پس از ترور فرماندهان مقاومت در عراق و تصویب قانون اخراج نیروهای آمریکایی در پارلمان این کشور، نیروهای آمریکایی باید از عراق خارج شوند. بعد از این اتفاق راهبرد گروههای مقاومت مبتنی بر اصل خویشتنداری در طول ماههای اولیه این قانون بود؛ اما در عمل مشاهده شد که آمریکاییها هیچ گونه اعتنایی به این مصوبه پارلمان نکردند.
بر همین اساس، گروههای مقاومت بر خروج نیروهای آمریکایی از عراق تأکید کردند. در این میان، برخی حملات ساختگی به مراکز آمریکایی همچون سفارت این کشور صورت گرفت که هیچگونه ارتباطی با گروههای مقاومت نداشت؛ زیرا این گروهها توافق کردهاند هیچ گونه اقدامی در سفارت آمریکا و مراکز سیاسی انجام ندهند.
برحسب فعل و انفعالاتی که طی چند وقت گذشته صورت گرفت، آمریکاییها نیز به تلافی برخی عملیاتهای صورت گرفته علیه پایگاهها و مراکز نظامیاش، حملاتی را به مناطقی در سوریه و مناطق غربی عراق صورت داد. در زمینه این حملات و اتفاقات صورت گرفته ذکر چند نکته تأملبرانگیز ضروری است:
1- راهبرد گروههای مقاومت در عراق خروج نیروهای آمریکایی از این کشور است که این خواسته قانونی نشئت گرفته از مصوبه پارلمان است و ارتباطی با خواست دیگر بازیگران ندارد. در واقع، این یک تصمیم براساس اصل دولتـ ملت عراق است.
2- اکنون وضعیت نیروهای آمریکایی در عراق در بدترین حالت ممکن قرار دارد. وحشت نیروهای آمریکایی از اقدامات گروههای مقاومت و محدود کردن پایگاههای نظامی آمریکا در عراق همگی نشان از این ترس و واهمه دارد. این وضعیت نشاندهنده یک درهم گسیختگی در میان نیروهای آمریکایی است و وقوع برخی حملات همچون حمله اربیل که خسارتهای ادواتی و تجهیزاتی زیادی برای آمریکاییها ایجاد کرد، مزید بر ایجاد ترس و واهمه بیشتر از گرفتن انتقام گروههای مقاومت شده است.
3- آمریکا برای بازسازی این روحیه تخریب شده و همچنین نشان دادن ابهت از دست رفتهاش عملیاتی را در مناطق غربی عراق و مرز سوریه با حمله به مراکز نظامی کتائب حزبالله صورت داد؛ زیرا این حمله به مراکزی خالی از سکنه، کاملاً کور و به مراکزی بود که عملاً هیچ گونه اهمیت استراتژیک نداشتند و حداقل خسارت به نیروهای مقاومت وارد شد.
4- آمریکا به دنبال بزرگنمایی خطر داعش در عراق است و برای این کار دو اقدام را در دستور کار خود قرار داده است: الفـ ایجاد اجماع در داخل و خارج عراق که همچنان بر ضرورت حضور نیروهای آمریکایی صحه بگذارد؛ بـ تقویت ناتو در عراق. این راهبرد بر اساس این اصل قرار گرفته که آمریکاییها از طریق تقویت ناتو به دنبال تغییر سیبل حملات علیه خود هستند و از طریق حضور ناتو مترصد حضور قانونی خود در عراقند.
5- راهبرد آمریکاییها مبنی بر خارج نشدن از عراق است و این امر به دفعات مورد تأکید مقامات این کشور قرار گرفته است؛ به همین منظور تمام توان خود را به کار گرفته که همچنان در عراق حضور نظامی و سیاسی گسترده داشته باشند. این حضور نیز مقدمات خاصی دارد که مهمترین آنها ایجاد یک اجماع داخلی و بینالمللی از طریق نیروهای وابسته به ناتو است. در مقابل راهبرد گروههای مقاومت خروج نیروهای آمریکایی است و این دو اصل در تضاد با یکدیگر قرار دارند؛ به همین منظور و براساس راهبرد هزینهـ فایده، به نظر میرسد تنها راه خروج نیروهای آمریکایی و عمل کردن به مصوبه قانونی پارلمان عراق ایجاد هزینه برای واشنگتن باشد.