امروزه فضای مجازی یا به تعبیر عامیانه آن اینترنت و شبکههای اجتماعی مجرایی برای بازنمایی رقابت گفتمانهای سیاسی در جهان و جامعه امروز ما شده است و هر بار با نزدیک شدن به موسم انتخابات این فضا و بستر ارتباطی به محل یارکشی، رقابت، جدال و تقابل جریانهای سیاسی بدل میشود.
مهمترین نقش فضای مجازی در ایام انتخابات، شکلدهی چارچوبهای ذهنی رفتاری کنشگران تأثیرگذار بر نتیجه انتخابات به ویژه آحاد رأیدهندگان است و همانگونه که مشخص است، هیچ رسانهای مانند فضای مجازی توان و ظرفیت شکلدهی به چارچوبهای ادراکی افکار عمومی را ندارد؛ چرا که فضای مجازی برخلاف دیگر انواع سنتی رسانهها اعم از رادیو، تلویزیون و روزنامهها همیشه در دسترس مخاطب است و وابستگی مخاطب به آن قابل مقایسه با هیچ رسانهای نیست.
«قاببندی» یا «چارچوبسازی» اصطلاحی است که به انتخاب یک زاویه برای ثبت و نمایش یک سوژه یا ارائه یک موضوع اشاره میکند، البته طبیعتاً طرح و نمایش یک موضوع از یک زاویه خاص موجب پنهان ماندن یا دخل و تصرف در طرح دیگر زوایای یک مسئله میشود.
به عبارت دقیقتر، چارچوبسازی یک تکنیک عملیات روانی در راستای مدیریت افکار عمومی است که استفاده بیضابطه از آن در عرصه انتخابات میتواند تهدیدات و آسیبهای فراوانی را برای جامعه و کشور به همراه داشته باشد و حتی موجب القای ناامیدی به جامعه و کاهش مشارکت مردم در انتخابات شود؛ در حالی که با توجه به تعاملی بودن رسانههای نوین، فضای مجازی باید در خدمت رونقبخشی به انتخابات و افزایش مشارکت عمومی در این صحنه حساس سیاسی باشد.
حال هر چند تا انتخابات خرداد ماه 1400 راه زیادی باقی مانده است؛ اما از هم اکنون میتوان به خوبی شکلگیری آرایش سیاسی در فضای مجازی را مشاهده کرد؛ به ویژه به این دلیل که درگاههای اطلاعرسانی کوچک و بزرگ فعال در فضای مجازی از هم اکنون با اتخاذ جهتگیریهای انتخاباتی عملاً به عنوان تریبون جریانهای سیاسی در حال چارچوبسازی و تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند.
در زمینه نقش فضای مجازی در انتخابات پیش رو باید به این نکته توجه داشت که محدودیتهای فیزیکی و بهداشتی ناشی از شیوع ویروس کرونا خواهناخواه زمینه را برای نقشآفرینی بیش از پیش فضای مجازی و پلتفرمهای ارتباطی به ویژه پیامرسانها در انتخابات خرداد ماه سال آینده فراهم کرده است، اما آنچه موجب نگرانی است، بیضابطه بودن فعالیت انتخاباتی در فضای مجازی کشورمان است و از هم اکنون این نگرانی احساس میشود که انتشار اخبار جعلی یکی از مهمترین آسیبهای تبلیغات انتخاباتی بهار سال آینده خواهد بود.
برای نمونه، طرح ادعای دستبوسی فرح پهلوی علیه یکی از چهرههای سیاسی فعال در عرصه انتخابات آن هم بدون ارائه هیچ سند و مدرک قابل ارزیابی، هر چند انعکاس قابل توجهی در شبکههای اجتماعی یافت؛ اما این ماجرا موجب شد تا بار دیگر زنگ هشدار رونق یافتن اخبار جعلی در فضای اطلاعرسانی غیر رسمی کشورمان داغ شود.
البته طی هفتههای گذشته شورای عالی فضای مجازی در رابطه با مقابله با اخبار جعلی مصوبه خوبی داشت؛ اما نمیتوان انتظار داشت این قبیل مصوبهها مانع از گسترش اخبار جعلی در رسانهها و شبکههای مجازی غیر بومی و پر طرفداری، مانند اینستاگرام شود.
از این رو از هم اکنون باید از کلیه نهادهای فرهنگی و به ویژه رسانههای کشور درخواست کرد که به دو رویکرد دعوت کمپینهای انتخاباتی به اولویتبخشی به منافع ملی و افزایش آگاهی افکار عمومی نسبت به پدیده اخبار جعلی توجه ویژهای داشته باشند.
انتخابات و نقش آفرینی در عصر فضای مجازی
با پیشرفت فناوری و شیوع ویروس کرونا، فضای مجازی در زندگی بشر نقش بسزایی یافته و مردم به فضای مجازی بیشتر سوق داده شدهاند. در واقع، میتوان این دوران را عصر زیست مجازی نامید؛ عصری که همه ابعاد زندگی انسان معاصر را تحت تأثیر قرار داده است. پلتفرمها به منزله زیرساخت، بستر را برای اجرا و ارائه محتوا از طریق نرمافزارها فراهم میکنند و سبب شکلگیری و پیادهسازی مأموریتهای متعدد رسانهای و ارتباطی در عرصه فضای مجازی میشوند. از ویژگیهای این عرصه میتوان شبکهای شدن، هوشمند شدن، تعاملی شدن، خدماتی شدن، فشردگی زمانی و مکانی، همگرایی ابزارها و بر خطی دائم را برشمرد.
شروع به فعالیت رسانههای اجتماعی، نظیر توئیتر، تلگرام و اینستاگرام در کنار رسانههای جمعی مانند تلویزیون، پایگاههای خبری و نشریات در میزان کنترل و هدایت افکار عمومی موثر واقع شده است. ارتباط تعاملی و مشارکتی مخاطب با رسانههای اجتماعی، تولید و انتشار محتوا از سوی کاربر برخی از تفاوتهای این رسانهها با رسانههای جمعی سنتی به شمار میآیند. ضمن آنکه پیامرسانی مانند تلگرام، پلتفرمی است که برای ابزارهای دیگری مانند رباتها امکان فعالیت بر بستر خود را میدهد. در این راستا، توجه به فرصتها و تهدیدهای این عرصه حائز اهمیت خواهد بود؛ از این رو در مناسبات حساس جامعه از جمله انتخابات، ظرفیتهای فضای مجازی و رسانههای اجتماعی که در جهت تأثیر بر افکار عمومی استفاده میشوند، اهمیت مضاعف خواهند داشت. تبدیل تهدیدات این رسانهها به فرصت در ایام انتخابات با نقشآفرینی جبهه انقلاب در فضای مجازی امکانپذیر و مورد انتظار است. رسانههای معاند در مرحله اول با هدف حضور حداقلی مردم در پای صندوقهای رأی به وسیله سیاهنمایی و ایجاد حس ناامیدی در افکار عمومی سعی بر القای نارضایتی در جامعه دارند و در مرحله دوم با تکنیکهای عملیات روانی از جمله برچسبزنی، تحریف برای تکذیب، تحریک عواطف و احساسات، شدت و اغراق، حرکت از پله دوم و پارادوکسیکال سعی در تخریب کاندیدای اصلح و هدایت افکار عمومی به سمت کاندیداهای ناکارآمد و غربزده دارند. با توجه به اینکه فضای مجازی، شکل بسطیافته فضای حقیقی است که تعاملات میان مردم را شبکهای کرده و مرزهای زمانی و مکانی را درنوردیده و امکان تأمین نیازهای محتوایی را در این بستر فراهم آورده است، جبهه انقلاب میتواند در ایام انتخابات در فضای مجازی با شبکهسازی، وحدت کلمه و برنامهریزی مدون از جمله تأثیر حضور مردم در تأمین امنیت ملی، ارائه معیارهای انتخاب کاندیدای اصلح و تأکید بر کارآمدی آن با ارجاع به کارنامه عملی و تجربههای پیشین، نقشآفرینی کند. البته این نقشآفرینی باید به دور از شعارزدگی و حزبگرایی و با گفتمانسازی تکلیفمحوری صورت گیرد. این گفتمان با لحاظ حق رأی برای افراد جامعه، تأثیر هر رأی را در تعیین سرنوشت و سعادت دنیا و آخرت فرد و جامعه مورد توجه قرار میدهد و حضور حداکثری مردم و انتخاب شایسته آنان را به منزله تکلیفی الهی و مسئولیتی ملی و اجتماعی دارای تبعات مثبت و منفی قابل توجه قلمداد میکند. کاربر محور بودن فضای مجازی، امکان این گفتمانسازی را با استفاده از فرصت شبکهسازی در آن فراهم میکند.
فاطمه کریمی دردشتی