این نوع جنگ شکل تکاملیافتهتر، پیشرفتهتر، عمیقتر و وسیعتر جنگ روانی است که مبتنی بر جامعه شبکهای (با زیرساخت رسانههای نوین) بوده و با مدیریت ادراک و برداشت انجام میگیرد.
از ابتدای خلقت انسان تاکنون، بشر جنگهای متفاوتی را تجربه کرده است. جنگهایی مانند جنگ سخت، جنگ نیمه سخت، جنگ نرم، جنگ سرد، جنگ اقتصادی و...
یکی از کشورهایی که همه این جنگها را طی ۴۰ سال اخیر تجربه کرده، ایران است.
دشمن پس از شکست خوردن در ۴ مرحله از جنگهای (سخت، نیمه سخت، سرد و نرم) علیه کشور ما به سمت مرحله پنجم جنگ رفته است، جنگی که مدرنترین شیوه جنگ در جهان معاصر است. از این نوع جنگ بهعنوان جنگ شناختی یاد میکنند؛ جنگی که به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نخبگان جامعه هدف با تغییر هنجارها، ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و برداشت است. این نوع جنگ شکل تکاملیافتهتر، پیشرفتهتر، عمیقتر و وسیعتر جنگ روانی است که مبتنی بر جامعه شبکهای (با زیرساخت رسانههای نوین) بوده و با مدیریت ادراک و برداشت انجام میگیرد.
مهمترین ویژگی جنگ شناختی، متکی بودن این نوع جنگ به زیرساختهای رسانهای نوین سایبری است که ذهن و تفکر انسان را مورد هدف قرار میدهد که به خاطر همین پیچیدگی، از آن بهعنوان جنگ موریانهای نام میبرند جنگی که شکل پیشرفتهتر و تکاملیافتهتر جنگ نرم هست.
هدف اصلی در هر جنگی شکست و از میدان به در کردن رقیب هست، اما هدف در جنگ شناختی، شیوههای متفاوتتری نسبت به همه جنگها دارد؛ شیوههایی که در نوع خود نشان از پیچیدگی این نوع جنگ دارد شیوههایی مانند:
اعتمادزدایی، اعتبارزدایی، مشروعیت زدایی، قداستزدایی، ناامیدسازی و ناکارآمدنمایی یک دولت و جامعه را به افراد آن جامعه تلقین میکند و درواقع مردم جامعه که اصلیترین سرمایه اجتماعی یک کشور هستند را بهراحتی نسبت به جامعه و کشور بدبین میکنند و امید به آینده را در آنها از بین میبرند و مردم نسبت به اعتقادات به چشم خرافات نگاه میکنند و حالت رویگردانی اجتماعی به آنها دست میدهد.
با نگاهی اجمالی از جنگ شناختی، در ادامه به تلفات این نوع جنگ میپردازیم. در جنگ شناختی مهمترین و دلهره آمیزترین قسمت این جنگ، تلفات انسانی آن است.
در جنگ سخت وقتی یک نفر مجروح میشود یا کشته میشود یک نفر از جبهه خودی کم خواهد شد، اما در جنگ شناختی وقتی یک نفر نسبت به اعتقادات و تفکر خود بدبین میشود علاوه بر اینکه یک نفر از گروه خودی کم شده، یک نفر هم به گروه دشمن زیاد میشود.
شگردهای زیادی در جنگ شناختی در چند دهه اخیر بهکاررفته است؛ مثلاً در انتخابات ۲۰۱۶ فعالان فضای جنگ شناختی با زمینهسازی رسانهای، ترامپ را رئیس جمهور مردم آمریکا اعلام میکردند و از حدود چندین ماه قبل از انتخابات با زمینهسازی رسانهای، مردم آمریکا را متقاعد و همراه کردند که به ترامپ رأی بدهید و درنهایت پیروز انتخابات هم شخص ترامپ شد.
جنگ شناختی امروزه یکی از جدیترین حوزهها جهت تأثیرات آرام و خزنده بر سبک زندگی، نگرش و باور افکار عمومی هست؛ اما در کشور ما دشمن با بهرهگیری از موارد بالا نسبت به سست کردن و بیارزش جلوه دادن مقدسات و اعتقادات، سعی بر آن دارد تا ما را نسبت به ارزشهای اسلامی بیتفاوت بکند، ارزشهایی مانند جهاد کردن، تقدس جایگاه ارزشمند خانواده و حکومت اسلامی و ... لذا بهترین راه برای مقابله با این نوع جنگ شناختی، ارتقای آگاهی و سطح بالای سواد رسانهای در جامعه و افزایش هوشیاری عمومی هست که باید دولت، سازمانهای مسئول همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی و مردم بهعنوان طعمههای هدف این جنگ، نسبت به این مسئله نگاه ویژهای داشته باشند. 30