جنبش«Me too#» برای همیشه باقی میماند. واضح است که تاثیرات «Me too#» بسیار ناراحتکننده است.
در دومین سالگرد به راه افتادن جنبش اینترنتی «Me too#» یا «#من هم» که در اکتبر ۲۰۱۷ و پس از خیل گزارشها و اخبار گسترده تعرضات و آزارهای جنسی در اروپا و آمریکا علیه این تجاوزات شکل گرفت، تلویزیون صدای آمریکا طی گزارشی یکی از نتایج جنبش فوق را اعلام کرده که حاصل آن تأکید بیشتر محیطهای کاری غرب بر تفکیک جنسیتی بوده، آنچه همواره در گزارشات به اصطلاح حقوق بشری، شرق و بخصوص کشورهای اسلامی به آن متهم شده بودند!
در این گزارش، VOA یا همان تلویزیون صدای آمریکا اعتراف کرد که پس از رسواییهای جنسی در غرب و آزارها و سوءاستفادههای جنسی از زنان در محیطهای کاری و غیر آن، اینک درصد مدیران مردی که از کار کردن نزدیک با همکاران زن اکراه دارند، در حال افزایش است!
دورا مک کووار در گزارشی برای VOA پیامدهای دو ساله این جنبش را چنین بررسی کرده است:
مطابق یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۸ و در پی به راه افتادن جنبش Me too#، ۴۱ درصد مردان میگویند که تمایلی به گفتگو با همکار زن به صورت تک به تک را ندارند (در سال ۲۰۱۷ و پس از رسوایی جنسی در پارلمان اروپا و همچنین مجلس فرانسه، توصیه شد که زنان بهطور انفرادی با یک مرد در یک آسانسور قرار نگیرند!) و بیش از یک پنجم مردان نیز تمایل به این دارند که زنان را از برنامههای دورهمی خارج از محیط کار حذف کنند. البته این یافتهها باعث تعجب خانم «دیوی تمین» از کارشناسان حوزه مدیریت بحران نشده است.
دیوی تمین از مسئولین کمپانی تمینو میگوید:
«.. جنبش «Me too#» برای همیشه باقی میماند. واضح است که تاثیرات «Me too#» بسیار ناراحتکننده است.»
طبق آمار مرکز ملی حقوق زنان، ۱۵ ایالت آمریکا از اکتبر ۲۰۱۷ قوانین جدیدی را برای حمایت از کارمندان زن در برابر آزار و اذیت جنسی به تصویب رساندند.
«شلی اوریا»، سردبیر یک وب سایت اجتماعی به نام «Indelible in the Hippocampus» میگوید:
«.. اینترنت خیلی قدرت دارد، ولی فکر میکنم که عمدتاً نقش آن مقدماتی است. در واقع ما را برای دست زدن به عمل آماده میکند. اگر اینطور نباشد، تغییری هم بهوجود نمیآید. تغییر در قوانین، تغییر در محیطهای کاری و تغییر در دستمزد زنان. اینها همه تغییراتی است که در کنش و واکنش در دنیای واقعی ایجاد میشود...»
به نظر میآید تا امروز نتایج جنبش «Me too#» علیه تعرضات و آزارهای جنسی، بیشتر از آنچه تصور میشد، جامعه غرب را به سمت و سوی تغییر در سبک زندگی برده، آنها تمایل دارند از سبک زندگی بیبندوبارانه امروز به نوعی زندگی با قوانین مشخص و سفت و سختتری برسند که تا حدودی حریم زن و مرد در آن رعایت شود.
گرایش به مدارس دخترانه و پسرانه یا دیگر اماکن عمومی در فرانسه که در آنها حدودی برای حریم زنها در نظر گرفته شده و آرامش بیشتری برایشان به همراه دارد، تمایل به غذا و گردشگری حلال که برخی حریمها در آن رعایت میشود و از مشروبات الکلی که منشاء بسیاری از حرمتشکنیهاست نیز در آن خبری نیست، تمایل به پزشکان و پرستاران همجنس برای مراقبت در بیمارستانها، برگزاری کنسرتهای زنانه و همچنین مراسم و پارتیهای غیرمختلط، تمایل بهسوی مصرف مشروبات غیرالکلی ولو در جشنها و... حالا برقراری نوعی قانون نانوشته در عدم بهکارگیری زنان در محیطهای مردانه که بهگونهای تفکیک جنسیتی در محیطهای کار تنه زده و پرهیز از اختلاط با زنها در دورهمیهای مردانه، همه و همه نشانههایگریز مردم غرب از سبک زندگی رایج در اروپا و آمریکا و در مقابل گرایش به نوعی سبک زندگی است که عناصری از سبک زندگی اسلامی در آن مشاهده میشود.