گروه بینالملل ـ بنفشه غلامی: گوردون براون در بعدازظهری که دوستانش روز تاریخی و خاطرهانگیز نام نهادهاند به سمت نخستوزیری انگستان منصوب شد، به مردم انگستان نوید «دولتی جدید با برنامههایی جدید» را داد. از آن بعدازظهر 18 روز میگذرد و اکنون میتوان دستکم اندیشهها و سیاستهای مربوط به آنچه «دوره متفاوت بارون» گفته میشد را محک زد. روز جمعه اغلب رسانههای آمریکا و اروپا سخنان یک وزیر و متحد سرشناس براون را تیتر کرده و از آن به عنوان نشانه تغییر در خطمشی براون تعبیر کردند.
اما آیا سخنان داگلاس الکساندر، وزیر توسعه بینالملل کابینه گوردون براون که به زعم بسیاری طراح سیاستهای وی نیز هست میتواند تابلویی از تغییر در سیاست لندن باشد، یا به نحوی حاکی از تضادهای درون کابینه جدید و جوان براون است. دوستان براون، او را آرشیتکت تمام اصلاحات حزب کارگر در دهههای اخیر نام نهادهاند.
داگلاس الکساندر که روز پنجشنبه به عنوان نخستین وزیر کابینه براون در خارج از کشور و در خاک آمریکا سخن میگفت در بین سخنان خود به نکتهای اشاره کرد که قابل تأمل بود. او در حالی که به شدت به سیاست یکجانبهگرایی آمریکا حمله میکرد، گفت: زمانی ملاک قدرت یک کشور میزان توانایی او در تخریب بود اما این خطمشی قرن بیستم است و در قرن جدید قدرت کشور و معیار سازندگی، براساس آنچه که با همکاری جدید میسازیم سنجیده میشود. سخنان الکساندر بلافاصله با واکنش صریح و سریع نخستوزیر روبهرو شد، طوری که براون بلافاصله نامهای خطاب به اعضای کابینه نوشت و بر اهمیت روابط انگلستان و آمریکا تأکید کرد اما همین سخنان نشان میدهد در پسپرده کابینه دولت جدید انگلستان بحثهای جدی بر سر چگونگی ادامه سیاستهای خارجی این کشور جریان دارد و جانشینان کابینه بلر دیدگاههای متفاوتی با یکدیگر دارند.
انتقاداتی که الکساندر مطرح کرده، آمریکا و در رأس آن بوش را نشانه گرفته است. اندکی پس از انتقادات الکساندر در واشنگتن، لردمارک براون که سمت وزیر امور آفریقا، آسیا و امور سازمان ملل را در کابینه براون دارد، نیز در مصاحبهای با دیلی تلگراف خاطرنشان کرد که دیگر بعید است سطح روابط آمریکا و انگلستان به آنچه که در زمان بلر وجود داشت، برسد. او که معتقد است انگلیس باید در سیاست خارجی خود بیطرفانه عمل کند، آشکارا گفت: من ضدآمریکایی نیستم اما بسیار خوشحال میشوم که مرا ضدنومحافظهکاران آمریکا بدانند.
این برای گوردون براون که خود هنوز در چگونگی و میزان روابط با آمریکا مردد مانده است، چندان جالب توجه نخواهد بود که ببیند طی 24 ساعت دو نفر از اعضای کابینهاش اینگونه مواضع مخالف عصر بوش را علنی میکنند.
به اعتقاد برخی ناظران از این نکته نیز نباید غافل شد که براون اگرچه روابط دوستانهای با آمریکا دارد و معمولاً روزهای تعطیل خود را سابق بر این در آمریکا میگذراند و سعی میکرد با بوش رابطه دوستانهای داشته باشد، اما در همین روزهای نخستین دولتاش نشان داده که ترجیح میدهد سیاستی متمایز از «بلر» که دنبالهروی چشمبسته از بوش در سیاستهای بینالمللی، شهرت یافته بود داشته باشد.
نقطه اول اختلاف سیاست بلر و براون از عراق سر بر میدارد. جایی که «بلر» با علاقه و در مایت از سیاست بوش وارد آن شد و حالا براون نسبت به آن خود را بیعلاقه نشان میدهد. البته این بیعلاقگی بیش از آنکه خواست درونی او باشد، حکم اجبار را برای او دارد. زیرا براون به خوبی میداند اگر بلر مورد تنفر انگلیسیها واقع شد، به خاطر اتخاذ تدابیر سراسر اشتباه او در جنگ عراق بود. مردم انگلستان هنوز نیز معتقدند «بلر» به تبعیت از «بوش» وارد جنگی شد که عاقبتی ندارد. بنابراین همین مسأله این اجبار را برای براون فراهم میآورد که در روابط انگلستان با آمریکا نوعی بازنگری هم داشته باشد. چون بقای خود را مدیون چنین چیزی خواهد بود. در واقع دور شدن از بوش و سیاستهایش برای براون به معنای یک تصمیم حیاتی است که در انتخابات 2009 انگلستان سرنوشت حزب کارگر را رقم میزند و برای ادامه همین حیات هست که میبینیم براون تاریخ دقیق شروع عقبنشینی از عراق را مطرح میکند و میگوید: نیروهای انگلیسی از 21 فوریه از عراق خارج خواهند شد. البته از آنجا که در این راه ناگزیر خواهد بود با آمریکا مشورت کند، زمان عقبنشینی کامل نیروهای انگلستان از عراق را هنوز اعلام نکرده است و نمیتوان حدس زد چه زمانی میتوان انتظار خروج کامل انگلستان از عراق را داشت. این نکتهای است که میتواند حاکی از تردیدهای براون در میزان همکاری با آمریکا داشته باشد. زیرا براون به تبع سیاست قدیمی انگلستان مجبور خواهد بود به روابط دوستانه با آمریکا ادامه دهد. این چیزی است که میتوان در مصاحبه او با بیبیسی نیز به خوبی دریافت؛ جایی که او گفت به سنت رابطه کاری نزدیک میان نخستوزیران انگلیس و رؤسای جمهوری آمریکا ادامه خواهد داد.
جدا از تعلیقها و تنشهایی که در مورد رابطه با آمریکا در کابینه براون وجود دارد، نکته دیگری که حاکی از تغییر نگرش انگلستان تحت لوای براون نسبت به مسائل بینالمللی است، مسأله مناقشهانگیز تروریسم است. براون در اولین مصاحبه تلویزیونی خود که همزمان شد با حمله به لندن و گلاسکو، اظهار داشت: «خطر تروریست جدی است و باید در سطح جهان با آن مبارزه کرد. اما باید پیش از آن قلبها و اذهان مخالفان را نیز به دست آورد و بین میانهروها و تندروها تفاوت قائل شد.»
نوع برخورد و گفتارهای او در حملات لندن و گلاسکو نیز حاکی از اختلاف کامل او در این حوزه با بلر است. براون حتی حاضر نیست حوادث تروریستی اخیر را با سیاستهای کشورش در خاورمیانه مرتبط بداند. اگرچه پلیس انگلیس در ادامه سیاستهای گذشته این کشور تلاش کرده است اینگونه نشان دهد که عاملان این حملات مسلمانان بودهاند و از آن سوی نیمکره نیز استرالیایی که حالا اتحاد او با سیاستهای آمریکا شدت بسیار بیشتری یافته است به ایجاد نگرانیهایی در این حوزه دست میزند اما گوردون براون همچنان اصرار دارد حملات لندن و گلاسکو هیچ ارتباطی به واقعههای سابق ندارد و تمام دولتها بابت وجود اینگونه حملات تروریستی ابراز نگرانی میکنند. به این ترتیب میتوان انتظار چرخش گردونه سیاست انگلستان را به سوی جهت «نرم» آن در قبال خاورمیانه و مسلمانان داشت و در همین راستا نیز بود که پس از آزادی آلن جانستون، خبرنگار بیبیسی که با کمک جنبش حماس صورت گرفت، دیدیم که چگونه دیوید میلیبند رسماً از کمک خالد مشعل قدردانی کرد و خالد مشعل همان کسی است که زمانی تونی بلر هرگونه ارتباط و تماس با جنبش او را تحریم کرد.
آنچه که گوردون براون تا این لحظه خود درباره سیاستهایش ابراز داشته و مدعی آن شده، سیاست بر مبنای همکاریهای متقابل بینالمللی و احترام به قوانین آن است. زمانی سیاست خارجی بلر بر مبنای فعالیتهای مداخلهجویانه بنا نهاده شده بود و این که غرب اجازه دارد در هر کجای دنیا که به نظر میرسد بیعدالتی وجود دارد، مداخله کند.
تیم براون در همین حال پرچم سیاست حقوق بشری و زیستمحیطی را نیز برافراشتهاند. نشانه آن را نیز باز میتوان در سخنان اخیر «داگلاس الکساندر» جستوجو کرد. «الکساندر» در بخشی از سخنان خود درباره عوامل لازم برای امنیت داخلی نه تنها انگلستان که همه کشورها میگوید: بدون حلوفصل مشکلات امنیت جهانی و مسائلی مانند جهانی شدن، تغییرات آب و هوای زمین، بیماری و فقر در سطح بینالمللی هیچ کشور پیشرفتهای نمیتواند نسبت به امنیت و رفاه مردم خود اطمینان داشته باشد.