زمانی که با «ساعت خوش» به تلویزیون آمد، هیچ کس فکرش را هم نمیکرد روزی «سعیدِ خان دایی جان»، «نورالدین خانزاده»ای را به تلویزیون بیاورد که یکی از پرمخاطبترینهای سریالهای طنز دهه 90 شود؛ سریالی که به گفته بسیاری از منتقدان و کارشناسان حوزه فیلم و سریال، یکی از بهترین سریالهایی است که در سالهای اخیر از رسانه ملی پخش شده است.«سعید آقاخانی» ید طولایی در ساخت طنز، چه در مقام کارگردان و چه در جایگاه نویسنده دارد و در اکثر موارد توانسته مخاطب را راضی نگه دارد؛ از جمله در رابطه با نوستالژیکترین طنزهای دهه 80 که هر یک از ما با آن خاطرات زیادی داریم.«متهم گریخت» هنوز که هنوز است با بسیاری از طنزهای کنونی قابل رقابت است که سعید آقاخانی نویسندگی آن را بر عهده داشته است. طراحی فیلمنامه «خانه به دوش» نیز با سعید آقاخانی و سیروس میمنت بوده است. «چاردیواری» نیز از دیگر آثار ماندگار دهه 80 است، اثری با نویسندگی مشترک سعید آقاخانی و محسن تنابنده. مرور این آثار نشان میدهد سعیدآقاخانی در ساخت طنز، به خصوص در مقام نویسنده، سابقه خوبی داشته و حالا دو فصل «نون خ» نیز گواه این است که او در مقام کارگردانی نیز به رشد و پختگی قابل توجهی رسیده است.
«نون خ»، به خصوص در فصل دوم، توجه مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرد، به ویژه هموطنانی که در غرب کشور و در خطه زیبای کردنشین زندگی میکنند. این سریال شاخصههای برجستهای داشت که توانست اینچنین بر دل مخاطب بنشیند؛ اولین آن را میتوان مردمی و بیتکلف بودن آن دانست؛ اصولاً آثاری که با زبان خود مردم با مخاطب صحبت میکند و از دل زندگی مردم برمیخیزد، میتواند بیش از دیگر آثار بر دل بنشیند. یکی دیگر از برتریهای این سریال را میتوان در شخصیتپردازی دقیقی دانست که در «نون خ1» بنا گذاشته شد و در فصل دوم نه تنها تغییر خاصی در آنها داده نشده بود، بلکه تکمیلکننده فصل اول نیز بود؛ به طور مثال شخصیت نورالدین همان پدر مهربان، خانوادهدوست و معتمد روستا بود و با همین جایگاه داستان را جلو میبُرد.
خلیل نیز همان فرد سوءاستفادهگری بود که با همین ویژگی متناقض با پسرعمویش، نورالدین، توانست لحظات شیرینی را خلق کند.
اما مهمتر از تمام آنها، این بود که بیشتر تکیه سریال بر حضور هنرمندان بومی بود و هر یک از آنها بخش مهمی از بار طنز مجموعه را به دوش میکشیدند، حتی برخی نسبت به سال گذشته بیشتر. مهیار، عمو کاووس، سلمان و کیوان ازجمله این شخصیتها بودند؛ شخصیتهایی که ایفای نقش آنان را سلبریتیهای گرانقیمت بر عهده نداشتند؛ در این مجموعه بیش از هر سریال دیگری از پتانسیل بومی استفاده شده بود که این را میتوان برتری «نون خ» نسبت به آثار مشابه دانست؛ این نکته که هم در فصل یک و هم در فصل دو رعایت شد، نشان داد میتوان از هنرمندانی استفاده کرد که شاید چهره مشهوری نباشند، اما بسیار توانمند هستند.
با این حال، برجسته بودن خود نورالدین آنقدر چشمگیر بود که هر لحظه منتظر بودیم با همان نگاه ساده و بیآلایش خود دقایق ویژهای را رقم بزند.
البته ناگفته نماند، برخی قسمتها واقعاً یکنواخت بودند و بار طنز بسیار کمی داشتند؛ در واقع یکی از ضعفهای جدی «نون خ2»، برخلاف «نون خ1»، نداشتن خط داستانی قوی بود. مخاطب در هر قسمت منتظر بود اتفاقی ویژه رخ بدهد، اما هیچ چیز جدید و خاصی وجود نداشت؛ البته بیان بحث زلزله غرب کشور، تداعیکننده نوعی طنز فاخر بود؛ طنزی که مشکلات جامعه را با زبانی شیرین و دلنشین مطرح میکند. در «نون خ» به این موضوع به صورت جدی توجه شده بود، زلزلهای که خانه مردم را ویران کرده بود، اما عدهای به جای کمک، رفته بودند سلفی بگیرند!
موضوع دیگری که خیلی خوب به آن توجه شد و اتفاقاً موضوعی نو بود، وجود مؤسساتی است که پول میگیرند تا برای خواستگاری، عروسی و عزا سیاهیلشکر فراهم کنند؛ معضل فرهنگی و اجتماعی نوظهوری که اگر جلوی آن گرفته نشود، معلوم نیست چه آثار و نتایجی به بار بیاورد.
در کل، «نون خ2» را میتوان سریالی موفق خواند؛ سریالی با فضای بومی، لهجه شیرینِ مردمان یک خطه از کشور و طنزی سالم و به دور از هیاهو که قطعاً میتواند الگوی ساخت سریالها حتی آثار کمدی سینمایی نیز باشد، طنزی که خانوادهها نگران نیستند آیا میتوان آن را با فرزندان دید یا خیر.