باید بر کیفیت آثار متمرکز شویم
فکر میکنم صحبت حضرت آقا منطقی است و ایشان ظرفیتها را بیان کردند؛ همان طور که میگویند کشور میتواند 120میلیون نفر جمعیت داشته باشد. یعنی ظرفیت آن در کشور وجود دارد بهلحاظ کمّی هم سیر صعودی دارد.
اما درباره بحث کیفی، قطعاً میتوانم بگویم هیچ تناسبی با بحث کمیاش ندارد؛ یعنی به طور مشخص پس از پیچ کتاب «دا» که آن را یک نقطه عطف میدانم، تحرکی در جامعه تولیدکنندگان، ناشران و نویسندگان به وجود آمد و روند تولید سیر صعودی گرفت. البته باید بررسی کرد که چطور توانست چنین تحرکی به وجود آورد و از نظر کیفی نیز جای بحث دارد. بگذارید این را بگویم که ما کتابی در حوزه دفاع مقدس داریم که پرتیراژترین کتاب پس از انقلاب است و با فاصله زیاد از کتابهای قبلیاش قرار دارد؛ اما همپای این باید کیفیت آثار نیز افزایش یابد.
حکایت زیاد است که چرا سطح کیفی کارها بالا نمیرود؛ اما بر کمیت افزوده میشود. یکی از دلایل این موضوع این است که نسل جوان وارد میدان شدهاند. دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد اینها جانی نداشتند؛ اما امروز تعداد زیادی جوان وارد عرصه کار شدهاند. در آن زمان، تعدادی از بچههای حوزه هنری و دفتر ادبیات مقاومت و مراکز فرهنگی سپاه کار میکردند، اما الآن تعداد زیادی جوان با علاقه به میدان آمدهاند؛ جوانانی که ارتباطشان با جنگ و انقلاب پس از پایان دهه 60 برقرار شده بود.
اما پایینبودن کیفیت به این مسئله بازمیگردد که استاد کم است. به جز اینکه روحیه استادپذیری نداریم، استاد هم کم داریم. فرض کنیم اگر همه این جمعیتی که کار میکنند، دنبال استاد باشند، مگر ما به تعداد کافی استاد داریم؟ منظور مثل مدرسه و دانشگاه نیست که کسی بیاید سر کلاس. در واقع، جریانی که بچهها بتوانند آنجا بروند و آموزش ببینند و خط بگیرند، وجود ندارد و کار متولی ندارد.
محمدعلی صمدی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس
نشر معارف دفاع مقدس با ارتش ۲۰ میلیونی
به نظرم مسئلهای که آقا خواستند، شبیه حرف امام(ره) بود که فرمودند اگر جنگ20 سال هم طول بکشد، ما ادامه میدهیم. یا مثل قضیه ارتش 20میلیونی است که امام و آقا از یک منظر نگاه میکنند و میبینند امکان و بسترش در کشور فراهم است. درست استکه تحقق صد برابری شدن آثار خیلی سخت و دشوار است اما اعتقاد دارم آقا از دیدگاه قرارگاه نشستهاند و از بالا دارند نگاه میکنند و چیزی را میبینند و میگویند که من نمیبینم و باید محقق شود. اما مشکل این است که متاسفانه دغدغه اصلاً وجود ندارد. در حوزه ادبیات دفاع مقدس شاید بتوانیم در کشور پنج یا ده ناشر تخصصی دفاع مقدس پیدا کنیم. بهجز حوزه هنری که برخاسته از دفتر ادبیات مقاومت است و مرکز تحقیقات جنگ، تقریباً بقیهشان آدمهای بیربطی هستند؛ هم بیربط به نشر و هم بیربط به دفاع مقدس. به نظر من بخشی از اینها از سر کاسبی و بخشی هم از سر علاقه و احساس در این عرصه حاضرند و اصلاً شور و شعور متناسبی وجود ندارد. چرا وجود ندارد؟ چون اگر به آن ناشر میگفتی این کتاب مشکل دارد، قبول میکرد و بهدنبال اصلاح آن میرفت؛ ولی وقتی نمیرود و روند اشتباه خودش را ادامه میدهد، یعنی فقط «احساس» پشت قضیه است. برخی مراکز و نهادها بهسمت کمیت رفتهاند. پنج کتاب پرشمارگان اول دفاع مقدس ما جزء پنج کتاب خوب ما نیستند. من خودم را در جایگاهی نمیبینم که کتابهای خوب را مشخص کنم. کتابهای خوبی که کارشناسان با سابقه تأیید میکنند، حتی در ده کتاب پرفروش بازار جای ندارند. مهمترین عاملش، بیربط بودن آدمهای مسئول و کناربودن آدمهایی است که مرتبط هستند. از آن طرف، کسی که مرتبط است و با تمام وجود درگیر این موضوع است، نمیدانم به چه دلیلی، به اندازهای که باید، خروجی ندارد. تحقق این امر مهم نیازمند بازنگری است و باید از نگاههای سازمانی و اداری دور شویم و امور ادبیات دفاع مقدس دست مرتضی سرهنگیها که البته کم هم هستند، باشد تا رهنمود رهبر حکیم انقلاب محقق شود.
علیاصغر بهمننیا ناشر و فعال فرهنگی
چهرههای دغدغهمند به میدان بیایند
حضرت آقا فرمودند آثار دفاع مقدس صدبرابری شود و روی این عدد تأکید کردند و فرمودند من مبالغه نمیکنم. این یک مطالبه بحق است. اینکه ما تجربه بزرگ دفاع مقدس را داریم، با آن گستره و آن تأثیرات و استفادهای که از آن میتوان برای نسلهای بعد و آینده این مملکت کرد و خیلی دلایل دیگر، سبب میشود افزایش صدبرابری تولید را موضوعی منطقی بدانند؛ اگرچه ما آنقدر از این فضا دوریم که حتی نمیتوانیم درباره آن به مثابه یک مطالبه منطقی فکر کنیم.
به نظر میرسد بهدلیل گستردگی تجربه دفاع مقدس و نقش تغذیهای که میتواند برای نسلهای آینده داشته باشد، در حوزههای مختلف اجتماعی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و سیاسی، تا دههها و سالها و بلکه بیشتر میتوانیم از این موضوع استفاده کنیم.
به نظر من در نهادهای حاکمیتی مربوط به کتاب و ادبیات دفاع مقدس، باید آدمهای دغدغهمندی وجود داشته باشند. یک بنیاد حفظ آثار داریم که مربوط به ستاد کل نیروهای مسلح است و در کل استانها و شهرستانها دفتر دارد. سازمان حفظ آثار سپاه را در همه استانها داریم.
سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری را داریم که در همه استانها دفتر ادبیات پایداری دارد که همه اینها تولیداتی هم دارند. اما حوزه هنری واقعاً از این ماجرا مستثناست و ادبیات پایداری ما از ابتدای حیات جمهوری اسلامی تا به حال، بر دوش حوزه هنری بوده است.
اگرچه دیگران هم خیلی زحمت کشیدهاند و کارهای مهم و بزرگی کردهاند، همچنان ادبیات پایداری روی دوش حوزه است. در رأس هرم همه این سازمانها و نهادها، باید آدمهای دغدغهمند و متخصصی مانند مرتضی سرهنگی باشد که مدیریت کند در غیر این صورت اگر سالها و دههها و قرنها هم بگذرد، شما هیچ موقع نمیتوانید انتظار خروجی کیفی داشته باشید.
جواد کلاتهعربی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس