کاپیتولاسیون در روابط بین الملل عبارت است از معاهدههایی که به موجب آن، کشوری خارجی در مملکتی دیگر، از بعضی حقوق و امتیازها برای اتباع خود برخوردار میشود که از آن جمله، حق قضاوت کنسولی و اجرای مجازات است.
سابقه کاپیتولاسیون در ایران به دورههای صفویه، قاجاریه و پهلوی میرسد. این طرح ننگین در دوره قاجاریه با مخالفت امیرکبیر مواجه شد و در دوره پهلوی با افشاگری و مواضع صریح پرچمدار مبارزه با استکبار، امام خمینی (ره) مواجه گردید و ایشان آنچنان از این معاهده ننگین متأثر شدند که با کوهی از حزن و اندوه لیکن روشنگرانه و بصیرت بخش چنین فرمودند:
إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. من تأثر قلبی خودم را نمیتوانم انکار کنم. قلب من در فشار است. ایران دیگر عید ندارد. عید ایران را عزا کردند ما را فروختند، استقلال ایران را فروختند. عزت ما پایکوب شد. عظمت ایران از بین رفت. عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی به مجلس بردند...
فریاد حضرت امام در آن مقطع فریادی بصیر و نافذ در اوج سکوت و غربت بود امام خمینی (ره) فریادی بود در سکوت محض مدعیان به ظاهر وطن پرست بود. فریادی عزتطلبانه در کنار بزدلی موش صفتانه دستگاه حاکمه زمان بود. امام (ره) در برهه کوردلی و جهل عمیق حاکمان شهوت ران، متألمی آشنا با دردها بود. امام (ره) در یک کلام تیری بود جاودانه بر قلب بیگانگان غارتگر و قلدران مستکبر در تاریکی و فضای ظلمانی حاکمان فرومایه پهلوی و امروز هم شاگرد خلف ایشان، مقام معظم رهبری، همان علمداری را با درک و بصیرت و هیبت حیدری در مقابل نقشهها وتوطئههای دشمنان، با اقتدار مثال زدنی بر دست دارد.
بی شک بصیرت نافذ این مرجع عالیقدر و رهبر بصیر برگفته از فهم مکتب قرآنی است، همان دانشنامه پرورش دهنده اولیاء و اوصیای الهی که در آیات زیادی نسبت به نفی سلطه کفار و بیگانگان بر مسلمانان تأکید میکند و بر همین اساس درآیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء صریحاً میفرماید: "وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً" یعنی خداوند هرگز برای کافران، بر اهل ایمان راه تسلط را باز نگذاشته و باز نخواهد گذاشت.
در همین رابطه علاوه بر قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص) در سند حدیثی مشهور به حدیث " اعتلا " میفرمایند: "الاسلامُ یعلو و لا یعلی عَلَیهِ والکفّارُ بِمَنزِلَةِ المُوتی لا یحجِبونَ و لا یورِثون" اسلام نسبت به سایر مکاتب و ملل، همواره برتری دارد و هیچ چیزی بر آن برتری ندارد و کافران به منزله مردهها هستند، مانع از ارث دیگران نمیشوند و خودشان نیز ارث نمیبرند.
با وجود نزول آیات شریفه الهی و سندهای حدیثی معتبر اسلامی، متأسفانه قانون مترقی و بسیار مهم "نفی سبیل"، از سوی ملتها و دولتهای مسلمان مورد بیتوجهی قرار گرفته و این بیتوجهی امروزه موجب خسارات بسیار سنگین اقتصادی، سیاسی و معنوی برای این جوامع شده است. البته لازم است بدانیم که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تمامی اصولی که به سیاست خارجی مربوط میشود مبتنی بر همین قاعده عزتمند نفی سبیل است.
خوب است بدانیم نفی سلطه نه تنها درحوزه سیاست بلکه طبق اصول متعدد قانون اساسی، در همه حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی باید ساری وجاری باشد و هست؛ بنابراین هرگونه سلطه اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی از منظر اسلام و قانون اساسی ممنوع و مردود است.
هرچند که از رژیمهای ستمشاهی وابسته به بیگانه توقعی بیش از این نبوده و ذات حکومتهای فاسد، وابستگی بی قید و شرط و اطاعت و نوکری اربابان به ظاهر قدرتمند و پوشالی خود است، اما متأسفانه در چله اول انقلاب و از آغاز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، این نهضت عظیم همواره دچار توطئههای شوم جنایتکاران و قدرت طلبان مرفه و مرعوبان ضعیف النفس و از پیش باخته، همان عناصر نا آشنا با درد ملت و فرتوت در مقابل استکبار بوده است و در این بین مسئولان نظام باید نقش وکیلی و خدمتگزاری خود برای این ملت را به درستی درک کنند و حافظ منافع ملی و کیان و اقتدار نظام اسلامی باشند و خواسته یا ناخواسته و دانسته یا نادانسته، آب درآسیاب دشمن نریخته و نامیدی دشمن زمین گیر در برابر اراده پولادین ملت را به امید و چشم طمع مبدل نکنند و به جای همراهی با ولایت، اسباب زحمت برای رهبر و ملت نشوند و خطوط قرمز قاعده الهی نفی سبیل را در موضوعات و مسائل روزمره داخلی و بینالمللی فراموش نکنند و در مسائل جناحی و سلیقههای فردی و عقلانیت تک بعدی در نیفتند تا زمینههای نفوذ و سلطه پذیری دشمنان بر مملکت اسلامی را فراهم نسازند. چرا که رنگ باختن شعارها و آرمانهای انقلابی در عقیده و مرام مسئولان منجر به پذیرش معاهدات الزامآوری خواهد شد که تفاوتی با کاپیتولاسیون تحمیلی برای جامعه نخواهد داشت، معاهدات و تعهداتی که با لعاب جهانی شدن، تعامل، دوستی و برقراری روابط دوستی تزئین میشوند ولی اگر به آنها درست توجه نشود، نتیجهای جز استعمار و استحمار برای ملتها و دولتها چیزی به ارمغان نخواهد آورد. شک نداریم که دشمن، دشمن است، حتی اگر در لباس میش ظاهر شود و دست آن چدنی است، حتی اگر آن را زیر دستکش مخملین پنهان کرده باشد.