«کمیته خطر جاری» عنوان کمیتهای بود که در دهه ۱۹۷۰ میلادی و در اوج جنگ سرد و با هدف خروج از بنبست میان دو ابرقدرت آن روز یعنی آمریکا و شوروی توسط گروهی از سناتورهای آمریکایی، مسئولان ارشد وزارت خارجه، موسسه مطالعاتی امریکن اینترپرایز، گروهی از مدیران با سابقه سیاه و پنتاگون تشکیل شده بود. اعضای این کمیته با منتفی دانستن جنگ سخت میان دو ابرقدرت، تنها راه از میان برداشتن حریف (شوروی سابق) را در جنگ نرم و یا فروپاشی از درون یافتند؛ لذا نقشه خود را طراحی و اجرا کردند که ثمرهاش فروپاشی شوروی سابق شد، بهطوریکه گورباچف میگوید: «وقتی من صفهای خرید ساندویچ مکدونالد را در سرمای منفی ۲۰ درجهای مسکو دیدم، فروپاشی شوروی را احساس نمودم.»
پس از جنگ سرد فعالیت این کمیته به حالت تعلیق درآمد تا پس از واقعه ۱۱ سپتامبر دوباره بعضی از عناصر آن گرد هم آمده و این بار برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران راهبرد ۴ سالهای را به دولت بوش ارائه دادند. در این گزارش یادآور میشوند که عملاً و به دلایل مختلف امکان جنگ سخت با ایران را ندارند و یا به عبارتی رویارویی نظامی توجیه منطقی ندارد؛ لذا تنها راه مقابله را به کار بردن استراتژی جنگ نرم با استفاده از ۳ تاکتیک، «دکترین مهار، نبرد رسانهای و ساماندهی نافرمانی مدنی» اعلام نمودند. شاهکار آنها پس از سالها تلاش، برجام بود که مقام معظم رهبری از آن به خسارت محض یاد میکنند که البته در چند فاز برنامهریزی شده بود؛ اما نبرد رسانهای را آنها تا به امروز با جدیت پیگیری نمودهاند، از گسترش شبکههای ماهوارهای گرفته تا شبکههای اجتماعی. از همان سالها رهبر حکیم انقلاب بهدرستی نبرد رسانهای دشمنان را پیشبینی کرده بودند و طی سالها از شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی و سرانجام ناتوی فرهنگی سخن گفتند که متأسفانه آنطور که شایسته بود توسط مسئولین و نخبگان به آن پرداخته نشد، خصوصاً پس از گسترش شبکههای اجتماعی نبرد رسانهای وارد فاز جدی شده، طوری که برایان هوک مسئول وقت اقدام علیه ایران گفت: «آمریکا در بالاترین سطح همسویی کامل با درخواستهای مردم معترض ایران قرار دارد. تلاش داریم تا از طریق دنیای دیجیتال به مردم ایران کمک کنیم تا با ذات این رژیم و فساد آن بیشتر و بیشتر آشنا شوند»؛ اما مقصود او چیست؟ منظور برایان هوک از این سخنان چیست؟ از سالها پیش آمریکا به سراغ اینترنت ماهوارهای رفته است که در برخی از نقاط جهان نیز بهصورت رایگان عرضه خواهد شد. اینترنت پرسرعت و بدون هیچ محدودیتی که حالا نام ایران نیز در لیست ارائه خدمات آن جای گرفته است. علاوه بر اقدامات فوق، آمریکاییها بیکار ننشستند و پروژهای تحت عنوان ایران دیس اینفو Iran Dis Info را در دستور کار خود قرار دادند؛ پروژهای که تحت حمایت مالی وزارت خارجه آمریکا و با هدف تبلیغی علیه ایران، با محوریت شبکههای اجتماعی شکل گرفت. آنان از حمایت موتور جستجوگر گوگل نیز برخوردار بودند تا علیه مسئولان جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دست به سیاه نمایی بزنند. مسئولین کمیته خطر جاری در تاکتیک سوم، سخن از ساماندهی نافرمانی مدنی در ایران میکنند. دراینباره گفتنی زیاد است؛ اجرای تاکتیک مذکور در گرو اجرای موفق دکترین مهار و نبرد رسانهای است، چه اینکه در استراتژی مهار، هدف، تخریب زیرساختهای اقتصادی بود که با اهمال برخی مسئولین و جریانهای داخلی تا حد قابل ملاحظهای موفق شدند و بهزعم خودشان توانستهاند جامعه را آماده اعتراضات کنند و درنبرد رسانهای هم با توجه به اینکه شبکه ملی اطلاعات به طور کامل شکل نگرفته است، به دست خودمان اجازه سرقت اطلاعات و یا دادههای بزرگ تحت عنوان BigData را به دشمنان دادهایم؛ لذا با دو عنصر فشار اقتصادی و مدیریت اذهان عمومی، با اجرای دکترین مهار و نبرد رسانهای به ساماندهی نافرمانی مدنی میپردازند که گوشههایی از آن را در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ در کشورمان شاهد بودیم. البته آن چیزی که دشمن را به میتواند همچنان به هدفش نرساند، همان روحیه امید و نشاط در جامعه و همین عزم و اراده جوانان حزباللهی است که دشمن را تا به امروز از رسیدن به اهدافشان بازداشته و در آینده نیز باز خواهد داشت.