در سال گذشته استقبال در بورس با رشد چشمگیری روبهرو شد، اما چرا چنین شد؟ یکی از دلایل افزایش تمایل مردم به حضور در بورس در سال ۱۳۹۸ را میتوان وضع محدودیتهایی از سوی دولت در بازارهای موازی، مانند خرید و فروش سکه و دلار دانست؛ از این رو در سال گذشته تمایل مردم به حضور در بورس افزایش یافت و بخش قابل توجهی از نقدینگیهای خرد جامعه به سمت این بازار حرکت کرد. بازار سرمایه در حال حاضر از تمام مالیاتها معاف است؛ البته در بازار سرمایه، فروش سهام نیمدرصد مالیات دارد؛ یعنی اگر کسی سهمی را در بورس به قیمت ۷۵ تومان بخرد و مثلاً بعد از دو سال قیمت هر سهم وی به ۱۰ هزار تومان برسد، با محاسبه نیمدرصدی مالیات پرداختی، در هر سهم ۹۹۰۰ تومان سود برده است؛ اما در عوض دولت از اضافهکاری کارمندان خود ۳۵ درصد مالیات میگیرد، یا از مازاد پول فعالان اقتصادی ۲۵ درصد سود دریافت میکند. در این شرایط طبیعی است بازار بورس با نیمدرصد مالیات بازار خوبی برای هدایت نقدینگی به حساب بیاید.این در حالی است که در تمام دنیا به جز ایران، از بازار سرمایه مالیاتهای بالاتری اخذ میشود. به نظر میرسد یکی دیگر از دلایل رشد شاخصهای بورس در سال ۱۳۹۸ این بود که وقتی سرمایهها در ایران به سمت بازار بورس میروند و با رشدی هرچند تصنعی شاخصها افزایش مییابند یا با نوسان مواجه میشوند.ضمن اینکه بیش از ۹۰ درصد سرمایه بورسبازان در بازار سرمایه ایران در اختیار شرکتهای خصولتی، بنیادهای دولتی و نهادهای نیمهدولتی و بانکهاست؛ نهادهایی حقوقی که این قدرت را دارند تا زمینههای بازارسازی را فراهم کنند. طبیعتاً این نهادها و شرکتهای پرقدرت اجازه سقوط داراییهای خود را نمیدهند. این روندها به نوعی بازارسازی یا کلک دلالان و سفتهبازان بورس است تا با شایعهسازی و ترساندن برخی سهامداران، آنها را مجبور به فروش کنند و عده دیگری همزمان همین سهمها را بخرند.در پایان برای پاسخ به این پرسش که چگونه باید راه را بر دلالان بازار سرمایه بست، باید اذعان داشت تنها موضوعی که به کاهش دلالی منجر میشود، جدی گرفتن نظارت بر بازار سرمایه، یعنی حضور و نقش فعال سازمان بورس است. مردمی عمل کردن در مقررات سازمان بورس و تصمیمگیریهای شورای بورس بر اساس سود مردمی تنها راهکار پیش روست که البته این موضوع تنها با حرف و بخشنامه عملیاتی نخواهد شد.