حقیقت این است که جز با بصیرت، نمیتوان بر دشمنان غلبه کرد. اگر بصیرت و هوشمندی نباشد، ممکن است با تصور حقگرایی و دفاع از منافع ملی و ارزشهای انقلابی، تکمیلکننده پازل دشمنان در جنگ روانی باشیم. ملت ایران، به ویژه نیروهای دلسوز انقلابی، باید به پیچیدگیهای عملیات روانی توجه ویژهای داشته باشند. اکنون دشمنان شکستخورده از جمهوری اسلامی در میدانهای واقعی، با سوءاستفاده از ابزار رسانه و تاکتیکها و تکنیکهای نوین عملیات روانی، میدان نبرد را به میدان ذهنی و روانی بردهاند؛ علت عزیمت دشمن را، حکیم انقلاب چنین بیان میدارند: «دشمن آن وقتی که در میدان، در صحنه عمل نتواند کاری از پیش ببرد، دست به جنگ روانی میزند؛ برای مأیوس کردن، برای ناامید کردن، برای خالی کردن دل ملتها.» آنچه اخیراً به صورت پرحجم علیه برنامه همکاریهای راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین شکل گرفت، بدون تردید از مصادیق جنگ روانی دشمنان است.
هرچند ممکن است در فضای سنگین رسانهای، افرادی از سر دلسوزی خواهان شفافیت و اطلاعرسانی باشند، لکن اصل این تهاجم و تخریب، در اتاقهای جنگ روانی آمریکاییها، صهیونیستها، سعودیها و... طرحریزی شده است؛ در واقع، پشت صحنه این تهاجم همان جبههای قرار داد که بیش از ۴۰ سال است با ملت ایران مقابله و برای به تسلیم کشاندنش از هیچ توطئه و اقدامی دریغ نکرده است؛ دشمنانی که از ایجاد هیچ مانعی بر سر راه پیشرفت ملت ایران دریغ نمیکنند و به دنبال تجزیه و انزوای کشورمان هستند؛ دشمنانی که با تحت فشار قرار دادن معیشت و زندگی ایرانیان، در پی سلطه بر ما هستند، اکنون نگران منافع ملی، استقلال، عزت و سرنوشت ملت ایران شدهاند! حال پرسش اصلی این است که دلیل این همه جار و جنجال علیه توسعه روابط ایران و چین چیست؟ پاسخ این جمله کوتاه است: شکست کامل راهبرد فشار حداکثری علیه ملت ایران. از دغدغههای اصلی این روزهای کاخ سفید و حامیان و دستنشاندههای کوچک و بزرگ آمریکا این است که ایران در حال عبور از تحریمهاست و در یک قدمی ظفر در جنگ اقتصادی قرار دارد. آری، این یک واقعیت است؛ جمهوری اسلامی با مقاومت حداکثری ملت ایران در برابر فشار حداکثری آمریکاییها، پیروز قطعی جنگ اقتصادی خواهد بود. بیتردید این پیروزی بدون روابط راهبردی با چین هم رقم خواهد خورد؛ اما نکته مهم آن است که توسعه روابط تهران و پکن زمان رسیدن به این پیروزی را کوتاهتر میکند؛ آمریکاییها با علم بر این مسئله، با این جنجالها تلاش میکنند شکست خود را به تأخیر اندازند؛ البته تلاشی کاریکاتورگونه و مضحک، تا آنجا که فردی مثل «پمپئو» که شرط لغو تحریمها را پذیرش ۱۲ خواسته واشنگتن اعلام کرده بود، توئيت میزند: «توافق اخیر چین و ایران شبیه قرارداد ترکمنچای است!» اما آن حکیمی که بیش از ۳۰ سال از منافع و حقوق ملت ایران دفاع کرده، در سال ۱۳۹۴ در دیدار با رئیسجمهور چین میفرماید: «دولت و ملت ایران همواره به دنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینان، همچون چین بوده و هستند و بر همین اساس، توافق رؤسایجمهور اسلامی ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله کاملاً درست و حکمتآمیز است.»