عملکرد اين جريان درست همان چيزي است که دشمنان اسلام و انقلاب ميخواهند! تا بدين وسيله سناريوي اسلام هراسي و شيعه هراسي تکميل شود و ايرانيان و مسلمانان را انسانهايي متحجر و دگم در برابر علم و دانش روز معرفي کنند.
بيماري کرونا امروز به مهمترين دغدغه و دلمشغولي تقريبا همه ملتها و نظامهاي سياسي دنيا بدل گرديده است. اينکه چگونه ميتوان از شيوع اين ويروس بدجنس جلوگيري کرد و آن را در فرآيندي مهار و مديريت نمود تا اينکه در نهايت سلامت به يک جامعه برگردد، معضلي است که هنوز راهکاري مشخص براي آن ارائه نشده است. در اين ميان آنچه مسلم است تجمعات انساني مهمترين بستر شيوع بيماري است. لذا مهمترين گام قطع روابط انساني است تا زنجيره انتقال آن قطع گردد.
در اين ميان با درگير شدن کشور با اين بيماري، آزمايشي سخت براي نظام اسلامي رقم خورده است تا کارآمدي خود را به اثبات رساند. اين وضعيت در دل خود سوالات و ابهاماتي نظري نيز در بحث اختيارات حکومت ديني و مناسبات حکومت و شعائر ديني به وجود آورده است. سوالاتي که مختص به نظامهاي ديني است و نظامهاي سکولار پاسخهاي مشخص خود را پيش از اين ارائه کردهاند.
چالش در تصميمات حاکميتي است که در بخشي از امور و مناسبات ديني و مذهبي ورود کرده و متناسب با شرايط جامعه مجبور است که محدوديتها و ممنوعيتهايي را ايجاد کند. از جمله آنکه بخشي از مراسمات اجتماعي - مذهبي چون نمازهاي جمعه و جماعت، زيارت مرقد مطهر اهل بيت(ع)، برگزاري مراسم معنوي چون جلسات هيئات مذهبي، اعتکاف و ... را به دليل جلوگيري از شيوع کرونا، دستخوش محدوديت و حتي تعطيلي کرده است. ظهور اينگونه مسايل جديد که پيش از اين کمتر تجربه مشابه آن در نظام جمهوري اسلامي رخ داده است، با چالشهاي عملي همراه گرديده است. از جمله آنکه جمعي از اقشارمذهبي در اعتراض به بسته شدن حرم مطهر علي بن موسي الرضا(ع) و حضرت معصومه(س) دست به اعتراض شده و با شکاندن حصارها وارد صحن مطهر شده اند! در تحليل ماهيت اين جريانهاي معترض در برابر تصميم مسئولين کشور، دو ديدگاه وجود دارد.
ديدگاه اول اين افراد را منسوب به جريان تشيع انگليسي ميبيند که با رفتارهاي به ظاهر مذهبي، اغراض سياسي را دنبال ميکنند. اين جريان انحرافي خود را مدافع دين و مسلمان واقعي معرفي ميکند که دغدغه تشيع و اسلام ناب را دارد و در مقابل نظام اسلامي را حکومتي سکولار و توخالي معرفي ميکند که ظاهري اسلامي دارد اما با تصميماتش به تدريج شعائر ديني را از بين خواهد برد!
ديدگاه دوم ارتباطي رسمي بين اين جمع و بيت شيرازيها نميبيند، اما جريان مذکور را جرياني انحرافي ميبيند که با تحجر و ظاهربيني عملا همسو با جريان انگليسي عمل ميکند.
اگر از تحليل پشت پرده اين ماجرا جدا شويم، فرق چنداني نميکند که ديدگاه اول مطابق با واقع باشد يا ديدگاه دوم! چرا که هر دو جريان وجه مشترکشان اين است که چهرهاي از دين ارائه ميکنند که در تعارض با آموزههاي علمي قرار گرفته و شعائر دين را در برابر عقلانيت قرار ميدهد. در اين الگو انسان ديندار، انسان منطقي و صاحب درايت و تدبير و عقل نيست که به سلامت خود و جامعه اهميت داده و با کله شقي، همه يافتههاي علمي را زيرپا گذاشته و با قشريگري و اخباريگري با توهمات ديندارانه خود عمل کرده و به پيش ميرود و نام اين اقدام خود را نيز پايبندي به دين مينامد!
عملکرد اين جريان درست همان چيزي است که دشمنان اسلام و انقلاب ميخواهند! تا بدين وسيله سناريوي اسلام هراسي و شيعه هراسي تکميل شود و ايرانيان و مسلمانان را انسانهايي متحجر و دگم در برابر علم و دانش روز معرفي کنند.
در برابر اين قشري گرايي افراطي بايد هوشمند بود و مراقب بود که در دام آنان نيفتاده و تقدس شان ما را دچار اشتباه محاسباتي نکرده و مظلوم نماييشان بهانه ترحم و حمايت از آنان نگردد. از سوي ديگر بايد توجه نمود که براي حل ريشه اي چنين انحرافاتي در جامعه ديني بايد با تامل و تدبر پيش رفت. اين جريانات يک شبه شکل نگرفته اند که يک شبه از بين بروند، ضمن آنکه مقابله و مهار آنان نيز نيازمند تدبير و ظرافتهايي است که بايد اسلام شناسان و بزرگان ديني ميدان دار آن گردند.