ماه مبارک رمضان پرترافیکترین خطّ ارتباط با خداست، و همیشه حجم اين ارتباط نسبت به ماههای دیگر بسی بیشتر و سنگینتر خواهد بود. مؤمنین و مشتاقان اين خط ارتباطی نبايد متوقع باشند با چند بار تماس در قالب دعا و طلب حاجات به درگاه آن ذات بینیاز ، بیدرنگ کسی از آن طرف گوشی را برداشته و بلي قربان گويان الساعه شاهد اجابت دعا و قضای حاجت خود باشند و نباید هم با چندبار تماس و تقاضا و دست به آسمان بالا بردن و نشنيدن پاسخهای آنی و دمدستی مأيوس گردید، چون مؤمن باید بداندکه یکی از دامهای شیطان همانا القاء بذر یأس و نومیدی در دل و روح راهیان راه وصال است.
از اولیاء عظام نقل است که؛ اگر اين در مرتّب كوبيده و اين شماره مدام گرفته شود، بالاخره دري باز و جوابي داده خواهد شد، كه آن صادق الوعد خود فرمود: اُدعوني اَستجب لَكم.
چون اين من و تو تنها نيستيم كه اين درب را میکوبیم تا انتظار داشته باشيم که بهصورت ويژه و فوری دعا مستجاب و آرزو برآورده شود. و از اینطرف هم نباید تصور آن بشود که خدا نمیتواند فوری اجابت کند، نه اینجا معنای شلوغی عامیانه و بیمعناست ! در فراز 99 دعای جوشن کبیر میخوانیم که: ای آنکه بازندارد او را شنیدنی از شنیدنی، ای آنکه جلو نگیرد او را کاری از کاری، ای آنکه سرگرمت نکند گفتاری از گفتاری، ای آنکه بهغلط نیندازدت سؤالی از سؤالی، ای آنکه به تنگش نیاورد اصرار اصرارکنندگان
بلکه این اجابت چه فوری و چه با تأخیر دارای حکمت و اسراری است.
حق بفرماید که تأخیر نه از خواری اوست عـیـنِ تـأخـیـرِعطـا، یاریِ اوست
حــاجـت آوردش ز غـفلت سـوی مــا آن کشیدش موکشان در کوی مـا
خــــوش هـمــی آیـــد مـــــرا آواز او آن خدایا گفتن و آن راز او
بنابراین مداومت در ذکر و دعا و تضرّع و زاری و کوتاه نیامدن و مأیوس نشدن و رها نکردن در حقیقت، همان سماجت و اصرار و درب كوبيدن است تا سرانجام به اين الحاح و التماس و ناله و بیتابی پاسخی داده شود ،که امام صادق علیهالسلام فرمود:
اِنّ عِند اللهِ منزلةً لا تنالُ اِلاّ بِمَسأَلة وَ لَوْ اَنَّ عبداً سَدَّ فاهُ وَ لَمْ يُساٌلْ، لَمْ يُعْطَ شيئاً، فَسْئَلْ تُعْطَ آَنَّهُ لَيسَ مِنْ بابٍ يُقرَعُ اِلاّ يُوشَكُّ اَنْ يُفتَحَ لِصاحِبِهِ. همانا نزد خداوند جايگاهي است كه به آن نمیرسی مگر با خواستن، و اگر بندهای دهانش را ببندد و از خدا چیزی نخواهد، به او چيزي داده نمیشود. پس از خدا بخواه تا به تو داده شود. كه هيچ دري نيست كه زده شود مگر اینكه بیتردید از طرف صاحب آن گشوده شود.
گفت پيغمبر كه چون كوبي دري عاقبت زان در برون آيد سريچــون نشيني بر سر كوي كسي عاقبت بيني تو هم روي كسي
بـــردر بستــه چو بنشيني بسی عاقبت بگشايد آن در را كسی
چون زچاهي مي كني هرروز خاك عاقبت اندر رسي در آب پاك