سرچشمه القاء ناامیدی از سوی برخی جریان های سیاسی چیست؟

 از آغاز قیام آگاهی بخش حضرت امام خمینی(ره) بسیاری از جریان های سیاسی غیر توحیدی در تحلیلهای خود پیروزی انقلاب امام راحل را باور نداشتند و هیچ گاه باور نمی کردند امام امت به پشتوانه ملتی که با دست خالی به میدان مبارزه آمده بودند، پیروز شوند و رژیم دست نشانده پهلوی را از اریکه قدرت به زیر بکشند.
جریان های سیاسی غیر توحیدی در تحلیلهای خود مدعی بودند هیچ گاه مشت یارای توانایی جنگیدن با درفش را ندارد و نمی تواند در برابر گلوله مقاومت کند، لذا مبارزه سیاسی مردم ایران را در برابر رژیم پهلوی بی ثمر می خواندند. این جریان ها معتقد بودند ملت ایران که به سلاح دسترسی ندارند، با رژیم شاهنشاهی وارد جنگ مسلحانه نمی شوند و در صورت وقوع جنگ، هیچ گاه پیروز میدان نخواهند بود، زیرا از نظر آنها با مبارزه سیاسی انقلاب به پیروزی دست نمی یافت.
مشابه تحلیل هایی که جریان های غیر توحیدی در موضوع پیروزی انقلاب مردمی ایران ارائه کردند، در جنگ تحمیلی هشت ساله نیز بارها تکرار شد، زیرا بر این باور بودند ایران با دست خالی از سلاح و حمایت های بین المللی نمی تواند بر صدام غلبه کند؛ دیکتاتوری که بیشتر کشورهای دنیا به ویژه کشورهای توسعه یافته، آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه از آنها حمایت های مختلف می کردند.
جریان های سیاسی غیر توحیدی در تحلیلهای خود مدعی بودند هیچ گاه مشت یارای توانایی جنگیدن با درفش را ندارد و نمی تواند در برابر گلوله مقاومت کند، لذا مبارزه سیاسی مردم ایران را در برابر رژیم پهلوی بی ثمر می خواندند
آنچه رهبر معظم انقلاب اسلامی در فرمایشات خود متذکر شدند، تأکید بر باور داشتن به کمک های الهی و امدادی است که دنیا باوران به آن ایمان و اعتقادی ندارند. بسیاری از جریان های سیاسی دنیا، معنویت و نقش خداوند را در مسائل سیاسی نادیده می گیرند، در حالی که پیروزی انقلاب اسلامی ایران نشان داد انقلابی مردمی با پشتوانه ارزش‌های دینی و انقلابی می تواند به پیروزی دست یابد؛ هر چند دست مردم خالی از اسلحه باشد یا در جنگ تحمیلی هر چند مظلوم و بدون حامی باشند می توانند برنده نهایی میدان شوند.
بی شک اراده الهی بر این قرار گرفته است انقلاب اسلامی ایران با دست خالی قدرتهای پوشالی دنیا را به چالش بکشد و بر اراده صهیونیست ها که می خواستند از نیل تا فرات پیشروی کنند، غالب شود. اراده خداوند بر این قرار گرفته است ناصر ملت های مسلمانی باشد که در برابر کفر و الحاد مقاومت می کنند.
تحلیل کسانی که ضعف ایمان دارند و از ضعف اعتقادی رنج می‌بردند نسبت به مسائل و مناسبات بین المللی، نظامی و امنیتی فقط ناظر بر معیارهای مادی و محاسبات اقتصادی است. این افراد با تحلیل های خود همواره در بن بست قرار دارند و از تلاش‌هایی که برای توسعه و ترقی می کنند نتیجه ای نمی گیرند چرا که متکی به دشمنان اسلام هستند و گمان می کنند تنها راه نجات وابستگی به استکبار و تسلیم شدن در برابر خواست و اراده شیطان بزرگ است.
بی شک اراده الهی بر این قرار گرفته است انقلاب اسلامی ایران با دست خالی قدرتهای پوشالی دنیا را به چالش بکشد و بر اراده صهیونیست ها که می خواستند از نیل تا فرات پیشروی کنند، غالب شود
برخی جریان های سیاسی به دنبال القای ناامیدی در کشور هستند، بی تردید عامل اصلی ترویج چنین اندیشه هایی ضعف توکل و کاهش ایمان به وعده ها و امدادهای غیبی حضرت حق است. در چنین شرایطی ایجاد یأس و ناامیدی در مردم گناه بزرگی به شمار می رود، زیرا تمام اندیشه و تفکر انقلاب اسلامی مردم ایران مبتنی بر مهدویت و اراده الهی است و مردم باور دارند اراده خداوند بر پیروزی مستضعفان قرار گرفته است.
وقتی اراده خداوند بر پیروزی حق قرار دارد، بی تردید طرفداران حق نباید نسبت به پیروز نشدن خود در برابر کفار و دشمنان اسلام ناامید شوند یا در این موضوع تردید داشته باشند، بلکه باید کاملاً بر این باور باشند که پیروزی متعلق به آنهاست و مشکلات و چالش های موجود رفع می شود.
امروز جامعه ایران باید بیش از پیش با تفکر مهدویت آشنا شود، زیرا امام خمینی (ره) با این تفکر در کنار ملت ایران در برابر رژیم ستمشاهی ایستادند و انقلاب مردم ایران را به پیروزی رساندند. امیدواری به آینده و اینکه خداوند سبحان هیچ گاه اهل ایمان را به حال خود رها نمی‌کند و حامی آنها و یاری دهنده در مشکلات مختلف خواهد بود، موضوعی است که باید در جامعه نهادینه شود، زیرا وعده قرآن است که هر جامعه ای که به دنبال جهاد در راه خدا باشد نصرت الهی مشمول مردم آن جامعه خواهد شد.
منبع:راهبر معاصر