با شیوع ویروس کرونا اخبار زیادی در خصوص ناکارآمدی غربی‌ها در مدیریت بحران کرونا به جهان مخابره شد؛ تصاویری که تصور رفاه کامل مردم در آمریکا و اروپا را زیر سوال برد و حتی آن‌ها را در جایگاهی پایین‌تر از برخی کشور‌های جهان سومی قرار داد؛ لذا این نوشتار درصدد پاسخگویی به این سوال است که دلیل ناکارآمدی غربی‌ها در مدیریت بحران کرونا چه می‌باشد؟
دروغ و حقیقت روزی دروغ به حقیقت گفت بیا برویم شنا و حقیقت پذیرفت. حقیقت و دروغ لباس‌هایش را در آوردند تا شنا کنند، حقیقت به درون آب شیرجه زد تا شنا کند، اما دروغ به جای شنا لباس حقیقت را بر تن کرد و از آنجا دور شد. از آن روز به بعد دروغ در قالبی زیبا و آراسته ظاهر شد و حقیقت با لباسی زشت و کهنه.
داستان امروز جهان غرب و اسلام شباهت زیادی به متن فوق دارد. غربی‌ها با وجود تمام انحطاط‌های فکری سیاسی و اخلاقی که در بین‌شان وجود دارد با کمک هالیوود و امپراتوری رسانه، خود را مدینه فاضله فارابی یا اتوپیا توماس مور نشان دادند. اما انگار در پس این ظاهر زیبا باطن کثیف و زشت قرار دارد. مهمتر آنکه آن ظاهر زیبا را نیز با استفاده از استعمار بر شرق و دیگر نقاط دنیا به سرقت برده است.
ضعف در نگرش مهمترین مشکل غربی‌ها در روز‌های کرونایی موضوع نگرش و جهان بینی آنهاست. سال‌هاست که به مردم خود آموختند که حلال خدا را حرام کنند و در راستای امیال نفسانی قدم بردارند. انسان غربی امروزه به فردی تبدیل شده است که خود را مرکز عالم می‌بیند و فکر می‌کند میزان تمام ارزش‌ها و فضایل از جمله حق و حق‌گرایی، انسان است.
این نگرش در تضاد کامل با سرشت و فطرت بشر است. زیرا در فطرت انسان اصل کرامت انسانی «لقد کرمنا بنی آدم» اصل خداجو بودن انسان «یا ای‌ها الناس انتم الفقراء الی الله» اصل جاودانه بودن اعمال الهی انسان «ما عندکم ینفذ و ما عند الله باق» و... وجود دارد که مکتب غربی همه این امور را نادیده گرفت و آن را به درون جامعه خود تزریق نکرد.
همین امر سبب شد در روز‌های بحرانی، صبر انسان غربی زودتر لبریز شود و توان درک مشکل را نداشته باشد. انسان غربی در روز‌های شیوع ویروس کرونا با سلاح دست به تظاهرات زند و خواهان رفع قرنطینه می‌شود. از ترس قحطی فروشگاه‌های مواد غذایی را غارت می‌کند و درگیری فیزیکی به وجود می‌آورد. همه این‌ها نشان از وجود ضعف جدی در فلسه غربی است.
مقام معظم رهبری در این خصوص می‌فرمایند: «این‌ها رفتار‌هایی است که برخی از ملت‌های غربی از خودشان نشان داده اند. این البته نتیجه‌ی منطقی و طبیعی فلسفه‌ی حاکم بر تمدن غربی است؛ یعنی فلسفه‌ی فردگرایی، فلسفه‌ی مادی‌گری، فلسفه‌های غالباً بی‌خدایی که اگر اعتقادی هم به خدا هست، آن اعتقاد توحیدی صحیح عمیق معرفت‌زا نیست. این هم یک مسئله است.»
ضعف در اقدام مدیریت غرب در بحران کرونا فاجعه بارتر از نگرش مردم آن کشور است. آن‌ها در ابتدا مدعی بودند که در تامین و تولید لوازم و امکانات پزشکی و درمانی و مدیریت بحران کرونا با هیچ مشکلی روبرو نخواهند شد. اما از زمان شیوع ویروس کرونا آمریکا و متحدین غربی آن با مشکلات متعددی در مدیریت بحران روبرو شدند. آن‌ها در عرصه بین الملل هیچ رحمی به یکدیگر نکردند و به منظور تامین اقلام مورد نیاز دنیا را به صحنه نبرد واقعی تبدیل کردند. البته سیاست غربی‌ها در روز‌های انتشار ویروس یادآور گذشته آنهاست. در این روز‌ها جمهوری چک ماسک‌های اهدایی چین به ایتالیا و ایتالیا کشتی حامل الکل پزشکی به تونس را مصادره می‌کند؛ فرانسه ۴ میلیون ماسک را که از سوئد به سمت ایتالیا ارسال‌شده بود را ضبط می‌کند. لهستان ژل‌های ضدعفونی‌کننده نروژ، آمریکا ماسک‌های ارسالی چین به فرانسه را با قیمت بالاتری در فرودگاه می‌خرد و مانع از رسیدن آن به فرانسه می‌شد. حتی محموله‌های ماسک در آمریکا با اسکورت جابه‌جا می‌شود.
فروپاشی هیمنه دروغین کنار رفتن نقاب دروغین امپراتوری آمریکا و اروپا را می‌توان دلیل دیگری در خصوص اعتراضات خیابانی مردم آمریکا دانست. غربی‌ها در سال‌های متمادی خود را قوی‌ترین سیستم بهداشتی جهان، اقتصاد جهان، صنعت جهان، قدرت نظامی جهان، حکمرانی و مدیریت بحران جهان و قدرت علمی جهان معرفی کردند. اما امروزه با شیوع یک ویروس، درمانده شده اند.
آمریکا رکورد بیشترین ابتلا و مرگ کرونایی را با بیش از ۹۰۵ هزار مبتلا و مرگ بیش از ۵۱ هزار نفر ثبت کرده است، به نحوی که قبر و قبرستان کم آورده و مردگان را در پارک‌ها و جزیره‌ها به صورت دسته جمعی دفن می‌کنند! در آمریکا بیمارستان‌ها سیاه پوستان را پذیرش نمی‌کنند و در اروپا اولیت با درمان جوانان یا همان نیرو‌های مولد تولید و با ارزش برای لیبرال دموکراسی است. قطعا این نوع اخبار روحیه و منطق انسان غربی را نابود و مشروعیت نظام‌شان را زیر سوال می‌برد.
سخن پایانی ضعف غربی‌ها در مدیریت بحران کرونا را باید در الگوی حکومت‌داری آن‌ها جستجو کرد. مدل حکومت سرمایه داری که انسان را محور تمام امور قرار می‌دهد، امروزه در برابر خود با دشمنی کوچک روبرو شده است که شعارش دقیقا مقابل نظریات آنهاست. زیرا شیوع کرونا اثبات کرد که بشر با تمام تجهیزات و پیشرفت‌هایی که به دست آورده، همچنان بسیار ضعیف است. نبود تکه گمشده که همان بازگشت به معنویت است بیشتر احساس می‌شود تا در چنین شرایطی با بحران‌هایی همچون صف‌های طولانی مردم برای خرید، درگیری برای خرید کالا، افزایش آمار خودکشی و... روبرو نشود. بحران غرب در حالی روی داده است که در ایران اسلامی همکاری بسیار خوبی از طرف مردم با حکومت مشاهده می‌شود. به طوری‌که مقام معظم رهبری مشارکت مردم در روز‌های شیوع ویروس کرونا را مشارکتی بسیار زیبا می‌دانند که صحنه‌های جالب و شگفت‌انگیزی را به وجود آورده است.
ریشه این نوع اقدامات را باید در فلسفه اسلامی جستجو کرد. زیرا فلسفه اسلامی با گزارهایی، چون صبر وآزمون الهی و... می‌تواند راحت‌تر از بحران عبور کند و اعضای جامعه با طرح‌های همچون «هر محلّه یک قربانی»«تولید ماسک صلواتی در منازل» و فعالیت های گروههای جهادی به تقویت روحیه خود و جامعه مشغول شوند.
