به تازگی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان تأکید کرده است که تهران از طریق کشوری، مانند سوئیس آماده تبادل همه زندانیان دو تابعیتی است. در عین حال، آقای ظریف تأکید کرده است، ایران آمادگی و رغبتی برای مذاکره با آمریکا ندارد. طرح موضوع «تبادل زندانیان» میان ایران و آمریکا، آن هم از طریق مذاکرات غیر مستقیم و با نقشآفرینی کشور ثالث، مولد دغدغههای تازهای در حوزه سیاست خارجی کشورمان بوده است. برخی رسانههای معاند، از اقدام اخیر به مثابه «اعلام آمادگی ایران برای مذاکره با آمریکا» یاد کرده و برخی دیگر، آن را به مثابه «پدیدهای مستقل» در حوزه دیپلماسی کشورمان مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند. در این زمینه دو نکته مهم وجود دارد که لازم است به آن توجه شود: نخست اینکه بر اساس اطلاعات موجود، ایران هیچ زندانی «تک تابعیتی آمریکایی» ندارد. به عبارت بهتر، زندانیانی که با عنوان «زندانیان آمریکایی» در ایران حضور دارند، «دوتابعیتی» هستند؛ اما در مقابل، بسیاری از زندانیانی که تابعیت ایرانی دارند، داخل خاک آمریکا یا با فشار آمریکا در سایر کشورها دستگیر شده و به دلایل واهی گرفتار رویه قضایی ناعادلانه جاری در این کشورها شدهاند. نکته دیگر، به تفاوت «تبادل» و «تعامل» باز میگردد. بسیاری از رسانههای غربی درصددند مفهوم «تبادل زندانیان» را مترادف با «تعامل ایران و آمریکا» تعریف کرده و از آن به مقدمهای برای «انجام مذاکرات» یاد کنند! این استدلال به دلایل مختلفی نادرست است: «تبادل زندانیان» یک مسئله پذیرفته شده در بسیاری از نقاط دنیا به شمار میآید. حتی در طول دهههای متمادی، ما شاهد تبادل غیر مستقیم زندانیان میان رژیم اشغالگر قدس و جریانهای مقاومت (با نقشآفرینی طرف ثالث) بودهایم. طی شدن این فرایند، نه به معنای تطهیر چهره خونین و کریه دشمنان قسم خورده جهان اسلام (مانند آمریکا) است و نه به معنای ایجاد تحولی شگرف! در مناسبات دوجانبه تهرانـ واشنگتن. در این میان، باید مراقب بود تا یک «مبادله مسبوق به سابقه» در حوزه روابط بینالملل و مناسبات سیاست خارجی کشورها، به «کد مجازی» یا «آدرس نادرست» در خصوص کاخ سفید تبدیل نشود! در این زمینه، وزارت امور خارجه کشورمان باید مراقب حساسیت ماجرا و اصول، ظرافتها و تاکتیکهایی باشد که باید در این فرایند مورد توجه قرار گیرد. «اعلام ناگهانی» یک تصمیم و متعاقباً، ارائه ندادن توضیحات صحیح (با مخاطبشناسی مناسب و در نظر گرفتن سؤالاتی که در افکار عمومی به وجود میآید)، به جریانهای معاند و مغرض اجازه خواهد داد تا روایت معکوس یا ناقص خود از ماجرا را به مخاطبان عام و حتی خاص ارائه کرده و مانع از تمرکز آنها بر روی حقایق ماجرا شود. در چنین فضایی، عناصری مانند «اغراق» و «دروغ» بیش از هر زمان دیگری قدرت مانور پیدا میکنند. بنابراین، در این زمینه دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان صرفاً نباید به «اعلام یک خبر کلی» بسنده کند؛ مسئلهای که امیدواریم طی روزهای آتی از سوی وزیر محترم امور خارجه و دیگر اعضای ارشد دستگاه دیپلماسی مورد توجه قرار گیرد!