ضدانقلاب در راستای هدف براندازانه خود از هر چیزی ولو موضوع غیرمنطقی و دروغین برای بهم ریختن و ایجاد تشنج استفاده می کند. آخرین موضوعی که در این راستا با موج سازی ضدانقلاب، ترامپ و حتی سفیر آلمان در ایران انجام شد، اعدام یک مجرم بود که به طور کاملا آشکارا قتلی انجام داده بود. «نوید افکاری» که اعتراف کرده بود یکی از پرسنل آب و فاضلاب را با دو ضربه چاقو به قتل رسانده است، اخیرا قصاص شد. ضدانقلاب حتی سلبریتی‌هایی که همواره نشان داده اند اغلب در امور اجتماعی و سیاسی کارکردی منفی داشته اند را یا از سر ناآگاهی یا شیطنت به میدان آورد. درصورتی که ماجرای قتلی که افکاری انجام داده بود موضوع بسیار غیرپیچیده و روشنی بود.
حتی قاتل در صحنه سازی جرم نیز نشان داد که چطور مقتول را با ضربات چاقو کشته است. بسیاری حتی برخی از اصحاب رسانه اصلاح طلب یا خبرنگاران دولتی هم به این موضوع اضافه شدند و همراستا با ضدانقلاب بدون توجه به قتلی که صورت گرفته با پررنگ کردن اینکه این فرد ورزشکار است، سعی کردند وی را بی گناه جلوه دهند. این در صورتی است که نه تنها ورزشکار بودن فرد دلیل بر بی گناهی او نیست بلکه ورزشکاران بایستی در این حوزه رفتار حرفه ای تری از خود به نمایش بگذارند.
آنچه مشخص است هیچ کدام از این افراد از ضدانقلاب گرفته تا سلبریتی‌های ساده لوح که تشنه دیده شدن به هر نحوی هستند، دغدغه جان یک فرد را نداشتند. چه اینکه این رفتارشان بیشتر از اینکه در نجات دادن جان یک فرد که جرمی انجام داده و قاتل شناخته می شود تاثیرگذار باشد بدتر باعث جریحه دار شدن احساسات خانواده مقتول شد و بیشتر همین افراد افکاری را به سمت چوبه دار هل داند. این درحالی است که دستکم سلبریتی‌ها می توانستند نقشی مثبت در گرفتن رضایت خانواده مقتول و داغ دیده انجام دهند که با بی گناه جلوه دادن آن بیشتر باعث حاد شدن ماجرا شدند.
ضدانقلاب با این موضوع نشان داد که به هر صورت به دنبال ایجاد تشنج در میان افکارعمومی است و مانند غریقی به هر شاخه خشکیده‌ای چنگ می زند که خود را زنده نگاه دارد. ضدانقلاب با استفاده از سوژه ای سعی دارد تا به امنیت و آرامش در داخل کشور ضربه بزند و در این راه از رئیس کاخ سفید تا «جو بایدن» کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا تا سلبریتی های ایرانی را پای کار می آورد تا در این زمینه به اهداف خود برسد اما جالب اینجاست که همیشه در این حوزه با تمام لشکرکشی های مجازی که انجام می دهد، شکست خورده و ناکام می ماند.
«مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا نیز چندی پیش مطرح کرده بود که اعتراضات در ایران از بین نمی رود، تا به زعم خود کمکی به ضدانقلاب برای رسیدن به اهدافش کند. دست های ضدانقلاب در این حوزه بسیار خالی است و از هر طریقی حتی ماجرای «استراماچونی» سرمربی سابق تیم فوتبال استقلال که صحبت هایی برای حضور مجدد در این تیم صورت گرفته است نیز برای این فشار علیه کشورمان استفاده کرده است.
ضدانقلاب در این حوزه پروژه های مختلفی در حوزه زنان، مسائل حقوقی و کیفری مخصوصا حوادث قتل، مسائل ورزشی و فوتبالی و ... برای ضربه زدن به امنیت ایران اسلامی بهره برداری کرده است. اما در همه این موارد چیزی عاید اپوزیسیون خارج نشین نشده است. هر چند که بسیاری از عناصر ضدانقلاب یا از سوی ماموران امنیتی دستگیر شدند و یا اینکه این افراد نشان داده اند دغدغه های شخصی و مالی دارند و با کاسبی برای خود مال و دارایی در خارج از ایران دست و پا کرده اند و یا توانسته اند اقامت گرفته و زندگی خود را در خارج از کشور ادامه دهند.
آنچه مشخص است هیچ کدام از این افراد از ضدانقلاب گرفته تا سلبریتی‌های ساده لوح که تشنه دیده شدن به هر نحوی هستند، دغدغه جان یک فرد را نداشتند. 
