اگرچه بایدن و معاون وی در رقابتهای انتخاباتی موضوع بازگشت به برجام را مطرح میکردند، اما پس از ورود به کاخ سفید و مشخص شدن تیم همراه او، مواضع رسمی از دولتمردان جدید واشنگتن از پیش شرطهایی برای بازگشت به برجام حکایت دارد. تقریباً همه مستأجران جدید کاخ سفید اعلام کردند، برای بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها ابتدا ایران باید به تعهدات خود بازگردد. بایدن در گفتوگو با «سیانان» گفت: «اگر ایران به طور کامل به مفاد برجام عمل کند، آمریکا بهعنوان نقطه شروعی برای مذاکرات بعدی به برجام برخواهد گشت و تحریمهایی را که ترامپ بر ایران اعمال کرد، برمیدارد.» از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب نیز اعلام فرمودند اگر میخواهند ایران به تعهدات برجامی برگردد، آمریکا باید تحریمها را در عمل لغو کند و ما بعد راستیآزمایی کنیم و ببینیم که درست تحریمها لغو شده، آن وقت به تعهدات برجامی برمیگردیم. این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است. پافشاری بایدن و کادر سیاسی او در کنار مواضع سه کشور اروپایی عضو برجام در حالی صورت میگیرد که به زمان مرحله بعدی اجرای قانون مجلس شورای اسلامی برای کاهش تعهدات برجامی که پایان حضور بازرسان آژانس در تهران است، نزدیک میشویم. حال سؤال این است که با توجه به شرایط معماگونهای که بر فضای طرفین برجام حاکم است، آینده رفتار آمریکای عصر بایدن در قبال برجام چه خواهد بود؟
تردیدی نیست که پاسخ به پرسشی که مربوط به رویداد یا پدیده گذشته است، بسیار راحتتر از پاسخ به پرسشی است که درباره رخداد آینده داده میشود؛ چراکه رویکردهای گذشتهنگر، مواجهه با عامل خاصی یا عوامل به هم پیوسته در گذشته است که سبب بروز پدیدهای شده است. براین پایه برای درک آینده برجام با توجه به روی کار آمدن بایدن لازم است متغیرهای متعددی را مورد توجه قرار داد و آن وقت احتمالات یا سناریوهای محتمل را استخراج و بررسی کرد تا از این رهگذر ببینیم که احتمال وقوع کدام سناریو از قوت بیشتری برخوردار است. اگرچه بررسی همه متغیرهای دخیل در احتمالات آینده برجام در این یادداشت میسر نیست، اما تلاش میشود مهمترین عوامل و پیشرانهای مؤثر مورد توجه قرار گیرد.
متغیرهای تأثیرگذار
1- شخصیت و نگرش بایدن و کادر سیاسی او: بایدن یک دیپلمات و چهره سیاسی کارکشته است. نگاه خصمانه او همواره نصیب ایران شده است. در عین حال او بر این امر واقف است که فشارهای حداکثری با رویکردی که ترامپ دنبال میکرد، کارآمد نیست و باید رویکرد جدیدی را در قبال برنامه هستهای ایران اتخاذ کرد. او نیز مانند سایر دولتمردان گذشته آمریکا بر این باور است که برجام به بازنگری نیاز دارد و باید ایران را با روشی متفاوت از روش ترامپ و تیم او به این بازنگری وادار کرد. از سوی دیگر بایدن یک نهادگراست و به قواعد مربوط به حقوق بینالملل و نهادهای بینالمللی توجه دارد. از این رو، رویکرد چندجانبهگرایانه در قبال ایران را کارسازتر می داند. کادر سیاسی او نیز در عین حال که معتقد به خطرناک شدن کاهش تعهدات برجامی ایران هستند، اما فعلا اصرار بر پیش قدمی ایران برای بازگشت به تعهدات برجامی دارند.
2- باورهای جمهوریخواهان و مقامات آمریکا نسبت به برجام: این موضوع نیز یکی دیگر از متغیرهای تأثیرگذار است. به باور «میر شایمر» از استادان بنام روابط بینالملل جمهوریخواهان و دموکراتها درباره سیاست خارجی اختلاف چندانی ندارند. با وجود این، جمهوریخواهان کنگره آمریکا مخالف پیوستن آمریکا به برجام بدون بازنگری آن هستند. چنانکه ۱۱۹ نماینده جمهوریخواه آمریکا در نامه جدیدی، مخالفت خود را با بازگشت آمریکا به برجام اعلام کردند و از بایدن خواستند که بدون رسیدگی به برخی از «ضعفهای توافق اصلی» برنگردد. پیشتر نیز بیش از پنجاه نفر از اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای از جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده، خواسته بودند که به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ ایران باز نگردد. البته ناگفته نماند که تعدادی از مقامات سابق آمریکایی نیز خواستار بازگشت واشنگتن به توافق هستهای با ایران شدند.
3- بنیادها و مراکز اندیشهای آمریکا: اتاقهای اندیشه و فکر در آمریکا عوامل تأثیرگذار بر سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا هستند. این متغیر در زمینه سیاست بایدن نسبت به برجام سه جریان کلی را تشکیل میدهند؛ جریانی که اصرار دارند بایدن از شرایطی که ترامپ ایجاد کرده است، استفاده کند و بدون بازنگری تحریمها را تعلیق نکند. جریان دیگر بر این باور است که بایدن به برجام برگردد و بخشی از تحریمها را بردارد و همزمان مشروط به بازنگری از طریق برجام پلاس اقدام کند. جریان سوم که ضعیفتر از دو جریان قبلی است، تلاش دارد تا کاخ سفید بدون پیش شرط وارد مذاکره با ایران شود و سپس در فرآیند طبیعی سایر خواستههای را بر ایران تحمیل کند.
4- رژیم صهیونیستی و لابیهای آن در آمریکا: این موضوع یک از متغیرهای بسیار مهم است. رژیم صهیونیستی همواره مخالف بازگشت آمریکا به برجام بوده است و اکنون نیز بیشترین تلاش را برای تأثیرگذاری بر بایدن و تیم او دارد. این رژیم بزرگترین و قدرتمندترین لابی در کاخ سفید، کنگره آمریکا، رسانهها و به ویژه در مهمترین اندیشکدههای راهبردی این کشور را دارد. لابی قدرتمند این رژیم از طریق جمهوریخواهان به شدت نزدیک به رژیم صهیونیستی در تلاشند تا با اقدامات حقوقی از جمله ارائه برجام از سوی رئیسجمهوری کنونی آمریکا به سنا و تصویب نشدن آن، راه را برای بازگشت بایدن به برجام سد کنند.
5- رژیمهای عربی منطقه: کشورهای عربی منطقه به ویژه ریاض و ابوظبی تلاش گستردهای را برای تحت تأثیرقراردادن بایدن و تیم او در زمینه نحوه برگشت به برجام دارند. عربستان بهطور آشکار اعلام کرد، اصلیترین خواستهاش از مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا، مشارکت در این مذاکرات است. دیدگاه ابوظبی نیز به عربستان نزدیک است و به دنبال داشتن نقش در مذاکرات احتمالی آینده است. این کشورها به همراه رژیم صهیونیستی در حال لابیهای سنگین با کشورهای اروپایی هستند تا از موضع آنان حمایت کنند و در هر گونه مذاکره احتمالی منافعشان را در نظر بگیرند.
6- تروئیکای اروپایی: این کشورها با روی کارآمدن بایدن بسیار خشنودند. آنها در تلاش هستند تا بایدن را متقاعد کنند که به برجام برگردد. در عین حال ایدهای که برای این منظور دادهاند، بیشتر شبیه مواضع بایدن و تیم اوست. آنها از ایران میخواهند که به تعهدات برجامی خود برگردد تا دیپلماسی فعال شود و آمریکا به بازگشت به برجام تمایل پیدا کند. با وجود اینکه اروپاییها نگران روند کاهش تعهدات برجامی و نابودی آن هستند، اما پس از روی کار آمدن بایدن به نظر میرسد مواضع تندتری را در قبال ایران اتخاذ کردهاند. آنها به طور مستمر بحث ناقص بودن برجام و ضرورت اصلاح آن و محدود شدن برنامههای موشکی و طولانی شدن تعهدات برجامی را به میان میآورند. همچنین در تازهترین ادعاها خواستار افزایش کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی در مذاکرات آینده با ایران شدهاند.
7- مواضع ایران و کاهش تعهدات برجامی: نوع مواضع جمهوری اسلامی و قاطعیت در کاهش تعهدات، متغیر بسیار مهمی است که در آینده برجام تأثیرگذار است. جهتگیری اعلامی ایران که از سوی رهبر معظم انقلاب صورت گرفت و اتفاق نظر و قاطعیت ایران در برداشته شدن تحریمها و هشدار به طرفهای برجامی در خصوص کاهش دادن مهمترین تعهدات برجامی دغدغههایی را در بین طرفها غربی ایجاد کرده است. برای نمونه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، اقدامات جبرانی ایران در واکنش به خروج یکجانبه آمریکا از برجام را «گامهای خطرناک» توصیف کرده و گفته است ایران باید آنها را به عقب برگرداند.
8- نزدیک بودن انتخابات ریاستجمهوری 1400: کشورهای غربی نسبت به انتخابات 1400 بسیار حساس هستند و اهمیت راهبردی برای آنها دارد؛ زیرا نتیجه این انتخابات جهتگیریهای ایران بیشتر نشان خواهد داد و عنصر بسیار تعیینکننده در قبال برجام خواهد بود.
سناریوها
با توجه به متغیرهای گفته شده و یکسری از عوامل تأثیرگذار دیگر، به نظر میرسد چند احتمال برای آینده برجام متصور است.
1- سراشیبی فروپاشی برجام: با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب و قانون اقدام راهبردی مجلس و به ویژه نقض و بدعهدیهای آمریکا و اروپا و تجربه و درسهایی که در چند سال اخیر برای ایرانیها حاصل شده است از یک سو و اصرار آمریکاییها بر برداشته شدن تحریمها پس از بازگشت ایران به تعهدات خود در کنار فشارهای لابی داخل آمریکا و منطقه از سوی دیگر، سبب قفل شدن حل مسئله و در نهایت پس از ایجاد محدودیتها برای بازرسان آژانس، برجام در سراشیبی سقوط قرار خواهد گرفت. اشاره به سراشیبی از این بابت است که اقدامات ایران دقیقاً مبتنی بر مواد برجام و قطعنامه 2231 است و به معنای خروج از برجام نیست. میر شایمر از بنیانگذاران نظریه «رئالیسم تهاجمی» میگوید: «دولت بایدن سر و صدای زیادی درباره اهمیت استقرار مجدد برجام و برگرداندن آمریکاییها به این توافق و احیای وضعیت موجود (قبل از خروج آمریکا از برجام) انجام داده است؛ اما من فکر نمیکنم چنین چیزی اتفاق بیفتد، به نظر من روابط بین دو طرف آنقدر مسموم شده است که برای من تصور اینکه ما بتوانیم این موجود زمین خورده و از بین رفته (برجام) را دوباره سر پا کنیم، سخت است. من همچنین این را هم میخواهم بگویم که اگر ما (دولت آمریکا در زمان بایدن) بخواهیم چنین کاری بکنیم، لابی صهیونیستی اقدامات زیادی خواهد کرد تا مطئمن شود چنین اتفاقی حادث نشود.»
2- احیای برجام بدون قید و شرط: موضوع هستهای ایران برای اروپاییها و حتی دموکراتها نسبت به سایر موضوعات مانند برنامههای موشکی و منطقهای از اهمیت بیشتری برخوردار است. این موضوع همان انگیزهای است که اوباما و تیم او را وادار کرد تا به همراه تروئیکای اروپایی ایده برجام را وارد مذاکره کنند. اگرچه اروپاییها و بایدن با کادر سیاسی او در سیاست اعلامیشان رفع تحریم را به بازگشت ایران به تعهدات خویش منوط میکنند؛ اما عملاً میدانند که چه بازی خطرناکی را انجام میدهند. در صورتی که نیروهای داخلی با قاطعیت جهتگیری رهبر معظم انقلاب را پیگیری کنند، سیاست اروپاییها تداوم پیدا نخواهد کرد به ویژه نگرانی از نتیجه انتخابات آینده، تابآوری ایران نسبت به فشار حداکثری شرایط بازگشت طرفهای غربی به احیای برجام از طریق رفع تحریمها بدون شرط را فراهم خواهد کرد. آنها میدانند به خواسته امانوئل مکرون در زمینه حضور عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی تن نخواهند داد.
3- ورود بایدن به برجام بدون رفع تحریمها: دموکراتها معتقدند خروج از برجام یک اشتباه راهبردی بود و این امر باعث شد تا نتوانند از ساز و کار برجام برای فشار بر ایران استفاده کنند؛ از این رو، احتمال دارد بایدن به دلیل حفظ متحدان منطقهای و کاهش فشار لابیها داخل آمریکا و فشار جمهوریخواهان، وارد برجام شود؛ ولی تحریمها دست نخورده باقی بمانند تا از این طریق فشار حداکثری روانی و دیپلماتیک در کنار فشارهای حداکثری وارد شده بر ایران، مقامات جمهوری اسلامی ایران را وادار به عقبنشینی کند.
4- گام کوچک به جای لغو کامل تحریمها: یکی دیگر از سناریوها که شواهد آن هم دیده میشود، این است که آمریکاییها گامهای کوچکی را در برخی از زمینهها، مانند اعطای وام از طریق صندوق بینالمللی پول یا تسهیلات اعتباری اروپا یا باز کردن برخی از ارزهای بلوکه شده ایران بردارند تا از این طریق مقامات و نخبگان و حتی مردم ایران را با طعم عملیات روانی و جنگ شناختی به برداشتن گامی از سوی ایران ترغیب کنند. خبرگزاری رویترز در این خصوص مینویسد: «ایالات متحده در حال بررسی گسترهای از ایدهها درباره چگونگی احیای توافق هستهای ایران است که شامل گزینهای نیز میشود که در آن دو طرف گامهای کوچکی، نه به میزان پایبندی کامل، برخواهند داشت تا مقداری زمان کسب کنند.»
***
به نظر میرسد از میان این سناریوها، محتملترین آنها سناریوی دوم باشد. تردیدی نیست که ایران اسلامی با توجه به موضع قاطع رهبری حاضر به بازگشت به شرایط قبل نیست مگر اینکه آمریکا و اروپا تمام تعهدات خود را انجام دهند. از سوی دیگر ایران در دوره سه ساله فشارهای حداکثری تابآوری خود را بالا برده، ضمن اینکه ایرانیها به شدت نسبت به آمریکا و اروپا بدبین هستند. به موازات این مسائل توافقات ایران با چین و روسیه از یک سو و تعارضات بین روسیه با اروپا و آمریکا و چین با آمریکا و انتخابات 1400 ریاستجمهوری ایران از سوی دیگر وضعیت را برای غربیها بسیار پیچیدهتر میکند. لذا آنها راهی جز عقبنشینی و تن دادن به خواستههای ایران ندارند. چنانکه برخی از تحلیلگران ابراز داشتند اگر دولت بایدن به این جمعبندی برسد که بازگشت به پایبندی کامل به توافق هستهای زمان زیادی طول میکشد، آنگاه رویکرد میانهتری اتخاذ خواهد شد.