان قدرتی نوظهور به آن وارد شد و سرنوشت شومی را نصیب آن دو کشور کرد.
پایگاه بصیرت / امیر عظیمی
ایالات متحده آمریکا از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ و خروج دولت وی از توافق برجام که شاید حاصل قریب به ۴۰ دوره مذاکره بوده، بیشترین هجمه‌ها را به نظام جمهوری اسلامی و هر کشوری که با آن ارتباط دارد وارد ساخته است و این موضوع باعث شده ایران با مشکلات عدیده‌ای در زمینه نقل‌ و انتقالات مالی مواجه شود.
البته هر چند اروپا سعی کرده خود را حامی توافق با ایران نشان دهد، اما بدیهی است که این اتحادیه توان مخالفت با خواست آمریکا را - نه در عرصه اقتصادی و نه در عرصه نظامی- ندارد و برای بقای خود به ایالات‌متحده نیازمند است. البته در خصوص ایجاد کانال مالی اینستکس برای انجام مبادلات با ایران، ذکر این نکته ضروری است که این کانال بیشتر از آنکه برای کمک به ایران باشد، در صدد رسیدن به راهی است که بتواند در مواقع لزوم در برابر خواسته‌های نابجای آمریکا مقاومت کند و ایران امکان تست چنین سیستمی برای آنها فراهم آورده است.
حال بعد از تهدیدهای آمریکا علیه ایران و عزم جمهوری اسلامی برای مقاومت در برابر این تهدیدها، این موضوع برای ایالات‌ متحده‌ آمریکا روشن شده است که اگر نظام جمهوری‌ اسلامی‌ ایران از زیر بار فشار حداکثری آمریکا خود را برهاند، عملاً تمام راه‌های وارد کردن فشار بر این کشور بسته  خواهد شود و عملاً ایران به یک قدرت کنترل‌ناشدنی تبدیل خواهد شد.
بنابراین راهبرد کاهش‌ فشار بر ایران، آن هم با شیوه واسطه شدن سایرین جهت حفظ اعتبار ایالات‌متحده، جهت انجام دور جدید مذاکرات، در دستور کار آمریکا قرار گرفت. در این بین کشورهای منتخب آمریکا برای انجام این مأموریت جالب توجه‌اند.
کشورهای منتخب آمریکا برای میانجی گری غیرمستقیم با ایرانف عبارت‌اند از ژاپن و آلمان، دو کشور که دارای اشتراکات جالبی میان خود هستند و جایگاه گذشته و حال آنها تقریباً برابر و هم‌سطح است.
ژاپن و آلمان هر دو از گروه متحدین در جنگ‌جهانی‌دوم هستند، جنگی که ایالات‌متحده به عنوان قدرتی نوظهور به آن وارد شد و سرنوشت شومی را نصیب آن دو کشور کرد. ژاپن در جنگ جهانی دوم توسط آمریکا و در دو مرحله هدف حمله اتمی قرار گرفت و در نهایت تسلیم و به اشغال نیروهای آمریکایی در آمد.
آلمان هر چند مورد حمله اتمی قرار نگرفت اما نفس‌های آخر خود را در برابر نیروهای زرهی ژنرال پاتون آمریکایی کشید و دولت نازی‌ها فروپاشید.
سرنوشت این دو کشور بعد از فروکش آثار جنگ‌ جهانی‌ دوم بسیار قابل توجه است. هر دوی این کشورها از داشتن ارتش به معنای آنچه که هست محروم شدند و در عوض به دانشمندان و صنعت‌گران آنها اجازه داده شد به تحقیقات خود آزادانه ادامه دهند تا کشورهای خود را از نو بسازند.
هر دوی این کشورها در مدت کوتاهی با توجه به فضای باز ایجاد شده، خود را بازیافته و به قطب‌های صنعت جهان تبدیل شدند.

اما سوال اینجاست که علت انتخاب این دو کشور توسط ایالات متحده آمریکا به عنوان میانجی چه بود؟
جواب این سوال ساده است، در هنگام جنگ‌جهانی دوم، این کشورها با تمام توان در مقابل آمریکا ایستاده و جنگیدند اما عاقبتی جز تباهی و ویرانی عاید آنها نشد. اما با لطف آمریکا و اجازه بازگشت آنها به دنیای بعد از جنگ، نه تنها تمام آن ویرانی‌ها آباد شدند، بلکه جایگاه ویژه‌ای در صنعت و رفاه پیدا کردند و این پیام را به ایران می‌رساند قبل از آن‌ که در اثر فشارهای آمریکا له‌شود، زیر پرچم آمریکا جایگاه ویژه‌ای در دنیا پیدا کند و به تمام امکانات صنعتی و رفاهی دست یابد.

هر چند استراتژی آمریکا درست است، اما زمان آن به درستی انتخاب نشده است، چرا که این گونه‌ها تهدیدها زمانی کاربرد داشت که انقلاب‌ اسلامی ۱۹۷۹ ریشه‌ نگرفته بود و یا در طی جنگ هشت‌ ساله با عراق که ایران در جبهه‌های مختلفی درگیر بود، مطرح می‌شد نه در این برهه که عمق استراتژیک ایران به صدها کیلومتر آن‌ سوی مرزهای خود کشیده شده است.
در نهایت باید خاطرنشان کرد جمهوری اسلامی ایران هر چند با مشکلاتی مواجه است، اما با الگوی مقاومتی که در پیش گرفته توانسته بیش از ۴۰سال کشوری بزرگ را سر پا نگه داشته و تهدیدهای مختلف را از مرزهای خود صدها کیلومتر دور کند و نظم نوین جهانی مدنظر غرب را بر هم زند.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات