پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 که ساختار کنونی نظام بینالملل به مرور بنیان گذاشته شد، جهان شاهد وقایع مختلفی در عرصههای گوناگون وجودی با آثار بینالمللی بوده است؛ سقوط دیوار برلین، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حوادث 11 سپتامبر 2011، پیدایش داعش و… ازجمله پدیدههای مهم جهان در طول 70 سال گذشته بود. اما در طول این دههها، در کنار تمام رویدادهای بینالمللی مذکور، دو رویداد مهم رخ داده است که به طور جدی و عملی پایههای نظم بینالملل لیبرال را با تهدید «حیاتی» مواجه کرده است؛ نظام سرمایهداری و نظم بینالملل لیبرال که غرب برای بر پا نگه داشتن آن در طول 70 سال گذشته در ابعاد مختلف، اعم از سیاسی، اقتصادی، نظامی، امنیتی، رسانهای و… هزینههای زیادی کرده است، هماکنون با دو خطر جدی، آن هم از «درون» و با «منشأ غربی» مواجه است.
ترامپ: در زمینه تهدیدی که از جانب ترامپ متوجه نظم بینالملل لیبرال شده است، باید اشاره داشت «اقتصاد آزاد در داخل و لیبرالیسم ِانترناسیونالیسم در سطح بینالملل» یکی از پایههای اصلی نظم بینالملل پس از جنگ جهانی دوم است. تاکنون نیز تمام رؤسایجمهور آمریکا و رهبران کشورهای اروپایی، از قواعد اقتصاد لیبرالیستی و بهخصوص لیبرالیسم بینالملل با قاطعیت حمایت کردهاند؛ با این وجود ترامپ اولین رئیسجمهور آمریکاست که با در پیش گرفتن «ناسیونالیسم پوپولیستی»، قواعد اقتصاد جهانی مبتنی بر لیبرالیسم را زیر پا گذاشته و تیشه به ریشه آن زده است.
کرونا: فراگیری کرونا نیز با نشان دادن عینی ناکارآمدی نظم بینالملل لیبرال در حل و فصل مشکلات بشر و ناتوانی در گشودن پنجرههای آسایش و رفاه بر او در هنگامههای بحران، عملاً به تقویت تدریجی ناسیونالیسم که مطمئناً اشکال افراطی و تنشزا به خود خواهد گرفت، منجر شدهاست.
کوتاه اینکه امروز نظم بینالملل لیبرال از درون در حال فروپاشی است؛ موضوعی که حتی برجستهترین نظریهپردازان غربی، حتی آنهایی که سهم ویژهای در ساخت بنیانهای نظری این نظام داشتهاند، به آن اذعان و اعتراف میکنند.