اگرچه قطعی برق ممکن است کم و بیش در هر کشوری اعم از کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه، بنا به دلایلی چون افزایش مصرف یا مشکلات فنی و... رخ دهد؛ اما طی هفتههای اخیر و با وجود اینکه دولت در گذشته (به رغم اظهارات کارشناسان درباره لزوم افزایش تولید برق) مدعی بود، هیچ مشکلی برای تأمین برق کشور وجود ندارد، برق در تهران و بسیاری از شهرهای کشور با قطعیهای مکرر مواجه شد.
صبح صادق برای بررسی دلایل این موضوع و بررسی وضعیت صنعت برق کشور با ابراهیم خوشگفتار، نایبرئیس هیئت مدیره سندیکای تولیدکنندگان برق گفتوگویی داشته است که متن آن در ادامه میآید:
نظرتان را درباره خطاها یا کاستیهای احتمالی دولت در حوزه صنعت برق طی سالهای اخیر بفرمایید.
در سالهای پیش از انقلاب همه چیز حتی دکلهای برق از خارج کشور وارد میشد و صنعت برق ما یک صنعت کاملاً وابسته بود؛ اما پس از پیروزی انقلاب تجهیزات را در داخل کشور ساختیم. اتفاقاً بخش خصوصی نقش بسیار پررنگی در این ماجرا داشت و دولت فقط در جاهایی، مانند ساخت توربین که بخش خصوصی توان انجام این کار را نداشت، ورود میکرد. به حتم میتوان گفت، تنها صنعتی که هم فناوری آن در داخل کشور است و هم ساخت داخلی آن بسیار بالاست، صنعت برق کشور است؛ به گونهای که شاید یک زمانی تجهیزات و خدمات مهندسی صنعت برق ایران به بیش از ۴۰ کشور صادر میشد؛ اما متأسفانه امروز دچار نوسانات شدیدی شدهایم که یکی از دلایل آن، این است که ما در زمینه برق و حتی انرژی یک سیاست کلی نداشتهایم.
برای نمونه، همین هفته گذشته تلویزیون برنامهای را پخش میکرد که گاز روستایی در برخی از استانها افتتاح میشد؛ اگر چه این کار، اقدام خوبی است، اما نکته اینجاست که ما برای همین کار هم سیاست مشخصی نداشتهایم؛ یعنی مشخص نکردهایم در روستاها گاز یا برق اولویت است؟ یعنی مردم را به انرژی پایدار دعوت کنیم یا نه، بگوییم هم برق و هم گاز باید به همه جا برسد و به مصرف هر دوی آنها نیز سوبسید بدهیم. موضوعی که شاید سالهاست سیاستهای کلان کشور به آن نپرداخته است. به نظر من، اولین کاری که باید انجام شود، این است که یک سیاست کلان مصوب شود که طی آن مشخص شود مصرف انرژی مردم باید چگونه باشد. اگر این موضوع را تعیین کردیم، خود این موضوع میتواند زنجیروار مشکلات را حل کند. در حالی که سیاستهای کلان وزارت نیرو هم در بخش آب و هم در بخش برق به نوعی ادامه سیاستهای گذشته است؛ یعنی هیچ تحولی طی این سالها ایجاد نشده است، در صورتی که در دنیا هر روز شاهد تحولات جدیدی هستیم و موضوعات جدیدی مطرح میشود. افزون بر اینها، به نظرم بزرگترین مشکل امروز کشور در بخش انرژی، این است که باید اقتصاد ملی اولویت اصلی ما باشد؛ در حالی که امروز این طور نیست و اقتصاد ملی ما و توجه به آن گم شده است.
به نظرتان موضوع تحریمها به معنای واقعی روی وضعیت امروز صنعت برق ما تأثیر داشته است یا موضوع تحریمها بیشتر یک بهانه است؟
همان طور که گفتم صنعت برق در ایران، شاید تنها صنعتی باشد که ما برای از الف تا نون آن توان ساخت داخلی داریم؛ یعنی امکان ساخت داخلی از یک مقره ۲۰ کیلو ولتی تا توربین گاز وجود دارد. مشکل صنعت برق در کشور بیشتر مشکل مدیریتی است. به نوعی میتوان گفت، ما جایی ایستادهایم که کارمندان عالیرتبه در این حوزه صبح به سر کار میآیند و بعد از پایان ساعات اداری به خانه میروند. اینها انگیزه ایجاد تحول را ندارند؛ برای همین میگویم ما نیازمند ایجاد تحول هستیم. در روزهای گذشته در اخبار میخواندم که رئیس دفتر رئیسجمهور گفته است، قیمت شیر تغییر نمیکند. چرا چنین بحثی در شیر وجود دارد؟ چون تولیدکنندگان شیر می گویند اقتصاد تولید شیر صرفه اقتصادی ندارد. از اول سال تا امروز قیمت نان دو برابر شده است؛ اما چرا قیمت برق تغییر نکرده است؟ یکی از دلایلش این است که هیچکس به دنبال حل موضوع برق نبوده است؛ یعنی همین طور چرخ این صنعت همانند گذشته به روال خود ادامه داده است. در صورتی که طبق آمارهای رسمی وزارت نیرو ۷۵ درصد فیشهای برق، قیمتی حدود ۱۵ هزار تومان دارند، در واقع قیمت یک کیلو ولت ساعت برق از یک دستمال کاغذی هم ارزانتر است. بنابراین موضوعی که باید به آن توجه شود، این است که تولیدکننده برق و بخش خصوصی و... مسئول دخل و خرج وزارت نیرو نیست.
مشکل این است درکی از این موضوع که چقدر باید به برق یارانه داد و اگر توان پرداخت چنین یارانهای را نداریم باید قیمت برق تغییر کند، وجود ندارد. متأسفانه از زمانی که قیمت برق تثبیت شده، به این موضوع درآمدها و هزینهها پرداخته نشده است. خب وقتی به این موضوع پرداخته نشود، در نتیجه میزان بدهیها نیز افزایش مییابد. اگر اشتباه نکنم در سال 1376 نیز شاهد خاموشیهایی بودیم. آن زمان در بودجه سال 1377 بندی آمده بود که کنتورها باید چند تعرفهای شوند و اعداد و ارقام پرداختی برای مصارف بالاتر از ۶۰۰ کیلو ولت در ماه تغییر کنند؛ اما از آنجا که کسی به این موضوع توجه نکرده است، این بند تا به امروز در کشور اجرایی نشده است. در دنیای امروز میگویند اگر شما در این ساعت مشخص این مقدار مصرف داشته باشید، باید به این میزان هزینه بدهید؛ اما وقتی چنین روندی در کشور وجود نداشته باشد، وزارت نیرو میآید و در تلویزیون آگهی و تبلیغ پخش کرده و به مردم توصیه میکند که بهتر است در این ساعات از وسایل برقی استفاده نکنند، در این میان ممکن است خیلیها این موضوع را رعایت کنند اما راه اجرای این کار تبلیغات و آگهی نیست، بلکه راهش تغییر قیمتگذاری است. به علاوه الآن نیروگاههای ما حدود ۲۶ هزار میلیارد تومان طلبکار هستند، فکر میکنم صنعت برق نیز رقمی در همین حدود طلبکار باشد که خب نپرداختن این مطالبات کار را مشکل کرده است.
پیشنهاد شما برای خروج کشور از این وضعیت برای آینده صنعت برق کشور چیست؟
پیشنهاد مشخص من این است که باید کسانی در وزارت نیرو به کار گماشته شوند که در یک کلام اهل تحول باشند، یعنی بتوانند سیستم وزارت نیرو را متحول کنند. تحول نیز به این معنا نیست که حتما قیمت برق را افزایش دهیم یا تعرفهها را تغییر دهیم؛ بلکه اصلاً بیایید به این فکر کنیم که برای حل مشکل باید چه کار کرد؟ چه راههایی وجود دارد؟ اینها مسائلی است که باید در وزارت نیرو به آن توجه شود متأسفانه ما سالهاست که در تابستان خاموشی داریم، حالا شاید خاموشیها در این حد نبوده، اما وجود داشته است، طبیعتا اگر همین امروز هم شروع به ساخت نیروگاه کنیم، حداقل چهار سال طول میکشد تا بتوانیم از آن بهرهبرداری کنیم.
توصیه شما به دولت جدید و سیاستهایی که میتوان در این حوزه اعمال کرد، چیست؟
توصیه اول من این است که دولت حتماً باید یک دولت هماهنگ باشد؛ یعنی دولت سیزدهم دولتی با نگاه بخشینگری نباشد. این بخشینگریها و اینکه هر وزارتخانه به فکر خودش باشد، به کشور به شدت آسیب میزند. در واقع میز هیئت دولت باید به دولت تبدیل شود و مشکلات کشور نیز با هم دیده شده و با هم حل شوند. ضمن اینکه دولت به هیچ وجه نباید نگاه چهار ساله یا حتی هشت ساله داشته باشد؛ بلکه نگاه دولت باید نگاه به دو دهه آینده باشد.