هدف اتحادیه اروپا ایجاد اتحاد در بین کشورهای عضو در همه ابعاد سیاسی و اقتصادی بود، اما با در نظر گرفتن وضعیت نامطلوب اقتصادی که دامنگیر برخی اعضا شده، آنها را در رسیدن به اهداف مدنظر و ایجاد یک اتحادیه یکپارچه و مؤثر در حوزههای داخلی و بینالمللی دچار شک و تردید کرده است.
واحد پول اتحادیه اروپا «یورو» نام دارد. با توجه به اینکه این اتحادیه از ۲۸ کشور عضو تشکیل میشود، وضعیت آنها با در نظر گرفتن اوضاع بحرانی اقتصاد موجود به گونهای است که تعدادی از این کشورها دچار ورشکستگی اقتصادی شدهاند یا با مشکلات عدیدهای در نظامهای پولی و مالی دست و پنجه نرم میکنند.
با توجه به اختلافاتی که میان فرانسه و آلمان با انگلیس در حوزه پرداخت وامهای بلاعوض به کشورهایی که دچار بحران اقتصادی شدهاند، به وجود آمده و با توجه به اینکه انگلیس هم واحد پولی خود را مستقل از واحد پولی اتحادیه میداند، کشورهای عضو، انگلیس را جزئی از پیکره اتحادیه اروپا نمیدانند و درصدد خروج آن از اتحادیه برآمدهاند؛ از این رو این مسئله میتواند نقطه عطف در تزلزل پایههای مستحکم اتحادیه اروپا باشد.
باید بدانیم در صورت استمرار این شرایط، یعنی اختلافات درونی کشورهای عضو و همچنین بحرانهای اقتصادی موجود در کشورها، اعم از بیکاری، هزینههای خانوار، گرسنگی، گرانی و... فروپاشی اتحادیه دور از انتظار نیست و دیگر خبری از آن اشتراکات و تفاهمات ابتدایی با اهداف مدنظر و از پیش تعیین شده نیست.
نکته مهم دیگر در حوزه رشد و توسعه اقتصادی رقبای این اتحادیه مطرح است. باید بپذیریم که دیگر دوران استبداد و استعمار گذشته است. با توجه به بحرانهای دست و پاگیر داخلی اروپا دیگر زمانی برای رسیدگی به دخالت در دیگر کشورهای مستقل باقی نمیماند. آنها تسلط اقتصادی خود در گذشته را از دست دادهاند؛ چراکه دیگر کشورها در حوزه اقتصادی پیشرفتهای شگرفی داشتهاند و حتی بخش بزرگی از بازار اروپا را نیز به تسخیر کالاها و خدمات خود درآوردهاند. نمونه بارز جایگاه هند و چین در اقتصاد امروز جهان است.
اما از همه مهمتر جمهوری اسلامی ایران است که زمانی حیاط خلوت بازارهای غربی بود، اما در حال حاضر توانایی تولید و فروش بسیاری از کالاها و خدمات اساسی و استراتژیک خود در جهان را دارد و در موارد زیادی دیگر هیچ نیازی به حمایتهای استعمارگرایانه به اصطلاح ابرقدرتهای اقتصادی ندارد.
یکی دیگر از دلایل زوال و فروپاشی اقتصادی این اتحادیه، رکودی است که در نتیجه استقلال اقتصادی کشورهای دیگر و رقبا دامن آنها را میگیرد؛ زیرا دیگر نمیتوانند کالاها و خدمات خود را به آنها عرضه کنند؛ از این رو بنگاهها و کارخانجات آنها و همچنین بازارهای اقتصادی، مانند بورس آنها همچون گذشته سود سرشاری کسب نمیکنند و بعضاً نیز بازدهی منفی را دارند.
در نهایت، اگر کشورهای اسلامیـ که بهترین الگوی زندگی در جهان را از سوی خداوند متعال در اختیار دارندـ اتحاد خود را حفظ و تقویت کنند، میتوانند با ایجاد یک اتحادیه اقتصادی اسلامی عقبماندگیهای خود را جبران و به قدرتی تعیینکننده تبدیل شوند.