در حالیکه اقتصاد کشور با بحرانهای بسیاری دست به گریبان است، جهش تولید تنها نوشداروی واجب برای درمان دردهای معیشتی کشور خواهد بود؛ اما چگونه؟
جهش تولید زمانی ایجاد میشود كه مشكلات اصلی و كلان مدیریت اقتصادی کشور در زمانی کوتاه برطرف شود تا زمینه برای تولید مفید محصولات با كیفیت بالا و قیمت ارزان فراهم شود؛ آن هم به نحوی كه سودآور باشد.
این همه هنگامی محقق خواهد شد که ارادهای مستحکم، پیگیر چنین خواستهای باشد و آن را مصرانه از مسئولان طلب کند. رسانهها طبق معمول باید در این خط مقدم پیشرو و پرچمدار مطالبه آن باشند.
سیاستهای اشتباه بخشهای اقتصادی كشور در سوق دادن داراییها به دلالی و بازی در بازارهای موازی به جای تولید فکر و محصول، بیشک مانعی جدی در سودآور شدن بخش تولید است. بنگاهداری بانکها و فعالیت وارونه آنها در اقتصاد نیز معلول همین علت آسیبزاست.
بازار موازی را حذف کنیم
در کشورهای پیشرفته، نقدینگی عمومی در بازار مالی (بورس سهام و بازار پول) آرام میگیرد و زمینهساز بستری مناسب برای تولید علم و در ادامه، تجاریسازی آن و تولید كالا و خدمات میشود؛ اما در اقتصادهای بیمار، بلایی وجود دارد موسوم به بازار موازی که رویکرد غیر مصرفی به کالاهایی ذاتاً مصرفی را سودآور کرده است و هر لحظه نیز به آن دامن میزند. بازار مسکن، طلا، ارز، مواد اولیه (مانند فولاد و پتروشیمی) و ... شامل این موارد است؛ بنابراین مسدود كردن مسیر سودآوری بازارهای موازی و سوق دادن نقدینگی سرگردان به بازارهای مالی سپس مدیریت دائم آن تا تحقق تأمین مالی بخش تولید مهمترین گام در مسیر جهش تولید است؛ برای نمونه تملک بیش از یک مسکن برای یک شخص باید چنان هزینه مالیاتی داشته باشد که هیچ ثروتمندی دارایی خود را صرف خرید املاک نکند، بلکه به بخش تولید انتقال دهد.
مالیات بر داراییهای راکد و املاکی که فقط برای اجارهداری یا خالی نگه داشتن تملک شده است در همه جهان وجود دارد و در ایران تاکنون مالیاتی از این احتکار املاک گرفته نشده است. حال آنکه ممکن بود بخش بزرگی از مشکلات دولت و نیز بخش تولید را از چنین مسیری برطرف کرد و نگاه مصرفی به املاک و مسکن را به آن بازگرداند؛ چرا که میدانیم داشتن مسکن تنها به عنوان کالایی کاملاً مصرفی اقتصادی است و نباید نگه داشتن آن درآمدزا باشد.
از دیگر موانع جهش تولید، همانا توجه به نیروی کار است، به نحوی که تعیین حقوق وزارت کار هیچ تناسبی با درآمد اقشار ثروتمند جامعه ندارد. حتی در کشورهای غربی نیز تلاش شده است حداقل نیازهای هر شخصی تأمین شود.
دولت و دانشگاه کجا هستند؟
در بیشتر بخشهای صنعتی کشور تولید مبتنی بر تحقیق و طراحی اولیه نوعی رؤیای کودکانه تصور میشود و آنچه دیده میشودCKD (به هم متصل کردن قطعات منفصل وارداتی از شرکت خارجی صاحب طراحی)، مونتاژ و همچنین کار کردن روی پلتفورمهای طراحیشده شرکتهای دیگر است.
قطعاً برای تحقیق، طراحی، تولید در صنعت و نیز ایجاد سامانههای آماری و مدیریت همبسته در بخشهای ناپیوستهای، مانند واحدهای كشاورزی به صرف هزینههای بسیار سنگین نیاز است که باز هم به یقین از داراییهای سرگردان میتوان آن را به سهولت تأمین کرد.
دولت باید از ابزارهای حاکمیتی و اقتصادی استفاده کند و کسب سود و درآمد را تنها از مسیر تولید امکانپذیر کند تا با چنین ریلگذاری درستی، اقتصاد به سمت تولید محصولات بهتر با قیمت ارزانتر از جهان حرکت کند.
در این میان عدهای نیز ادعای قطع واردات را مطرح میکنند در حالیكه فقدان رقیب خارجی به معنای انحصاری ستمگرانه برای یک تولیدكننده فربه علیه مردمی است كه برای رفع نیاز خود مجبور به خرید كالای بیكیفیت و گران میشوند، آن هم بخشهایی که حتی حقوق نیروی کار خود را درست پرداخت نمیکنند.
چنین تولیدی نه تنها مشکلی را برطرف نمیکند، بلکه خود معضلی بزرگ است که نبودش به مراتب بهتر از عوارض خواهد بود. طبعاً این رویكرد هرگز در بازار صادراتی جایی ندارد. خودرو داخلی نمونهای از این وضعیت اسفناک است.
حال آنکه با اجبار اقتصادی و تأمین مالی کامل بخش تحقیق و تولید باید محصولی بسیار بهتر از انواع خارجی تولید کرد که بعد از اشباع بازار داخلی بتواند بازارهای صادراتی را نیز فتح کند، نه آنکه حاشیهای امن برای رانت و انحصار ایجاد شود.
جالب است كه بزرگترین صادركنندگان و تولیدكنندگان جهانی همان كشورهای قدرتمندی هستند كه رتبههای نخست واردات را هم به خود اختصاص میدهند، به ویژه در خصوص اقلام مصرفی؛ بنابراین مفهوم تولید كردن بهتر و ارزانتر از دیگران است، نه بستن دروازه واردات.
توانایی در تولید به موقع ماسک، دستکش، الکل و... برای مقابله با بحران کرونا میتوانست علاوه بر تأمین بازار داخلی بهترین کالای جایگزین نفت در بازاری باشد که به شدت تشنه این محصولات است و حاضر است آن را به هر طریقی با هر قیمتی تهیه کند.
متأسفانه، آنچه دیده شد ناتوانی بخش تولید در تأمین به هنگام تقاضا حتی در بازار داخلی بود، در غیر این صورت تولید سادهترین ماسکهای پارچهای و دستکشهای یکبارمصرف در مقیاس وسیع کار سختی نبود و این اقلام در گذشته نیز تولید میشد.
اگر جهش تولید در این بخش صورت گیرد، بهترین فرصت برای صادرات انبوه اقلام بهداشتی به جهان وجود دارد و جهانی که به چنین کالاهایی نیازمند است، هر بهایی برای آن پرداخت میکند؛ آن هم در شرایطی که قیمت نفت سقوط آزاد کرده است. حال آنکه مسئولان به راحتی از چنین فرصتهای ارزشمندی میگذرند و تولید را برای چنین اهدافی مدیریت نکردهاند.