در مورد حجاب و عفاف سخن بسیار گفته شده است. اما آیا واقعاً به لحاظ عقلی عفاف و یا حجاب قابل دفاع است؟
اولین نکته که باید در نظر بگیریم، تفکیک حجاب از عفاف است. یعنی اینطور نیست که این دو مفهوم حکایت از یک معنا کنند.
عفاف = مقاومت درونی در برابر وسوسه انجام گناهان غریزی (قوه شهویه)
حجاب = پوشش بیرونی بازدارنده از نگاههای متمتعانه (لذت جویانه)
برای پاسخگویی، لازم است مقدماتی مطرح کنیم.
الف. وقتی سخن از هدف میگوییم حتماً پای دو مفهوم دیگرِ وسیله و مانع نیز به بحث باز میشود. برای روشن شدن موضوع چند مثال میزنیم:
۱- هدف تقرب الی الله است. وسیله آن اهل بیت علیهم سلام هستند. موانع شیطان، هوای نفس و دنیا است.
۲- هدف رفتن به سفر است. وسایل: اتوبوس، هواپیما و... است. موانع، طوفان، سیل، جاده خراب و ... است.
۳- هدف درآمدزایی است. وسایل: یافتن شغل، تخصص، علم آموزی و... موانع: تنبلی، رفیق بازی، راحت طلبی و.
ب. عقلانیت عملی، گزینش صحیح اهداف و وسایل، متناسب ساختن آنها با هم و دوری جستن صحیح از موانع است.
اما نکاتی در این باره:
۱. هدف وسیله را مباح نمیکند. یعنی نمیتوان و نباید قائل به نظریه دستن یافتن به هدف به هر قیمت بود. مثال معروف این بحث در فلسفه سیاست ماکیاولیستی است که سیاست را فن کسب قدرت به هر قیمت میداند. یعنی به این نکته اشاره میکند که هدف وسیله را مباح و توجیه میکند.
در این باره باید گفت که هر سیاست یا فرهنگ یا اقتصاد یا نظام دفاعی یا اجتماع یا زندگی فردی و خانوادگی که بر این اصل استوار باشد که هدف، وسیله را مباح میکند، اخلاق را دانسته یا نادانسته ذبح کرده است.
باید دانست که هر وسیلهای برای هر هدفی نیست و با هر وسیلهای نمیتوان به هر هدفی رسید.
این نکته شرح بیشتر مطلب پیشین است. یعنی بدانیم که بین هدف و وسیله اصل تناسب وجود دارد.
ج. اما کدام وسیله بهتر است؟
وسیلهای که ما را سریع تر، مطمئنتر و کم عواقبتر به هدف برساند.
وسیلهای که این سه ویژگی را داشته باشد، کارآمد است و وسیلهی فاقد این شرایط ناکارآمد.
اگر از وسیله کارآمد استفاده کردیم، توفیق مییابیم؛ و اگر وسیله ناکارآمد را انتخاب کردیم، شکست میخوریم.
معنای دقیق موفقیت، تطابق هدف و نتیجه است و معنای شکست، عدم مطابقت بین هدف و نتیجه.
حال با توجه به مقدمات نسبتاً طولانی، باید به قضاوت نشست؛ دلیل اصلی ما برای حجاب این است که، چون حجاب، سریعترین، مطمئنترین و کم عواقبترین وسیله برای عفت ورزی است، پس برگرفتنی است.
برای هر امری (شخص یا شی) محافظ قرار نمیدهیم. برای امور با ارزش و قیمتی محافظ میگذاریم.
به بیان دیگر، حافظ مهمتر است یا محفوظ؟
فرضاً حفاظ بالای دیوار خانه مهمتر است یا خود خانه؟
گاو صندوق مهمتر است یا اموال موجود در آن؟
صدف مهمتر است یا مروارید؟
آشکار است که محفوظ از حافظ عزیزتر است؛ لذا حجاب حافظ است و عفاف محفوظ! و عفاف بسی عزیزتر از حجاب است؛ اما برای اینکه عفاف محفوظ بماند، نیازمند محافظی بنام حجاب هستیم.
به بیان فقهی، مقدمه واجب، واجب است.
بگذارید اندکی اقتصادی به موضوع بنگریم.
قانون عرضه و تقاضا در اقتصاد میگوید؛ هر چه عرضه بیشتر باشد، تقاضا کمتر میشود و لذا قیمت کاهش پیدا میکند و بالعکس"
و اگر فردی کالای وجودش را بیشتر در معرض دید و دسترس دیگران قرار دهد، با منطق اقتصادی عرضه و تقاضا میتوان نتیجه گرفت که قدر و قیمت او به همان نسبت کاسته میشود؛ حجاب وسیلهای است که کمک میکند تا وجودمان را ارزان در اختیار دیگران قرار ندهیم.