موضوع انتصابات در زمانه جدید و به ویژه در مقطع شروع به کار دولتها که بحث درباره آن بالا میگیرد و ابعاد سیاسی و حزبی پیدا میکند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. مشکل نیز دقیقاً از آنجا آغاز میشود که این امر کلیدی و سرنوشتساز برای جامعه اسلامی وقتی به صحنه سیاستبازیها و جناحبندیهای سیاسی میآید، ماهیت حقیقی موضوع و توجه به اساس و بنیاد کار دچار حواشی میشود.
از دیدگاه منابع دینی و سیره پیشوایان بزرگ ما، مدیریت نقش اول را در تغییر و تحولات اجتماعى بر عهده دارد. پیامبر اکرم(ص) در این باره مىفرمایند: «صنفان اذ اصلحا، صلحت الامة و اذا فسدا فسدت الامة، قیل من هما یا رسولاللّه ؟ قال العلماء والرؤساء.» دو صنف هستند که هر گاه صالح باشند، امت صالح خواهند بود و هرگاه فاسد شوند، امت فاسد خواهد شد. سؤال شد یا رسولاللّه، اینها چه کسانى هستند؟ فرموند: دانشمندان و رئیسان (مدیران جامعه).
بر این مبنا افرادی که مدیریت فکری و معنوی جامعه بر عهده آنها گذاشته شده و آنان که اداره امور اجرایی، تقنینی و قضایی بر دوش آنها سپرده شده است، در اصلاح یا فساد جامعه نقش تعیینکنندهای دارند. از این منظر ضرورت دارد پیش از هر انتصاب، به حکم عقل و شرع پیامدهای خوب و بد آن مورد ملاحظه و محاسبه قرار گیرد.
اداره امور شئونات گوناگون جامعه و مردم حتی در وضعیت عادی از اهمیتی اساسی برخوردار است و نباید سرسری از کنار آن گذشت و نبایستی ملاحظات جناحی و ... بر آن سایه بگستراند، چه برسد به زمانی که به دلایل معین، اوضاع اقتصادی و معیشتی، زندگی را برای طبقات مختلف جامعه و خاصه بخش ضعیف و فرودست دشوار کرده است. در این وضعیت، انتصاب مدیران باید متناسب با اقتضائات زمانه پیش برود. از این منظر شایستهسالاری و انتخاب افراد متناسب با مسئولیتها از حیث تجربه و دانش اهمیت اساسی دارد. این عذر دیگر پذیرفته نیست که گفته شود ترکیب تعهد و تخصص به امری دشوار و ناشدنی تبدیل شده است. در این زمانه به دلیل فرصتها و دستاوردهای علمی که انقلاب اسلامی ایجاد کرده، کشور شاهد تبلور رویشها و استعدادهای درخشان بوده است.
در هر دورهای به ویژه در وضعیت کنونی، انتصابات خارج از چارچوب، فقط موجب ضایع شدن آن شغل و اختلال در امر خدمترسانی به مردم نخواهد شد؛ بلکه به دلیل توسعه شبکههای اجتماعی، عرصه اجتماع را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. در این زمینه هوشیاری و دقت نظر افکار عمومی اهمیت فراوانی دارد و مردم بلافاصله همه پدیدههای اجتماعی و سیاسی و در اینجا موضوع بحث انتصابات را با معیارهای قانونی، عقلائی و عدالتگریانه تطبیق میدهند و درباره آن قضاوت میکنند. در دنیای جدید که عرصه تبادل و انتقال سریع اطلاعات است، هیچ امر و اقدامی بدون در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی آن به موفقیت ختم نمیشود. در اینجا آنچه اهمیت دارد، این است که انتصابهای مسئلهدار و شبههزا، مانند برخی رخدادهای ناخوشایند سیاسی و اجتماعی، سرمایه اجتماعی نظام و اعتماد عمومی را که بزرگترین ذخیره و دارایی استراتژیک یک نظام سیاسی به حساب میآید، مخدوش میکند.
درباره انتصابات اخیر هر چند که اکثریت آن از قاعده و اسلوب عقلایی و قاعدهمندِ انتصاب مدیران تبعیت میکند و بحث و منازعهای نیز پیرامون آنها طرح نشده است، اما در برخی موارد افکار عمومی حاضر به پذیرش منطق آن انتصابات نشده است. تغییر قاعده و آییننامه برای یک انتصاب، در نظرنگرفتن سوابق حرفهای و تخصصی، لحاظ نکردن ویژگی مهم کارآمدی و کمتوجهی به عدم انتصاب مدیران با حقوق نجومی، از جمله دلایلی است که در انتصابات ماههای اخیر، واکنشهای اجتماعی نسبتاً زیادی را برانگیخته است.
در پایان توجه به این نکته اهمیت دارد که در دوره جدید اجرایی کشور عامل کلیدی و تعیینکننده در حل مسائل مردم، اتخاذ و اعمال رویکردها و جهتگیریهای صحیح در عرصه سیاست داخلی و خارجی و نیز اقتصاد و معیشت است که خوشبختانه دولت در این ابعاد در مسیر صحیح و منطقی در حال حرکت است، اما این را نیز نباید از ذهن دور داشت که نقش عامل انسانی و مدیران باکفایت در غلبه بر چالشها و موانع پیشرو و در نهایت حل مسائل مردم تعیینکننده و کلیدی به شمار میرود.