اگر زمانی کشور درگیر یک جنگ همهجانبه با پشتیبانی ابرقدرتها بود، اکنون قدرت نظامی ایران به اندازهای رسیده است که در تلافی به شهادت رساندن یکی از سرداران خود، پایگاههای آمریکایی را موشکباران میکند و آمریکا جرات پاسخ به آن را به خود نمیدهد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ و حمله گسترده ارتش بعث عراق به کشور در سال ۱۳۵۹، با طولانی شدن جنگ بعد از فتح خرمشهر، شعاری در بین رزمندگان رواج یافت که عبارت بود از جنگ جنگ تا پیروزی و این استراتژی را در برداشت که تا پیروزی نهایی جنگ ادامه دارد.
همچنین امام خمینی (ره) نیز به این موضوع اشاره داشتند که ما مرد جنگیم و از جنگ هراسی نداریم یا اینکه ایشان در جایی دیگر میفرمایند تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. آنطور که از بیانات ایشان مشخص است، ترسی برای عقبنشینی یا دست روی دست گذاشتن وجود ندارد و اگر نتیجه آن جنگیدن باشد، انقلاب حاضر به ورود به این جنگ است.
اما اکنون آنچه که حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) به آن اشاره میکنند، قوی شدن است، قوی شدنی که برای جلوگیری از وقوع جنگ و هجمه بیگانگان است و سؤالی در این بین مطرح میشود چرا از مرحلهای که با قدرت آمادهی جنگ با هر دشمنی بودهایم، به مرحلهای رسیدهایم که مایل به درگیری و جنگ نیستیم.
پاسخ این سؤال روشن و واضح است. باید این نکته را مدنظر داشت که تغییری در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران رخ نداده است و انقلاب اسلامی با قدرت در حال صدور است؛ اما قدرت این انقلاب و این نظام با گذشته بسیار متفاوت بوده و اکنون ریشههای آن مستحکم شدهاند و تهدیدهایی نظیر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای دیگر به مانند گذشته در لب مرزهای ایران صف نکشیدهاند و به کیلومترها دورتر عقب رانده شدهاند.
اگر زمانی کشور درگیر یک جنگ همهجانبه با پشتیبانی ابرقدرتها بود، اکنون قدرت نظامی ایران به اندازهای رسیده است که در تلافی به شهادت رساندن یکی از سرداران خود، پایگاههای آمریکایی را موشکباران میکند و آمریکا جرأت پاسخ را به خود نمیدهد.
مسئله موجود این است که این انقلاب و نظام، دیگر از تهدیدهای ابتدایی و نیاز برای حفظ خود خارج شده و موقعیت خود را تثبیت کرده است به گونهای که احدی جرأت تعرض به آن را ندارد و میتواند با حفظ و ارتقاء این قدرت خویش، با خیال آسوده و فراغ بال، تمرکز خود را در عرصههای دیگر به کار گیرد و با قدرت پیش رود.
پس دیده میشود که بعد از گذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استراتژی آن از مقاومت، به قوی شدن تغییر یافته است یعنی اینکه تهدیدهای گذشته از بین رفته و مقاومت به خوبی انجام شده و حال نوبت به قوی شدن برای ورود به سایر عرصهها و فتح قلههای ترقی فرا رسیده است و پیشرفت کشور و انقلاب، تزلزل دشمنان آن را در پی خواهد داشت.
شعار قوی شدن برای جلوگیری از جنگ بسیار مهم است چراکه تمرکز در اهداف بدون ایجاد مزاحمت سایرین را دنبال میکند و این آسودگی چیزی حاصل مقاومت و ایستادگی در گذشته نیست. جنگیدن دیگر برای نظام اسلامی مقرون به صرفه نیست، چرا که اکنون جنگ یک مسئله فرعی است. اگر تحمیل جنگ در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، برای سرنگونی نظام بود، اکنون برای درجا زدن نظام و انقلاب است.
آنچه که رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) مطرح کردهاند، یک استراتژی قوی برای پیشرفت کشور است که حاشیهها را برای کشور مضر دانسته و گامهای اساسی را برای پیشرفت روبهجلو فراهم میکند و آیندهای درخشان را برای انقلاب و کشور نوید میدهد.