رهبر معظم انقلاب چندی پیش در سخنرانی خود به صراحت از ممنوع بودن ورود هر نوع واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور سخن گفتند و در یک جدال احسن علت را آمار مفتضحانه مبتلایان و فوتشدگان کرونا در این دو کشور دانستند. دلیلی علمی و قطعی مبنی بر اینکه این واکسنها در درمان و پیشگیری ناکارآمد بوده و اغراض سیاسی و امنیتی پشت فروش یا اهدای این واکسنها وجود داشته است؛ اما در طرف دیگر ماجرا دو طیف مخالف وجود داشتند. اول آمریکاییها و انگلیسیها یا به عبارتی اعضای نظام سلطه که با جدال احسن رهبر معظم انقلاب کاملا به افتضاح کشیده شده بودند، دوم هم حامیان داخلی آنها که میتوانم از این قشر به عنوان آمریکاپرستان هم یاد کنم که در این پرستش ید طولایی دارند.
اما ادامه ماجرا جالب میشود، اخباری مبنی بر اینکه مهرداد میناوند و علی انصاریان ستارههای فوتبال کشور در دهههای گذشته و سلبریتیهای عرصه رسانه دهه حاضر به کرونا مبتلا شدهاند، منتشر میشود. بسیاری این دو را پیش از این خبر در برنامه زنده اینترنتی و برنامه زنده تلویزیونی در کنار هم دیدهاند، بدون ماسک و... .
البته حضور تک نفره این دو در برخی برنامهها پشت سر هم به فاصله یک هفته هم مورد توجه قرار میگیرد. جالبتر آنکه به موازات همین فاصله این دو به یک بیمارستان رفته و بستری شده و به فاصله همین میزان چشم از جهان فرو می بندند.
در ماجرای مهرداد میناوند اتفاق خاصی در فضای رسانه و سلبریتیها نمیافتد، اما عقل هوشمند برانداز در اتاق فکر عمیلات روانی علیه انقلاب هیچگاه در خواب نیست. ضربه رهبر معظم انقلاب را هم در پی جدال احسن در مقابل واکسن آمریکایی و انگلیسی فراموش نکرده است، و لذا این بار با لشکر سلبریتیها و بعد از فوت علی انصاریان وارد صحنه شده و عملیات روانی را به سمت عدم ورود واکسن و واکسیناسیون میبرد. به صورتی که با این استدلال به قول خودشان «عاملان واردات دیر هنگام واکسن در مرگ میناوند و انصاریان شریک هستند» وارد کارزار عملیات روانی و جنگ شناختی شدند، اما این ماجرا ریشهای دیگر هم داشت؛ مواضع دوگانه در ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزارت بهداشت. بعد از ممنوعیت ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی، خرید واکسنهای معتبر دیگر کشورها در دستور کار قرار گرفت که یکی از این واکسنها واکسن روسی موسوم به «اسپوتنیک وی» بود. واکسنی که البته به خاطر مواضع ضد آمریکایی روسیه و البته اطمینان نداشتن روسیه به سازمان بهداشت جهانی در خصوص امانتداری روش تولید، در قالب برنامه جهانی واکسیناسیون سازمان بهداشت جهانی(کواکس) قرار نگرفته بود. در این میان که شخص وزیر بهداشت مرجع اطلاعرسانی واکسن است، اما برخی صداهای متفاوتی به شکل غیررسمی در قالب شبکههای اجتماعی و صفت شخصی از سوی برخی مسئولان این وزارتخانه که از قضا در ستاد ملی مبارزه با کرونا هم مسئولیت دارند، شنیده میشود. در حالی که ایران شانزدهمین کشور خریدار واکسن روسی است و مطالعات بالینی اضطراری این واکسن با پاسخهای مثبتی بیش از دیگر واکسنهای تجاری شده در جهان مواجه شده است، برخی صحبت از اطمینان نداشتن به این واکسن به میان میکشند؛ اما واکسن روسی وارد شده و با اعلام اطمینان از سوی وزارت بهداشت از شنبه همین هفته تزریق دوز اول آن به گروههای پر خطر هدف، در حال انجام است.
اما آن طرف ماجرا آن اتاق فکر در فکر انتقام بود. لذا سوار بر موج مرگ دو فوتبالیست قدیمی شروع به اتهامزنی کرد، آن هم از زبان سلبریتیهایی که اگر هم بخواهند واکسن آمریکایی یا انگلیسی را بزنند به راحتی بر اساس تابعیت دوم میتوانند در خارج از کشور اقدام به دریافت دوز واکسن کنند، البته اگر در سفر خارجی خود بعد از بازگشت به ایران حامل ویروس جهش یافته کرونای انگلیسی نباشند!
در کنار اتهامزنیها گفته شد که اگر زودتر واکسن وارد ایران میشد، امروز علی انصاریان و مهرداد میناوند در کنار ما بودند! دقیقاً در زمانی که بسیاری از دوستداران این دو ناراحت هستند، بیان چنین جملاتی برای تحریک مخاطبان کافی است. در این میان در یک مارپیچ سکوت هیچ کس این سؤال را مطرح نکرد که چه کسی این دو را به برنامه تلویزیونی و اینترنتی دعوت کرد؟ چرا این دو بدون ماسک کنار هم نشستند، چرا تمام پروتکلها باید از سوی قشر انقلابی و مذهبی رعایت شود و طیف سلبریتیها، پروتکلها را رعایت نکنند، چه در برنامههای چندرسانهای وجشنوارهها و کنسرتها و چه در سفرها و... .
اما در این مارپیچ سکوت ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت، پاسخی دقیق و علمی به آن دسته از سلبریتیهایی داد که با آه و ناله و گریه، نبود واکسن را عامل مرگ انصاریان و میناوند بیان میکردند، نه رعایت نکردن دستورالعملهای بهداشتی؛ در زمانی که با اشک و آه و زاری عنوان میکنند که مرگ علی انصاریان عزیز به این علت بوده که واکسن به موقع وارد کشور نشده است. این درحالی است که امروز همه با روند واکسیناسیون و اولویتهای انجام این کار در کشورهای دنیا آشنا شده و میدانند در هر کشوری که واکسنی در دسترس قرار گرفته، اولویت با کادر درمان، افراد مسن و گروههای مبتلا به بیماریهای زمینهای خاص است. اگر 10 میلیون دوز واکسن حتی از یک ماه پیش هم وارد کشور ما شده بود، بدیهی است که تا امروز نوبت به جوان 43 ساله برومندی، همچون علی انصاریان نمیرسید. ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت هم در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از او پرسید اگر واکسن کرونا زودتر به ایران میرسید آیا مهرداد میناوند و علی انصاریان امروز زنده بودند، گفت: «هنوز در هیچ کشوری گروه سنی ۴۰ تا ۴۵ سال واکسن نزده است.»
اینجاست که باید برای آن دسته از شهرتطلبان موسوم به سلبریتی تأسف خورد که چه راحت در زاویه نگاه اتاق عملیات روانی دشمن قرار میگیرند و متأسفانه مخاطب خود را در این شعاع تأثیر دچار سردرگمی و شبهه میکنند.
اما نباید از مواضع برخی اعضای وزارت بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا غفلت کرد که به سان همان سلبریتیها بر کوره شبهه و ایجاد دلهره و اضطراب جامعه میدمند. جامعه انقلابی فعال در رسانهها هم در مارپیچ سکوت گرفتار شدهاند، در حالی که سلبریتیها و برخی مسئولان دولتی متهم اصلی رعایت نکردن بسیاری از دستورالعملهای بهداشتی هستند، همواره در این مارپیچ سکوت و منفعلانه هیچگاه دستاورد نیروهای انقلابی را در ساخت بهترین واکسنهای کرونا، کمترین آمار مبتلایان در مراسمهای مذهبی و انقلابی و... بیان نمیکنند و خاطیان را با جدال احسن به میدان پاسخگویی نمیکشانند.