گزارش حاضر قصه دانشجویی است که تصمیم گرفته متفاوت عمل کند. یعنی همزمان با کار و تحصیل فعالیت خود را در بخش کشاورزی تا حدی پیش برده که امروزه به عنوان صادر کننده نمونه کشور معرفی شده است. تلاش کرده از کشت و کارهای معمول کمتر استفاده کند و به محصولاتی که دیگران سراغش نرفتهاند مشغول شود. به کشور مالزی سفر کرده و یک سال آموزش کشت محصولات استوایی از قبیل پشنفروت، دراگون فروت، پیتایا، رامبوتان، منگوسین، استارت فروت، بلوبری و بلکبری را یاد گرفته و بدون اینکه ریالی وام گرفته باشد کار کشاورزی در گلخانه و زمین را با جدیدترین تکنولوژیها پیش میبرد.
وی می گوید اتفاقا کشاورزی پردرآمد است به شرطی که از روشهای معمولی که معمولا به شکست منجر شده دوری کنیم. از نظر وی بازار حلقه مفقوده در بخش کشاورزی است او برای دور زدن حلقه معیوب بازار محصولات خود را مستقیم به فروشگاهها رسانده و یا به بازارهای بینالمللی صادر کرده است.
حمیدرضا رضوانی کاشانی 36 ساله که فوق لیسانس مهندسی IT و مارکیتینگ دارد درحقیقت این علم را با علم کشاورزی ممزوج کرده و طرحی نو در انداخته است. وی به کشت محصولات ارگانیک روی آورده چراکه معتقد است محصولات ارگانیک سلامتی مردم را تضمین میکند و اکنون سالانه بیش از 10هزار تن از این محصولات صادر کرده و برای 250 نفر اشتغال ایجاد کرده است
گفتوگوی حاضر را با این کشاورز و کارآفرین و صادر کننده نمونه که در نمایشگاه محصولات ارگانیک انجام شد، بخوانید:
خودتان را معرفی بفرمایید و بگویید که در چه حوزهای فعالیت میکنید.
رضوانی: حمیدرضا رضوانی کاشانی فوقلیسانس مهندسی IT و مارکتینگ دارم و اکنون کار اصلی من کشاورزی است اما در کنار آن کار IT هم میکنم.
شما IT خواندید چطور شد به رشته کشاورزی علاقمند شدید؟
رضوانی: من از زمان کودکی عاشق کشاورزی بودم؛ در کاشان خانه بزرگی داشتیم که حیاط آن را انواع میوه و سبزیجات و حتی هندوانه میکاشتیم. انواع پیوندها را روی درختان انجام میدادم؛ انواع میوهها و سبزیجات را که مورد استفاده خانواده بود آنجا خودمان به عمل میآوردیم. آنقدر کار کشاورزی را پیشرفته دنبال میکردم که در همان کودکی ابلقکاری انجام میدادم.
شما کار حرفهای پیوند زدن و یا مراقبت از درختان را در زمان کودکی از چه کسی یاد گرفتید؟
رضوانی: پدرم فوق لیسانس ماشینآلات کشاورزی دارد و کارمند بخش کشاورزی در قبل از انقلاب بوده و به کشاورزی علاقه زیادی دارد. انواع درختهای عجیب و غریب را در حیاط خانهمان کاشته بود و آنها را یکی یکی به من یاد میداد و به همین دلیل من هم از همان کودکی به این کار علاقمند شدم. از همان دوران کودکی من «گرین تاب»، بودم یعنی دست به هرچه میزدم طلا میشد. من کارها را دنبال میکردم و به طوری که یکسال پیش صادراتچی نمونه گیاهان ارگانیک و فناوری نوین شدم.
از چه زمانی کار کشاورزی را به صورت حرفهای دنبال کردی؟
رضوانی: من دوره لیسانس میخواندم و دانشجو بودم که تصمیم گرفتم به مالزی بروم و آنجا روش کشت گیاهان استوایی (تراپیکال) را یاد بگیرم. یکسال روشهای کاشت، داشت و برداشت همه این گیاهان را یاد گرفتم و دوباره به ایران برگشتم تا آموختههای خود را پیاده کنم. از همان ابتدا می خواستم کار متفاوت انجام دهم. نمیخواستم مثل همه کشاورزان داخل که محصولات مشابهی میکارند و درگیر نوسانات بازار میشوند و درآمدی هم ندارند باشم.
چرا محصولات استوایی را انتخاب کردید؟
رضوانی: به خاطر اینکه در ایران کسی دنبال این کار نبود، شرایط آب و هوایی ایران بسیار فوقالعاده است. من آنالیزور خوبی هستم و همه آب و هوای ایران را بررسی کردم و متوجه شدم از 15 ا قلیم دنیا 13 اقلیم در ایران وجود دارد و فقط آب و هوای قطب در ایران وجود ندارد. شرایط آب و هوایی ایران فوقالعاده و استراتژیک است.
به هر حال شما اطلاعات و نحوه کشت محصولات استوایی را فرا گرفتید و به ایران برگشتید آیا کار را بلافاصله توانستید شروع کنید؟
رضوانی: بله پس از برگشتن از مالزی گلخانهای را در منطقه ساوه احداث کردم که البته اجاره طولانی مدت و انواع محصولات تراپیکال مانند پشنفروت، دراگون فروت، پیتایا، رامبوتان، منگوسین، استارت فروت، بلوبری و بلکبری را آنجا کاشتم. ابتدا این محصولات را در شرایط گلخانهای کاشتم اما بعدا متوجه شدم منطقه سرباز در چابهار شرایط آب و هوایی مشابه هندوستان را دارد. اما مشکل آنها آب است. چاههای آنجا خشک شده بود اما خاکشان حاصلخیز بود. اطلاعاتم را تکمیل کردم و آنجا کشت گلخانه ای و غیرگلخانهای را شروع کردم. البته من همزمان کار IT را رها نکرده بودم و مثلا در راهاندازی سامانه 121 (شکایات برق) نقش داشتم همزمان دانشجوی نمونه بودم و هر کاری در زمینه IT پیش میآمد هم انجام میدادم.
شما چگونه با این مشکل کم آبی آنجا کنار آمدید؟
رضوانی: من تمام کشتهایم را به روشهای مدرن طراحی کردم تا مصرف آب به حداقل برسد. لولههایی را در زمین تعبیه کردم که آب را دقیقا به پای ریشه میبرد و مصرف آب بیش از 30 تا 40 درصد کاهش مییافت. همچنین از محصولاتی استفاده میکردم که حداقل مصرف آب را دارد ضمن اینکه ترفندهایی داشتم که از آب سیلابها به راحتی استفاده میکردم.
ممکن است توضیح دهید که از آب سیلاب چگونه استفاده میکردید. به ویژه در جایی که بارندگی به ندرت اتفاق میافتد؟
رضوانی: من قبلا هم گفتم آنالیزور خوبی هستم براساس بررسی آمارهای هواشناسی و دیتاهای جهانی به این نتیجه رسیدم که در این منطقه طی چند هفته آینده باران زیادی میآید و سیلاب جاری خواهد شد. بنابراین قبل از اینکه سیلاب بیاید یک استخر بزرگی در زیر زمین آماده کردم و روی آن را کامل پوشاندم و در مسیر سیل هم موانعی قرار داده بودم تا فرسایش ایجاد نکند. زمانی که سیلاب جاری شد این آبها را به دالانها و یا همان استخر بزرگی که زیر زمین تعبیه شده بود هدایت کردم و اکنون 2.5 سال است که از آب این استخر بزرگ برای آبیاری استفاده میکنیم که البته روی این استخر هم کاملا پوشاندهایم و همچنان کشت و کار خود را روی آن انجام میدهیم. در حقیقت زمینی پرت نشده است. این استخر در مساحت 2.5 هکتار است که یک میلیارد تومان هزینه برداشته و 100 هکتار زمین را با آن آبیاری میکنم.
آیا همزمان با این کار کشاورزی و کشت و کار تحصیل را هم ادامه میدادید؟
رضوانی: بله، من خودم علاقه به تحصیل داشتم و پدرم هم همواره توصیه میکرد که رشتههای اقتصادی و مدیریت را بخوانم اما همیشه میگفت دانشگاه را به خاطر شعور اجتماعی بخوان و کار را باید خودت یاد بگیری و به همین دلیل من هم پس از یک ترم متوجه شدم این دانشگاه چیزی نیست که من میخواهم. بنابراین رفتم و 5 مدرک بینالمللی در حوزه IT گرفتم و ا ین مدرکهای بینالمللی خیلی به کار من آمد. به طوری که من از طریق IT زیاد پولدار شدم.
چه مدرکهایی گرفتید؟
رضوانی: مدرکهای بینالمللی MCSE، CC NA، CCSP، SSVP ، CCNP در پاکستان و دبی امتحان دادم و همه اینها مدرکهای بینالمللی در زمینه IT است.
شما چطور اینها را ثبتنام میکردید و چطور امتحان میدادید؟
رضوانی: آن زمان کارت اعتباری نداشتم از طریق واسطهها پول را به حساب این شرکتها در پاکستان و دبی انتقال میدادم و در کشورهای پاکستان و دبی امتحان دادم و جزو 15 نفری بودم که این مدرک را دریافت کردند. من همزمان تحصیل هم میکردم و دانشجوی خوبی بودم و از استادان نمره A + میگرفتم. البته بعضی موقع استادها از من میخواستند تا سیستمهایشان را کانفیگ کنم و من این کارها را انجام میدادم و آنها هم نمرههای خوبی به من میدادند اما مشکل اصلی من درسهای عمومی بود. اصلا در درسهای عمومی خوب نبودم.
شما قبلا گفتید برای شروع کار کشاورزی وام نگرفتید واز پولهایی که از طریق IT بدست آوردید کار کشاورزی را پیش بردید چطور از طریق IT پول در می آوردید؟
رضوانی: سالهای 83 و 84 در شرکت بازایران استخدام بودم که زیر نظر بانک سامان کار میکرد آنها 300 هزار تومان به من پول میدادند و آن زمان این پول خوبی بود. فقط به کار کارمندی اکتفا نمیکردم در کنار آن کارهای زیادی را برای شرکت انجام می دادم که معمولا تا 12 شب طول میکشید.
اما این پولها برای راهاندازی گلخانه کافی نیست...
رضوانی: من مدتی مدیر شبکه سایت بودم همچنین در شرکت مکس کار میکردم که نمایندگی چهار شرکت بینالمللی را داشت. مثلا ما در دورهای برای دور زدن تحریمها کار کردیم. یک دستگاه تست گرم شدن هلیکوپتر بود که به قیمت یک میلیارد تومان آن را وارد میکردند. من به آنها گفتم که این را با هزینه 20میلیون تومان انجام میدهم و آنها قبول کردند. یا نمونه دیگر اینکه وزارت جهاد کشاورزی برای تعیین گلوتن گندم و یا رطوبتسنج گندم و نیز تعیین ناخالصی داخل سیلوها به دنبال دستگاهی بود که شرکت برتن سوئد برای آنها درست کند و ما با شگرد خاصی این کار را از آنها گرفتیم چرا که آنها حاضر نبودند ساخت این دستگاه را به ما محول کنند در حالی که حاضر بودند ساخت این دستگاه را به یک شرکت خارجی واگذار کنند.
شگرد شما چه بود؟
رضوانی: ما در شرکت خودمان یک کارمند داشتیم که خیلی انگلیسی خوبی داشت و حتی لهجهاش هم به سوئدیها میخورد. ما به ایشان گفتیم که با وزراتخانه تماس بگیرد و خودش را در قالب کارمند شرکت برتن سوئد معرفی کند و آن دستگاه را بسازد و این کار انجام شد و قراردادی منعقد شد و پس از آنکه دستگاه را برای آنها ساختیم به وزارت جهاد کشاورزی اعلام کردیم که این شرکت داخلی است ، پس از اینکه متوجه شدند کلی خندیدند اما از کار راضی بودند و ما هم پول خوبی گرفتیم و همین پولها بود که صرف سرمایه اولیه کار کشاورزی من شد. برای گلخانه چقدر هزینه کردید؟
رضوانی: برخلاف برخی که همواره دنبال کاشتن گوجه و خیار هستند من دنبال کاشت میوههای خاصی بودم و میوههای استوایی را کشت کردم که اینها پس از 3 تا 4 سال به بار نشست و در سال 89-90 بود که همه اینها را در داخل فروختم. آن موقع کیلویی 200 هزار تومان میفروختم بعضی موقع کیلویی 300 تا 400هزار تومان هم میرسید. آنها را از ساوه بار میزدم و در میدان تجریش تهران دانهای 10 هزار تومان که شاید بعضی از آنها به اندازه فندق بود میفروختم و خیلی از مردم میخریدند چون آن موقع چنین میوههایی در ایران نبود و آنها برای اولینبار میدیدند. 1.5 هکتار گلخانه در ساوه داشتم و در کنار آن فوق لیسانس خواندم و همان موقع شاید سالانه حدود 100 میلیون تومان درآمد داشتم.
چرا هیچکدام از این محصولات شما الان در غرفه جشنواره ارگانیک وجود ندارد؟
رضوانی: مسئولان نمایشگاه گفتهاند که این میوهها تبلیغ اشرافیگری است و بنابراین اجازه ندادند تا در نمایشگاه عرضه شود.
الان چقدر تولید محصولات تراپیکال یا استوایی دارید؟
رضوانی: اکنون 100 هکتار محصولات استوایی کاشتهام و کلا 140 هکتار کشاورزی دارم که حدود 120 هکتار آنها روی زمین و 20 هکتار آن گلخانه است که 80 کارگر مستقیم و 250 کارگر به طور غیرمستقیم در آن مشغول هستند. البته بعدا متوجه شدم که کنار اینها محصولاتی مانند سیبزمینی و پیاز هم بکارم اما خودم را از سیستم معیوب ترهبار جدا کردم و مستقیم به فروشگاههای بزرگ ایران محصولات خود را عرضه کردم.
آیا صادرات هم دارید؟
رضوانی: بله؛ به کشورهای عربی، روسیه و عمان میفرستم و البته خودم هم چند سالی است در عمان ساکن هستم.
شما چطور در عمان ساکن هستید و این پروژهها را در ایران اداره میکنید مگر این شدنی است؟
رضوانی: جالب است بدانید همه اینها را با همین موبایل خودم کنترل میکنم. امروزه تمام علوم و برنامهها در خدمت بشریت است برنامه کنترل دریچههای گلخانهها و آبیاری آنها را از طریق همین موبایل اجرا میکنم که برنامههایش را خودم نوشتهام و این دانش IT و مدرکهای بینالمللی که گرفتهام به من این کمک را میکند.
در عمان که زندگی میکنم گلخانههای بزرگی هستند که حتی یک نفر آدم هم در آن کار نمیکند. یک گلخانه معروفی به نام طاووس است به ابعاد یک کیلومتر در یک کیلومتر که همه آنها از طریق هوش مصنوعی کنترل میشود.
چطور شد به عمان رفتید؟
رضوانی: از طریق اتاق بازرگانی با بنده تماس گرفتند و گفتند هیات تجاری قرار است به عمان برود من هم با آنها همراه شدم و بعداً تحقیقاتی درباره عمان انجام دادم و آن را بهترین جا برای زندگی پیدا کردم اکنون کار تجاری میکنم و زندگی راحتی هم دارم.
چطور شد به کشت محصولات ارگانیک سوق پیدا کردید؟
رضوانی: داستان جالبی دارد؛ سالها پیش یکی از بستگانم بیماری اماس گرفته بود همه دکترهای داخل و حتی خارج از کشور را گشتیم اما نتوانستیم دلیل این بیماری را پیدا کنیم. پس از سالها این طرف و آن طرف رفتن متوجه شدیم که این بیماری به دلیل عدم نظارت بر کودها و سموم شیمایی است که در محصولات کشاورزی استفاده میشود در ایران هم معمولا کار رسیدگی به گلخانهها را به افغانستانیها میدهند و آنها بدون آگاهی مرتب سم و کود استفاده میکنند. حتی یکسری سموم را قبل از کشت به خاک میزنند که اثرات آن در محصولات کشاورزی ظاهر میشود و خسارتهای زیانباری را به سلامتی مردم میزند.
تصمیم گرفتهام کار محصولات ارگانیک را شروع کنم اول این تولید برای خانوادهام پس از آن مادرم هم تبلیغ کرد و ما روز به روز تولید محصولات ارگانیک را توسعه دادیم. اول به فکر پول نبودم و به دنبال این بودم که محصولی که تولید میکنم سالم باشد تا مردم کشورم سالم بمانند و پس از آن پول هم به دنبالش آمد واقعیت این است که در تولید محصولات ارگانیک پول وجود دارد. زیرا این محصولات در جامعه بینالمللی خواهان زیادی دارد آنها حداقل 40 درصد بیشتر پرداخت میکنند. مثلا در سایت اینترنشنال قیمت 4 درصد تا 40 درصد بیش از قیمت معمول هم عنوان شده است در تجارت جهانی میانگین 2.5 برابر قیمت معمولی محصولات ارگانیک به فروش میرود.
اگر یک کشاورز بخواهد از امروز تولیدکننده محصولات ارگانیک باشد چه کار باید بکند؟
رضوانی: در گام نخست باید آب سالم و زمین سالم داشته باشد. یعنی زمینی که سه سال آیش بوده و کاشت در آن صورت نگرفته است. در گام بعدی شرکتهای بازرسی وجود دارند که بخشی از آنها داخلی هستند و بخشی خارجی و از آنها دعوت میکنند که زمین آنها را بازرسی کند و پس از بازرسیهای چندین باره در صورتی که با استانداردها منطبق باشد مجوز تولید محصولات ارگانیک میدهند و این نظارتها در طول تولید نیز ادامه دارد.شرکتهای داخلی مانند بیوسان گواه و پارس و شرکت خارجی مانند سروس آلمان این تاییدیهها را انجام میدهند.
فکر می کنید این کار تولید شما در تامین امنیت غذایی کشور می تواند موثر باشد؟ تابحال به این موضوع فکر کرده اید؟
رضوانی: امنیت غذایی برای کشور بسیار مهم است و باید هم به دنبال تامین غذا و هم به دنبال سالم بودن آن باشیم.
آریل شارون نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در سال 90 گفت: توسط خوراک میتوانیم جمهوری اسلامی ایران را بگیریم. شرکتهایی مثل مونسسانتو همین سیاست را در پیش گرفتهاند. آنها بذرها را دستکاری میکنند و حتی از الیاف تراریخته پوشکهایی درست میکنند که برخی پزشکان معتقدند باعث نازایی در آینده میشود و شاید به همین دلیل است که آنها همه چیز ما را تحریم میکنند ولی بذر را تحریم نمیکنند. چون میخواهند از طریق این بذر هر آنچه را که دوست دارند به کشور ما وارد کنند. آنها میتوانند ترکیب ژنتیکی کشور را به هم بریزند و یا خطراتی در قالب بیوتروریسم ایجاد کنند.
اکنون چه میزان محصولات ارگانیک تولید میکنید؟
رضوانی: 50 قلم انواع میوه و سبزیجات را تولید میکنم که متنوعترین تولیدکننده محصولات ارگانیک در کشور به حساب میآید. این محصولات در پنج نقطه در ایران بدست میآید که حدود 10 هزار تن محصول ارگانیک است این محصولات به کشورهای عربی و روسیه صادر می شود.
برای مبارزه با آفات و بیماریها چه کار میکنید آیا از کود و سم استفاده میکنید یا مبارزه بیولوژیک دارید؟
رضوانی: به هیچ عنوان از کود و سم شیمیایی استفاده نمیشود. مثلا یک سم بیولوژیک اختراع کرده ام که مخلوطی از روغن زیتون، پودر فلفل، گزنه، پودر تنباکو است و آفتها و بیماریها را از بین میبرد و برای تقویت محصولاتم کودی را اختراع کردهام که از شاخ بز زابلی بدست میآید. نحوه درست کردن آن به این شکل است که شاخ بز زابلی را با بخشی مواد دیگر ترکیب میکنم و در پای گیاه در گودال 60 سانتیمتر چال میکنم و اینها آرام آرام به تغذیه گیاه میرسد.
تا چه اندازه به آینده کشت محصولات ارگانیک اطمینان دارید؟
رضوانی: محصولات ارگانیک در دنیا با سرعت زیادی پیش می رود در ایران هم اقدامات خوبی در این زمینه شده است و من بسیار خوشبین هستم.