اوهام و خيالات منفی از یکسو و نافرمانیها و عصیان گریها نسبت به اوامر و نواهي دین از سویی دیگر در طول يك سال میتواند تأثیر نامطلوبی بر جان و روان آدمی بگذارد كه آن را تاریک و زنگزده و از خدا و معنویت مهجور و بیگانه سازد.
ذات اقدس حضرت حق جلّت عظمته بر بنده مؤمن و جانشین خود منّت گذاشته و روزه را یکی از راههای زدودن این زنگزدگی و علاج این هجران و بیگانگی از معنویت قرار داده، زیرا از اینکه بندهاش در پايان یکعمر بلند با تَلي از گناه و آلودگي سر از جهنم دربیاورد ابا دارد.
بهحکم عـقـل، خليفه و جانشين حضرت حق بايد به صفات و جلوههای الهي آراسته و از خصایص و شوائب شيطاني پاک باشد، اما ازآنجاییکه انسان در برابر حظوظ و مشتهیّات نفسانی و مظاهر دلفریب دنیا كم میآورد و دچار لغزش میگردد، این لغزش و زنگزدگی خود مستلزم تاوان و کفّاره است و آن كفّاره همانا خود را ابراهيموار در كوره رمضان انداختن است تا آتش آن زنگارهاي روح را زدوده و آينه جان را صفا و صيقلي بخشد.
كه رسول خدا (ص) فرمود: اِنّما يُسَمّيَ الرمّضانُ لِاَنَّهُ يَرْمَضُ الذُّنوبیعنی: «رمضان از آن سبب رمضان ناميده شد كه گناهان را میسوزاند».
آهن ارچه تیره و بینور بود صیقلی آن تیرگی از وی زدود
اهل صیقل رستهاند از بوی و رنگ هر دمی بینند خوبی بیدرنگ
هرکسی اندازه روشندلی غیب را بیند به قدر صیقلی
پس چه آهن گرچه تیره هیکلی صیقلی کن، صیقلی کن، صیقلی
يك ماه امساك و پرهيز از خوردن و آشاميدن از قبل از طلوع فجر تا مغرب، آن هم در فصل آتشيني چون تابستان كم عذاب و تاوانی براي تن نخواهد بود، تني كه یک سال به نشخوار و جويدن سرگرم بود، حال تحمل يك ماه روزهداری برایش به سختي ارَه بر استخوان كشيدن است. هرچه تن در ناز و آسايش باشد، روح و روان آدمي بهعکس دچار آسيب و کاستی خواهد بود.
مردن تن در ریاضت، زندگی است رنج این تن، روح را پایندگی است
رابطه بین تن و روان رابطه معکوسی است؛ تقویت و رسیدن به هریک مستلزم غفلت از دیگری است. امّا ازآنجاکه راه کمال الی الحقّ در تقویت روح نهفته است و تن بهمنزله مرکب آن است، لذا باید این مرکب تا آنجا مورد توجه و تقویت قرار بگیرد که بتواند این بار را به سرمنزل برساند، وگرنه؛
تـن چـو بیمار شـد دارو جـوت کرد ور قـوی شـد مـر تو را طاغوت کرد
گرچه اندر پرورش تن مادر است لیک از صد دشمنت دشمنتر است
تا تو تن را چرب و شيرين میدهی جـوهـر خــود را نـبـيـنـي فـربـهـي