در هفتههای اخیر، عراق و لبنان با تحولات خاصی همراه بودهاند. منشأ و فلسفه اصلی اعتراض و تجمعات مردمی در هر دو کشور تا حدود زیادی مشترک بوده و به ظاهر از نارضایتی مردم از عملکرد دولت در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ناشی شده است. اما به تدریج بر اثر ورود و دخالت دو عنصر مهم، نیروهای «فرصتطلب داخلی» و بازیگران «مداخلهگر خارجی» به خشونت گراییده و از حالت مسالمتآمیز خارج و به «فتنهانگیزی» تبدیل شد. شعارها و اقدامات ضد امنیتی و ضد حاکمیتی، تلاش برای تخریب اموال عمومی و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و افکار عمومی متن اصلی اعتراضات اخیر را تشکیل میدهد که تحت هیچ شرایطی با آنچه مطالبات مردمی و اصلاحات لازم در تصمیمات و قوانین نامیده میشود، سنخیت ندارد.
اینکه به مراجع توهین شود، شعارهای ضد دینی داده شود و علیه جمهوری اسلامی و نیروهای سیاسی عراقی همسو با آن شایعهسازی شود و مرکز «ناآرامیها» در عراق مناطق شیعهنشین تعیین شود و شبکههای اجتماعی، به ویژه فیسبوک و فعالیت سلبریتیهای خارجی از کشورهای گوناگون عربی از جمله اردن، امارات، عربستان و... به مشخصهای بارز در ناآرامیهای عراق تبدیل شوند، آنقدر روشن است که دیگر نمیتوان دلیلی برای رد این فرضیه پیدا کرد که عوامل خارجی نقش عمدهای در ایجاد آشوب و تشنج در عراق ندارند.
از این منظر، لبنان نیز دست کمی از عراق ندارد. اطلاعات موثقی وجود دارد که نشان میدهد مدیریت پرونده تحولات لبنان از سوی عربستان به امارات واگذار شده و امارات میداندار اصلی اعتراضات اخیر در لبنان است؛ به طوری که تمام هزینههای لجستیکی و رسانهای از جمله پرداخت حقوق خبرنگاران برخی شبکههای تلویزیونی که در ترویج تکاپوی مردمی به عنوان «انقلاب» نقش مهمی دارند و نیز هزینههای حمل و نقل و تأمین آب و غذا و چادر و... نیروهای آشوبساز خیابانی از سوی امارات تأمین میشود. سادهانگاری است اگر اوضاع امروز لبنان و تصاویری را که از خیابانهای بیروت و سایر شهرهای این کشور مخابره میشود تنها یک اعتراض به افزایش ناکارآمدی دولت یا مالیات بر تماس تصویری در برخی شبکههای اجتماعی از جمله واتساپ پنداشت!
اگرچه مشکلات اقتصادی و معیشتی و ضعف ساختاری دولتهای حاکم در عراق و لبنان بستر اجتماعی برخی از این اعتراضات را توجیهپذیر میکند؛ اما آغاز این اعتراضات آن هم در ماهها و هفتههای اخیر، که کشورهای مرتجع عربی و آمریکا و اسرائیل ضربات سختی از مقاومت اسلامی در منطقه دیدهاند، به تنهایی گویای تمام پشت پرده تحولات این دو کشور است.
عراق و لبنان دستخوش فتنهای هستند که اتاق فرمان و مرکز مدیریت آن در سفارتخانههای خارجی از جمله آمریکا، امارات و عربستان قرار دارد. آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و امارات، که چهار بازیگر اصلی شکست خورده در مقابل فتوحات بزرگ جبهه مقاومت اسلامی در منطقه هستند، با به میدان آوردن تمام نیروها و امکانات رسانهای و تبلیغاتی و سیاسی خود به «انتقام نرم» از جبهه مقاومت اسلامی که عراق و لبنان دو بازیگر مهم آن هستند، روی آوردهاند.
اکنون نخبگان و گروههای تحصیلکرده و اصحاب رسانه و سیاسیون عراق و لبنان رسالتی سنگینی به دوش دارند و آن «بصیرتافزایی» و روشنگری است. عراق و لبنان امروز شرایط خاصی را سپری میکنند و «بصیرت» به ویژه در میان خواص، مهمترین سلاح غلبه بر این شرایط ناآرام و فتنهانگیزانه است که با تأسی به آن میتوان به این فضا که دود فتنه از آن بلند شده است، غلبه کرد و به نتایج مثبت دست یافت؛ کما اینکه اگر مشکلاتی هم در این دو کشور هست، حل و فصل آنها تنها از راههای قانونی میتواند به نتایج مطلوبی منجر شود.