وزیر خارجه دولت بایدن درباره بازگشت آمریکا به برجام گفت، اگر ایران به تعهدات برجامی خود برگردد، آمریکا نیز همان کار را انجام خواهد داد و به برجام بازخواهد گشت. وی در ادامه گفته است: «تا رسیدن به توافق با ایران، فاصله زیادی وجود دارد. این توافق میتواند زمینهای برای ایجاد یک توافق طولانیتر که دیگر مسائل تنشزا در روابط با ایران را برطرف کند، باشد.» ارزیابی دیدگاه دولت بایدن نشان میدهد، آنها بازگشت مشروط را در برجام پیش گرفتهاند، یعنی همان درخواست ترامپ را با رویکرد متفاوت! واقعیت امر این است که دولت روحانی با وجود بدعهدیهای آشکار ترامپ که شدیدترین تحریمهای نفتی و بانکی را علیه کشورمان برخلاف مفاد توافق برجام اعمال کرد، در برابر راهبرد فشار حداکثری ترامپ، صبر راهبردی را در پیش گرفت. صحبتهای وزیر خارجه آمریکا (بلینکن) بعد از ۳۳ ماه خوشبینی درباره بازگشت یک دولت دموکرات به برجام مهر بطلان زد و برای همیشه عبرتی شد برای غربگرایان خوشبین که سپردن امور اقتصادی کشور به راضی نگه داشتن یک کشور از خود، دقیقاً عین بیتدبیری و خیانت به منافع کشور است. با به قدرت رسیدن جو بایدن در آمریکا، به نظر نمیرسد سیاست خارجی این کشور بهخصوص در مورد ایران، تغییرات محسوسی داشته باشد و تنها هوشمندانهتر و هدفمندتر خواهد شد.
آیا تحریم رفع میشود؟
هنری کیسینجر درباره ضررورت برگشت آمریکا به برجام میگوید: «ما نباید خودمان را فریب دهیم. معتقد نیستم ذات توافق قبلی [برجام]، با محدودیت زمانی و کلی عبارات قابل فرار به چیزی جز گسترش سلاحهای اتمی در کل خاورمیانه منجر شود.» وی ادامه داد، سران ایران به نظر نمیرسد که بخواهند دست از تهدید و امپریالیسم اسلامیشان(!)بردارند. وندی شرمن نیز بازگشت آمریکا به برجام را سخت و غیر آسان عنوان کرد. بدیهی است که آمریکاییها هرگز تحریم را به آسانی رفع نخواهند کرد. جدا از تمایل نداشتن آمریکاییها به انجام تعهدات خود، موانع دیگری نیز در سر راه رفع تحریم و بازگشت آمریکا به برجام وجود دارد. مداخلهگریهای پیدا و پنهان بازیگران بیرونی، نظیر محور عبریـ عربی در موضوع بازگشت احتمالی دولت جدید آمریکا به برجام همگی دست به دست هم داده تا بازگشت به میز مذاکره با سختیها و دشواریهای خاص خود مواجه باشد. از طرف دیگر استقلال نداشتن اروپاییها در موضع خوب، همگی سبب شده است که نخبگان داخلی کشورمان، صبر بیش از این در برجام را خطای استراتژیک قلمداد کنند که ممکن است کشور را دچار یک فرسایش روبه ضعف کند. «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه در تازهترین مواضع خود، بار دیگر کشورمان را به تلاش برای ساخت سلاح هستهای متهم کرده و گفته است: «یک وضعیت بسیار خطرناک است. دسترسی ایران به سلاح هستهای عواقب قابلتوجه ژئواستراتژیک دارد. ما در وضعیت مخالف آنچه ترامپ میخواست قرار داریم.» به نظر میرسد فرانسویها در حال تکرار همان خطای همیشگی خود در نظام بینالملل هستند: «توهم قدرت». بنابراین با توجه به مواضع اروپاییها به ویژه فرانسه و همچنین ارتباط بین فرانسه و عربستان، به نظر میرسد جدای از دشمنی آنها با جمهوری اسلامی، فرانسه تلاش میکند با توجه به برجام و مطرح کردن مذاکره مجدد با ایران، از عربستان اخاذی کند. این کشور در تلاش است در مسابقه دوشیدن عربستان به وسیله غرب، قافیه را نبازد و با وعده دخیل کردن سعودیها در مذاکره 1+5 با ایران، دلارهای بیشتری را از این کشور بدوشد..
سخن آخر
برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی اسبق آمریکا میگوید: «ادعای آمریکا در خصوص ساخت سلاح هستهای توسط ایران بیمعنی است. ایران کشوری با هویتی معتبر و با دولتی مستحکم است... پرداختن به موضوع ساخت بمب اتمی از سوی ایران مصداقی از حقهبازی است.» در هر حال، «حقهبازی هستهای غرب» و در رأس آنها آمریکا و تروئیکای اروپایی، تاریخ مصرف محدودی داشته و اکنون به پایان رسیده است! نباید دولتمردان کشور اجازه مانور بیش از این غرب را در بحث هستهای بدهند. جسور شدن آنها سبب شده است که آنها پا را فراتر از موضوع هستهای بگذارند.