صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۳۸۸ - ۱۱:۴۷  ، 
کد خبر : ۸۷۱۲۶

ضرورت‌ها و ویژگی‌های دهه چهارم انقلاب اسلامی


بصیرت: انقلاب اسلامی در سیر تکاملی خویش اینک در سرآغاز چهارمین دهه حیات خود قرار دارد و افقی جدیدی را پیش روی خود مشاهده می‌کند؛ افق جدید پیش رو از الزامات و ویژگی‌هایی برخوردار است که برای گذران موفق این دهه توجه دقیق و عمیق به آنها ضروری بوده و با شناخت آنهاست که می‌توان سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های دقیقی را برای آینده تدوین نمود.
در این میان تئوریسین و راهبر انقلاب اسلامی دو اصل "پیشرفت" و "عدالت" را به عنوان شاخصه و اولویت اصلی انقلاب اسلامی در این گام چهارم مورد توجه انقلابیون قرار داده و از همه مردم و مسئولین، خواص و عوام خواسته است تا با برای رسیدن به این دو شاخصه کلیدی برنامه‌ریزی و تلاش نمایند.
ایشان در دیدار با مجموعه دولت فرمودند: «این دهه‌ای که ما در پیش رو داریم، دهه‌ی پیشرفت و عدالت است. این دو شعار، شعار دهه‌ی آینده است: پیشرفت، عدالت.»(2/6/87)
این مساله بار دیگر در دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی با جمعی از نخبگان علمی و دانشجویان دانشگاه‏های کشور مورد تاکید قرار گرفت. ایشان خطاب به دانشجویان فرمودند: «ما وارد دهه‏ی چهارم عمر نظام جمهوری اسلامی داریم می‌شویم... ما گفتیم که در این دهه، آنچه که به عنوان یک هدف و شعار - برای اینکه دنبال کنیم که مرحله‏ای را بگذرانیم - باید مورد توجه قرار بگیرد، "پیشرفت و عدالت" است. این را شعار قرار بدهیم: پیشرفت و عدالت.»(7/7/87)
تحقق آرمان‌های دهه چهارم نیازمند فهم ابعاد مختلف آن و رعایت الزاماتی است که بدون فهم صحیح آنها امکان عبور موفقیت‌آمیز از آن وجود نخواهد داشت.
1- تجربه سه دهه گذشته، در خدمت دهه چهارم
یکی از ویژگی های ممتاز دهه چهارم را می‌توان در برخورداری مدیران وکارگزاران نظام از یک پشتوانه ی 30 ساله دانست؛ تجربه ای که آمیخته با خنثی سازی تجزیه طلب ها، پاک سازی نظام از عناصر نفوذی، دفاع شجاعانه در مقابل گروهی از دشمنان،ایستادگی در مقابل تحریم ها، تشخیص فریب ها وخدعه ها، اعتماد به نفس در مقابل جنگ روانی دشمن و... است. این تجربیات انبوه که با سهیم شدن ملت در آنها، حافظه تاریخی جامعه ایرانی را سرشار از تدبیر نموده است می‌تواند فرصت و پتانسیلی برای تحقق آرمان "پیشرفت و عدالت" باشد.
حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای به این ویژگی دهه چهارم چنین اشاره دارند: «نخبگان و مسئولان کشور در طول سالهای گذشته در مواجهه‏ی با مشکلات گوناگون، تجربه‏های بسیار ذی‏قیمتی کسب کرده‏اند. این تجربه‏ها امروز در اختیار مردم است. در زمینه‏ی این تجربه‏ها اگر بخواهیم نمونه و مثال عرض کنیم، یکی از آثار آن، اجرای سیاست‌های اصل 44 قانون اساسی است. توجه به این سیاست‌ها، ناشی از تجربه‏ی طولانی چند ده ساله‏ی گذشته بود که نخبگان کشور را به این نقطه رساند. نمونه‏ی دیگر، همین مسئله‏ی هدفمند کردن یارانه‏هاست، که این ناشی از تجربه‏ی بلندمدت نخبگان کشور است»(1/1/88)
2- تامین زیرساخت‌های لازم برای برنامه‌های دهه چهارم
توانایی دیگر برای ورود به دهه چهارم و اولویت قرار دادن گفتمان پیشرفت و عدالت، فراهم آمدن زیرساخت‌ها و توانمندی‌های متناسب با آن است. تلاش‌های صورت گرفته در دولت‌های مختلف و جبران بخشی از عقب‌ماندگی‌های زیربنایی به جای مانده از رژیم پهلوی و خسارات ناشی از جنگ تحمیلی هشت ساله، امروزه جمهوری اسلامی را تبدیل به یکی از قطب‌های توسعه در خاورمیانه نموده است.
حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای از این زیرساخت‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی - که امروز آینده‌ای نوید بخش را در آغاز دهه چهارم انقلاب پیش کشور قرار داده - چنین یاد می‌کنند:
«امروز کشور ما مثل دهه‏ی اول یا دهه‏ی دوم انقلاب نیست که زیرساخت‌های علمی و مورد نیاز را در کشور فاقد باشد. امروز جوان‌های ما و متخصصین ما و دانشمندان در هر رشته‏ای که وارد می‌شوند، می‌توانند کارهای بزرگ انجام دهند؛ لذا امروز در کشور آن چیزهائی که برای یک پیشرفت وسیع در زمینه‏ی ارتباطات، در زمینه‏ی مواصلات، در زمینه‏ی تحقیقات علمی، در زمینه‏ی ساخت و سازها مورد نیاز است، بحمداللَّه آماده است. ما از لحاظ راه‏های مهم و بین‏المللی، از لحاظ ساخت فرودگاه، از لحاظ ارتباطات بیسم و باسیم، شبکه‏های ارتباطی، از لحاظ ساخت سدها، احتیاجی به دیگران نداریم. جوانان ما کارخانه‏های پیچیده را می‌سازند، کارهای پیچیده‏ی علمی و فناوری را انجام می‌دهند، نیاز کشور را برآورده می‌کنند، به کشورهای دیگر هم به عنوان مستشار و به عنوان کسانی که تجارت علم و فناوری می‌کنند، کمک می‌رسانند. در این جهت، کشور وضعیت شاخصی پیدا کرده است؛ این پیشرفت کمی نیست. یک روزی جوانهای ما حتّی گلوله‏ی آر.پی.جی را نمی‌توانستند پرتاب کنند و نمی‌شناختند؛ امروز همان جوان‌ها موشک پرتابگر ماهواره می‌فرستند که چشم دانشمندان جهان را به خود جلب می‌کند، همه را متوجه می‌کند. یک روزی ما برای استفاده‏ی از نیروگاه‏هائی که در کشور داشتیم، احتیاج به متخصص داشتیم؛ امروز جوانان کشور ما خودشان آنچنان در صنعت پیشرفت کردند که پالایشگاه، نیروگاه و امکانات گوناگون را خودشان می‌سازند و تولید می‌کنند. یک روزی در زمینه‏ی مسائل زیست‏شناسی، کشور دچار فقر مطلق بود؛ امروز به پیشرفت در دانشهای زیستی، از جمله همین مسئله‏ی سلول‌های بنیادی که بسیار در دنیا چیز مهمی است، دست پیدا کرده است. امروز این امکانات در کشور وجود دارد. اینها همه زیرساختهایی است که پیشرفت‌های آینده براساس این زیرساخت ها آسان می‌شود.»(1/1/88)
3- تلازم پیشرفت و عدالت
بی‌شک با وفور نعمت و افزایش درآمدهای ملی آنچه موجب رفاه عمومی و بهره‌مندی همه‌جانبه از آبادانی کشور خواهد شد وجود عدالت است چرا که در جامعه‌ای که عدالت از بنیادهای آن رخت بربسته و فساد فراگیر شده است، ازدیاد نعمت و افزایش ثروت نه تنها موجب رفاه عمومی نمی‌گردد بلکه موجب تشدید اختلافات طبقاتی و برخورداری طبقاتی خاص و نوکیسه‌گانی خواهد شد که منافع فردی خود را بر منافع اجتماع ترجیح خواهند داد. واین مساله نه تنها پیامدهای منفی اقتصادی دارد بلکه آثار منفی اجتماعی، فرهنگی وحتی سیاسی می تواند داشته باشد. به همین جهت از منظر معظم له «پیشرفت اگر با عدالت همراه نباشد، پیشرفتِ مورد نظر اسلام نیست!»(1/1/88)
از سویی دیگر تاکید تنها بر عدالت، بدون داشتن طرحی مشخص و برنامه های مدون برای عدالت همان عبارت مشهور "توزیع عادلانه فقر" را در اذهان تداعی می‌کند. زیرا در جامعه ای که نعمت و تولیدی نیست و توسعه و پیشرفتی مشاهده نمی شود آنچه در جامعه وفور می یابد فقر و گرسنگی است و در اینجا دیگر عدالت نیز معنای خود را از دست داده و کاربردی نخواهد داشت. بنابراین تنها تلازم پیشرفت و عدالت است که می‌تواند افقهای درخشانی را در سالهای پیشروی ملت آشکار نماید.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این باره می‌فرمایند: «اما بدون عدالت، پیشرفت مفهومی ندارد و بدون پیشرفت هم عدالت مفهوم درستی پیدا نمی‌کند؛ باید هم پیشرفت باشد و هم عدالت. اگر بخواهید الگو بشوید و این کشور برای کشورهای اسلامی الگو بشود، بایستی گفتمان حقیقی و هدف والایی که همه برای او کار می‌کنند، این باشد.»(2/6/87)
4- همه جانبه‌نگری در مفهوم پیشرفت و عدالت
یکی از مولفه‌های مهم در این بحث، ضرورت همه جانبه نگری به مقوله پیشرفت و عدالت است. نگاه‌های تک بعدی به توسعه نه تنها در عمل به ثمر نخواهد رسید، بلکه محصول ایجاد شده را نیز معلوم نیست بتوان عنوان پیشرفت و توسعه نام نهاد. از آن طرف عدالت نیز معنای وسیعی داشته و برخورد گزینشی با برخی شاخصه‌های عدالت مانع از تعمیق عدالت در همه سطوح و لایه‌های جامعه خواهد شد و این آفتی است که تلاش برای تحقق عدالت را تهدید می‌کند.
آیت الله العظمی خامنه‌ای با اشاره به اینکه مقصود ما از پیشرفت، پیشرفت همه جانبه است، ابعاد این همه جانبه بودن را موارد ذیل ذکر می کنند:
1/4-پیشرفت در تولید ثروت ملی؛
4/2- پیشرفت در دانش و فناوری؛
4/3-پیشرفت در اقتدار ملی و عزت بین‌المللی؛
4/5- پیشرفت در اخلاق و در معنویت؛
4/6- پیشرفت در امنیت کشور - هم امنیت اجتماعی، هم امنیت اخلاقی برای مردم؛
4/7- پیشرفت در ارتقای بهره‏وری: «ارتقای بهره‏وری معنایش این است که ما بتوانیم از آنچه که داریم، بهترین استفاده را بکنیم. از نفت موجود، از گاز موجود، از کارخانه‏ی موجود، از راه موجود و از آنچه که در اختیار هست، بیشترین و بهترین استفاده را بکنیم.»(1/1/88)
4/8- پیشرفت در قانون‏گرایی و انضباط اجتماعی؛ «که اگر ملتی دچار بی‏قانونی بشود، قانون‏شکنی بر ذهن و عمل مردم حاکم بشود، هیچ پیشرفت معقول و درستی نصیب آن ملت و کشور نخواهد شد.»(1/1/88)
4/9-پیشرفت در وحدت و انسجام ملی؛ «چیزی که دشمنان از اول انقلاب سعی کرده‏اند آن را به هم بزنند؛ اما خوشبختانه ملت ما اتحاد و انسجام خود را با همه‏ی زمینه‏هائی که ممکن بود برای تفرقه مورد سوء استفاده قرار بگیرد، حفظ کرده است؛ این را ما باید هرچه بیشتر کنیم و ارتقاء ببخشیم. پیشرفت در رفاه عمومی؛ همه‏ی طبقات بتوانند از رفاه برخوردار شوند.»(1/1/88)
4/10- پیشرفت در رشد سیاسی؛ «درک سیاسی، رشد سیاسی، قدرت تحلیل سیاسی برای جمعیت عظیمی مانند جمعیت ملت ما، مثل یک حصار پولادین در مقابل بدخواهی‏های دشمنان است؛ لذا ما باید رشد سیاسی خود را بالا ببریم. مردم ما از لحاظ رشد سیاسی، امروز هم از بسیاری از ملتها جلویند؛ اما باز در این جهت هم باید پیشرفت کنیم.»(1/1/88)
4/11- مسئولیت‏پذیری، عزم و اراده‏ی ملی.
از دیدگاه معظم له «در همه‏ی این زمینه‏ها باید پیشرفت بشود. البته با حرف نمی‌شود، با الفاظ نمی‌توان کاری انجام داد، نوشتن این چیزها روی کاغذ اثری ندارد؛ تحرک و برنامه‏ریزی لازم دارد.»(1/1/88)
5- دیگر آرمان‌ها، شروط تحقق پیشرفت و عدالت
آرمان‌های ترسیم شده پیشرفت و عدالت اولویت‌های این دهه هستند؛ اما بدون توجه به دیگر آرمان‌های مورد نیاز جامعه همین دو هدف نیز تحقیق پذیر نخواهد بود. مقولاتی همچون، معنویت، عقلانیت، آزادی، مردم سالاری دینی، استقلال، امنیت، اخلاق اسلامی، وجدان کاری، انضباط اجتماعی و دیگر مولفه‌های لازم برای یک جامعه سالم و نظام سیاسی پویا، همگی ضرورت هایی هستند که در این مسیر نمی‌توان به آنها توجه نکرد و در عبارتی متقن‌ باید گفت بدون تحقق و توجه همزمان به آنها دستیابی به "پیشرفت" و "عدالت" نیز میسر نخواهد بود.
رهنمود رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز گویای همین مساله است: «بدیهی است که بدون معنویت و بدون عقلانیت، عدالت تحقق پیدا نمی‌کند؛ این را قبلاً هم عرض کرده‌ایم. اگر معنویت نشد، عدالت تبدیل می‌شود به ظاهرسازی و ریاکاری؛ اگر عقلانیت نشد، عدالت اصلاً تحقق پیدا نمی‌کند و آن چیزی که انسان تصور می‌کند عدالت است، می‌آید و جای عدالت واقعی را می‌گیرد. بنابراین معنویت و عقلانیت در تحقق عدالت شرط است.»(2/6/87)
6- تعریف مولفه های انضمامی گفتمان پیشرفت و عدالت
یکی از الزامات دیگر فهم گفتمان پیشرفت و عدالت، مشخص کردن مولفه های انضمامی و عملیاتی این گفتمان است. بدین معنا که اکتفا کردن به مفاهیم کیفی و انتزاعی نمی‌تواند معطوف به عمل بوده و ما را در تحقق عینی اهداف کمک نماید. برای رسیدن به برنامه عینی و عملی باید تلاش نمود تا مفاهیم انتزاعی را به مفاهیم انضمامی و قابل بررسی و کمی تبدیل نمود و از دل آن برنامه ای گام به گام را برای تحقق پیشرفت و عدالت طراحی نمود.
مفاهیمی چون "پیشرفت" و "عدالت" مفاهیمی انتزاعی هستند که تحقق یا عدم تحقق آنها در جامعه به مادامی که تعریفی عملیاتی از آنها ارائه نگردد قابل بررسی و ارزیابی نیست و عدم توجه به این مساله حتی امکان برنامه‌ریزی را نیز از مسئولین سلب می‌کند.
توجه به مقوله "اصلاح الگوی مصرف" و اولویت قرار دادن آن در سال اول از دهه چهارم انقلاب اسلامی توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی را می‌توان نمونه ای کامل از چنین تلاشی برای مشخص کردن مولفه‌های انضمامی دانست. بدون شک چنین اصلاح ضروری یکی از عناصر لازم برای پیشرفت است؛ چرا که هرچقدر تلاش برای تولید، افزایش یابد در صورتی می‌تواند به پیشرفت کشور ختم شود که درست و متناسب مورد استفاده جامعه قرار گیرد وگرنه جامعه‌ای که درست مصرف کردن را نمی داند بی شک کشوری توسعه نیافته باقی خواهد ماند! معظم له در مورد جایگاه اصلاح الگوی مصرف در تحقق پیشرفت وعدالت می فرمایند:
«یک اقدام اساسی در زمینه‏ی همین پیشرفت و عدالت، آن مسئله‏ای است که من در پیام نوروزی خطاب به ملت عزیز ایران عرض کردم؛ و آن مسئله‏ی مبارزه‏ی با اسراف، حرکت در سمت اصلاح الگوی مصرف، جلوگیری از ولخرجی‏ها و تضییع اموال جامعه است؛ این بسیار مسئله‏ی مهمی است.»(1/1/88)
نمونه دیگر از تلاش برای انضمامی نمودن مفهوم "عدالت"، توجه به مساله مبارزه با فساد مالی و کاهش فاصله طبقاتی است که از آن می‌توان به عنوان یکی از شاخصه‌های تحقق عدالت در جامعه یاد کرد. رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در تشریح این موضوع می فرمایند:
«عدالت هم یک واژه‏ی بسیار عمیق و وسیعی است که بایستی خطوط اصلی آن را جستجو و پیدا کرد. به نظر ما عدالت، کاهش فاصله‏های طبقاتی است، کاهش فاصله‏های جغرافیائی است. اینجور نباشد که اگر یک مرکزی، یک استانی، یک شهری، یک کوره دهی از مرکز دور است، در یک نقطه‏ی دور جغرافیائی کشور قرار گرفته است، دچار محرومیت باشد؛ اما آنجائی که نزدیک است، برخوردار باشد؛ این عدالت نیست. هم فاصله‏های طبقاتی باید برداشته شود، فاصله‏های جغرافیائی باید برداشته شود، هم برابری در استفاده‏ی از امکانات و فرصتها باید به وجود بیاید. همه‏ی آحاد کشور، آن کسانی که استعداد دارند، آن کسانی که امکان دارند، بتوانند از امکانات عمومی کشور استفاده کنند. اینجور نباشد که نورچشمی‏ها مقدم باشند و افراد متقلب و خدعه‏گر جلو بیفتند. کاری کنیم که افراد گوناگون کشور، همه بتوانند در برابر امکانات کشور، از فرصت برابر استفاده کنند.»
7- کارآمدی، روح حاکم بر گفتمان پیشرفت و عدالت
کارآمدی باید روح حاکم بر تمامی ساختارها، نهادها، مسئولیت‌ها و برنامه‌های نظام در دهه چهارم باشد؛ چرا که همه ی این سخنان و برنامه‌ریزی‌ها زمانی معنا می‌یابد که "معطوف به عمل"بوده و بدست افرادی کاردان و توانا صورت پذیرد.
امروز بعد از گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی دیگر زمان آزمون و خطا به سرآمده و فرصت برای حاکمیت تمام عیار "عقلانیت" به مفهوم اسلامی آن فرا رسیده است. امروز دیگر قابل قبول نیست که افراد ناشایست و ناکارآمد در رأس امور قرار گرفته و پست‌های مدیریتی کشور را اشغال نمایند؛ بدون "شایسته سالاری" تحقق آرمانهای دهه چهارم ناممکن خواهد بود.
ارزش و جایگاه کارآمدی در اندیشه سیاسی اسلام تا آنجاست که حکیم و تئوریسین نظام سیاسی انقلاب اسلامی در این باره چنین می‌فرماید: «مشروعیت همه‏ی ما بسته به انجام وظیفه و کارآیی در انجام وظیفه است. بنده روی این اصرار و تکیه دارم که بر روی کارآیی‏ها و کارآمدی مسؤولان طبق همان ضوابطی که قوانین ما متخذ از شرع و قانون اساسی است، بایست تکیه شود. هرجا کارآمدی نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت.
ما باید به دنبال کارآمدی باشیم. باید هر یک از کسانی که متصدی این مسؤولیتها، از صدر تا ساقه، هستند، بتوانند آنچه را که برعهده‏ی آنهاست، به‏قدر معقول انجام دهند. انتظار معجزه و کار خارق‏العاده نداریم و نباید داشته باشیم؛ اما بایست انتظارِ تلاش موفق را، که در آن نشانه‏های توفیق هم مشاهده شود، داشته باشیم.»
8- جنبش نرم افزاری و تولید علم مقدمه پیشرفت و عدالت
از دیدگاه مقام معظم رهبری، دارا بودن قدرت علمی سبب کسب سایر قدرتها(سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و...) می شود. از طرف دیگر از دیدگاه ایشان این قدرت علمی زمانی مفید خواهد بود که بر مبنای ویژگی ها و شرایط اسلامی ایرانی باشد وگرنه به همان نتایجی منفی خواهد رسید که در دنیای غرب به وجود آمده است.در واقع با پایان یافتن جنگ تحمیلی و آغاز فصلی جدید پیش روی انقلاب اسلامی جهت سازندگی کشور، طرح‌ها و برنامه‌های متفاوت و گاه مبتنی بر الگوهای توسعه غیربومی در دستور کار قرار گرفت که آثار فرهنگی واجتماعی و حتی سیاسی مهمی در کشور داشت که برشمردن آنها خارج از حوصله بحث است. از این رو مقام معظم رهبری با انتقاد از این گونه الگوها، لزوم تهیه الگوی اسلامی ایرانی را مطرح نمودند و در ادامه موضوع پیشرفت همراه با عدالت را به عنوان یکی از گام های اساسی شکل گیری الگوی مذکور مطرح کردند. بر همین اساس ایشان دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت وعدالت نامگذاری نمودند.
معظم له در تشریح اهداف حکومت اسلامی و ارائه الگوی توسعه مطلوب می‌فرماید: «ما کشور اسلامی می‌خواهیم. کشور اسلامی وقتی تشکیل شد، معنایش این است که دنیای مردم آباد خواهد شد، نه به معنای آبادی‏ای که در نظامهای مادی وجود دارد. در نظامهای مادی آبادی وجود دارد؛ یعنی قدر مطلق پیشرفتهای مادی خوب است؛ اما در مورد همان پیشرفتهای مادی هم تعادل و نگاه عادلانه وجود ندارد. یعنی شما الان مثلاً می‏بینید که در کشور ثروتمندی مثل آمریکا، ثروتمندش اولین ثروتمند دنیاست، لیکن فقیرش هم گاهی بدترین فقیر دنیاست؛ از سرما می‌میرد، از گرما می‌میرد، از گرسنگی می‌میرد. طبقه‏ی متوسطی در آنجا زندگی می‌کنند که اگر شبانه‏روز، تمام‏وقت، با همه‏ی توان کار نکنند، نمی‌توانند شکمشان را سیر کنند. این برای بشر خوشبختی نیست، این برای یک جامعه خوشبختی نیست. بله، تولید ناخالص داخلی‏اش را نگاه کنی، ده برابرِ یک کشور دیگر است؛ این که دلیل نشد. یعنی حتّی در برخورداری‏های مادی هم عدالت نیست، همه‏گیری نیست؛ یعنی همه برخوردار نیستند؛ چه برسد به برخورداری معنوی؛ آرامش روانی نیست، توجه به خدا نیست، تقوا و پرهیزگاری نیست، پاکدامنی و طهارت نیست، گذشت و اغماض نیست، ترحم و دستگیری از بندگان خدا نیست؛ و نیست و نیست و نیست.
این، آن پیشرفتی نیست که کشور اسلامی و جامعه‏ی اسلامی دنبال آن است. آن خوشبختی‏ای که ما برای جامعه‏ی اسلامی، برخورداری‏ای که برای جامعه‏ی اسلامی قائلیم، فقط این نیست که شما اینجا نگاه می‌کنید؛ بلکه برخورداری مادی و معنوی. یعنی فقر نباید باشد، عدالت باید باشد، تقوا و اخلاق و معنویت و پرهیزگاری هم باید باشد. این، آن هدفی است که باید دنبال او برویم.»(2/6/87)
ارائه چنین طرحی جامع و همه جانبه‌ای مبتنی بر آموزه‌های اسلامی نیازمند جهاد فکری - علمی در حوزه‌های مختلف دانش است و این امر تحت گفتمان "جنبش نرم افزاری" توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی نظریه‌پردازی شده است.
در اینجا است که جایگاه دانشجو و طلبه به عنوان سربازان پیشگام و کلیدی "جنبش نرم افزاری" قابل توجه و بررسی است. دانشگاه در کنار حوزه‌های علمیه به عنوان دو بازوی تولید علم و دانش در کشور رسالت بزرگ تحقق جنبش نرم افزاری را برعهده داشته و موظفند آینده انقلاب اسلامی را با تلاش همه جانبه خود تضمین نمایند.
9- نسل سوم؛ بازیگران اصلی دهه چهارم
گذران سه دهه از عمر یک انقلاب کافی است تا شاهد تغییرات نسلی در یک جامعه باشیم. بی‌شک نسل فعال و سرنوشت ساز دهه چهارم، "نسل سومی" است که امروز با کسب علم و دانش و همراه داشتن میراث دو نسل پیشین و بهره‌گیری از تجربیات تلخ و شیرین 30 ساله، ساختن و پیشرفت کشور را نشانه رفته است و این مولفه موثر به عنوان یکی از ویژگی‌های ممتاز و زمینه های ایجاد پیشرفت و عدالت در دهه چهارم مورد توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز قرار گرفته است. ایشان در این باره می‌فرمایند:
«یکی حضور نسل جوانِ تحصیلکرده‏ی ماست. امروز میلیون‌ها جوان پرنشاط و تحصیلکرده، در میدان علم، در میدان تحقیق، در میدان فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی حضور دارند. حضور این همه جوان دانا و تحصیلکرده و آماده در کشور ما یک پدیده‏ی بسیار بزرگ و قابل توجه و اهتمامی است.»(1/1/88)
شناخت ویژگی‌ها، خصوصیات، علقه‌ها و دغدغه‌ها، نیازها و خواسته‌های این نسل و به رسمیت شناختن آنها توسط نسل پیش و مسئولین نظام اسلامی، یکی از مقدمات و باورهای ضروری ورود به این دهه خواهد بود و در این میان اندیشه "جوانگرایی در مدیریت کشور" و "اعتماد به جوانان" در سپردن مسئولیت‌ها به آنان در سالهای اخیر، یکی از نشانه‌های نویدبخش از توجه مسئولین به این امر بوده است.
نسل سوم انقلاب نیز باید با فهم جایگاه و موقعیت استراتژیک خود در آینده کشور و تقویت روحیه مسئولیت پذیری و همچنین شناخت ابعاد این مسئولیت، آماده پذیرش این مسئولیت خطیر باشد. همت و اراده‌های بلند با تاکید بر "صبر و بصیرت"، خواهند توانست این گام مهم در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی را به خوبی بردارند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر وظایف و ماموریت نسل جوان در دهه چهارم انقلاب چنین توضیح می‌فرمایند:
«برای اینکه تفکر انبیاء در جامعه پیاده شود، یک حرکت بلندمدت و طولانی لازم بود. این انقلاب با این هدف به وجود آمد. جامعه‌ی اسلامی، کشور اسلامی، نه فقط دولت اسلامی، نه فقط تشکیل یک نظام اسلامی، بلکه تشکیل یک واقعیت و یک مجموعه مردمی که بر اساس تعالیم اسلام - که لبّ لباب تعالیم انبیاء است - زندگی می‌کنند و آثارش را احساس می‌کنند. این هدف ماست. خوب، ما به این هدف هنوز نرسیدیم، توقع هم نبود که در ظرف سی سال برسیم. این هدف، هدف خیلی طولانی مدتی است. باید تلاش کرد، باید کار کرد تا به این هدف رسید؛ شما مسئولیتتان این است. مأموریت این نسل این است؛ کشور و ملتتان را به آن جایگاهی که معنایش این باشد که یک جامعه‌ی اسلامی به معنای واقعی تشکیل شده، برسانید. این را الگو کنید. این می‌شود بزرگترین وسیله برای گسترش این فکر و گسترش این تجربه در عالم؛ این مأموریت این نسل است که در تصور و در جنبه‌ی نظری، چیز مشکلی نیست.»(2/6/87)
معظم‌له همچنین در پیامی به نهمین نشست سالیانه اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل با تاکید بر نیازمندی دهه چهارم به فکر روشن، عزم راسخ، شجاعت و اخلاص نسل جوان می فرمایند:
«دست یافتن به آرزوهای بزرگ ملی، نیازمند فکر روشن و عزم راسخ و شجاعت و اخلاص است، و جوان مومن که مبانی جمهوری اسلامی و راه امام بزرگوار را عمیقا پذیرفته است، امید بخش‌ترین نیرویی است که می‌تواند ملت ایران را در رسیدن به آرزوهای بزرگش یاری برساند. نقشه‌ی راه برای رسیدن به پیشرفت و عدالت در دهه چهارم را فقط با اذعان به این حقیقت می‌توان ترسیم کرد.»(4/6/87)
10- تحقق آرمانهای دهه چهارم برعهده کیست؟
در یک دقت نظر اولیه می‌توان تمامی ملت و اقشار جامعه را مخاطب رهنمودهای معظم له دانست؛ چرا که تحولی عظیم در سطح جامعه نیازمند همراهی همه آحاد و اقشار جامعه است و تا این مفاهیم به یک خواست و فرهنگ همه جانبه مبدل نگردد، رسیدن به اهداف متعالی با دشواری‌ها و موانع متعددی مواجه خواهد بود.
اما در ورای این پاسخ اولیه، باید گفت که مسئولین نظام اسلامی و خواص و گروه‌های مرجع و نخبگان و عالمان جامعه و احزاب و گروه‌های سیاسی، بیشترین وظیفه را در این بین برعهده دارند که هرگونه غفلت از انجام صحیح وظیفه، خسارات‌های جبران ناپذیری را برای کشور به همراه خواهد داشت.
در بین مسئولین نظام نیز بی‌شک بیشترین وظایف برعهده قوه مجریه به عنوان قوه اجرایی کشور در امر توسعه و آبادانی کشور خواهد بود که تدابیر کارشناسی و دقیق آن در کنار پشتکار و همت متعالی دولت خواهد توانست بخشی از دغدغه های رهبری و ملت را در این زمینه رفع نماید.
حضرت آیت الله خامنه‌ای مسئولین تحقق آرمانهای دهه چهارم انقلاب را چنین معرفی می‌نماید: « سنگین‏ترین مسئولیت بر عهده مسئولان و انواع نخبگان جامعه است؛ نخبگان علمی و نخبگان فکری و نخبگان سیاسی، لیکن جریان دانشجوئی فعال هم مسئولیت سنگینی دارد.»(7/7/87)
11- بی‌راهه‌های پیشِ رو در دهه چهارم
یکی از دغدغه های مهم در این عرصه شناخت راههای صحیح رسیدن به اهداف از بی‌راهه‌هاست. چرا که هرچند حرکت در این مسیر بدون داشتن "نقشه راه" میسر نخواهد بود، اما از سویی دیگر ترسیم دقیق و همه جانبه مسیر رسیدن به آرمان‌ها نیز ممکن نبوده و در عمل، حوادث و اتفاقاتی بوقوع می پیوندد که قابل پیش بینی نبوده و می‌تواند رهزن طریق حق باشد. توجه و هوشیاری نسبت به این امر که در این مسیر بی‌شک با بی‌راهه‌ها و کژروی‌هایی مواجه خواهیم بود و باید برای آنها نیز تدابیری نمود، خود از الزامات مهم کار است.
منظور از بی‌راهه ها در مسیر تحقق گفتمان پیشرفت و عدالت، ارائه نسخه‌های منسوخ و منحرفی است که برای امر توسعه و یا عدالت ممکن است ارائه گردد، نسخه‌هایی که این دو مقوله را از خاستگاه‌های متفاوت و متعارض با مبانی دینی نگریسته و در زمان بحران و معضل ارائه می‌گردد و شرایط بحرانی نیز دقت نظر لازم را در بررسی صحت و سلامت نسخه پیشنهادی به متولیان نمی‌دهد و همین جا آغاز گام برداشتن در بی‌راهه‌هاست.
این آفت و تهدیدی است که مورد توجه تئوریسین گفتمان دهه چهارم انقلاب اسلامی قرار گرفته است از دیدگاه ایشان این بیراهه ها عبارتند از:
1/11-ملاک قرار دادن غرب
«همان طور که عرض کردم، از بیراهه‌ها باید ترسید. گاهی اوقات یک چیزها و راه‌هائی را برای پیشرفت پیشنهاد می‌کنند که بیراهه است. یک نمونه‌اش را گفتم؛ مثل پیشرفتهای دوره‌ی پهلوی که حقیقتاً بعضی‌اش توقف و بعضی‌اش پسرفت و سقوط بود؛ به ظواهر دلخوش کردن، غربی‌ها را معیار و ملاک قرار دادن و دنبال آنها حرکت کردن که نتیجه‌اش همین میشود که در آن پنجاه شصت سالِ شوم و سیاه در دوران پهلوی مشاهده شد.»(7/7/87)
2/11-القاء ناامیدی و عدم اعتماد به نفس
«یک نمونه‌ی دیگر از این بیراهه‌ها، نمونه‌هائی است که گاهی ممکن است در زمان ما هم پیدا بشود؛ باید توجه داشت. در این نمونه‌ی دوم، اسمی از ظواهر آورده نمی‌شود، هویت ایرانی و اسلامی هم مثل آنچه که در آن شکل اول دیده می‌شد، نفی نمی‌شود؛ لیکن یک حالت نومیدی از تحرک و پیشرفت در این مسابقه در سیاستگذاران و سررشته‌داران امور و سخنگویان جامعه مشاهده می‌شود. یعنی نگاهی که به غرب میکنند، یک نگاه به یک نقطه‌ی والا و دست‌نیافتنی است، اسمش را هم می‌گذارند واقع‌بینی! می‌گویند آقا واقع قضیه چیست؛ امروز اینها از لحاظ علمی اینقدر جلویند، در زمینه‌های گوناگون این همه پیشرفت کرده‌اند؛ ما کِی می‌توانیم به گرد اینها برسیم؟ یعنی یک چنین روحیه‌ای در آنها وجود دارد. این هم یک بیراهه است.
این معنایش این است که یک ملت - حالا ملت ما به عنوان یک نمونه - و ملتهای گوناگون شرق و ملتهای مسلمان از جمله، محکوم به این هستند که همیشه دنباله‌روِ حرکت غرب و شاگرد دائمی آنها باشند و هیچ وقت از خودشان امید نداشته باشند که بتوانند در آن سطح قرار بگیرند، چه برسد که از آنها جلو بیفتند؛ هرگز چنین روحیه‌ای نداشته باشند. این، یک بیراهه‌ی بسیار خطرناک است که امروز متأسفانه از سوی استاد دانشگاه، از سوی متفکر سیاسی، از سوی بعضی از گویندگان مذهبی ترویج می‌شود؛ این درست ضد تجربه‌ی طولانی‌مدت بشری است.
چرا؟ مگر خدای متعال یک دسته از انسانها را این‌جور آفریده که همیشه باید جلو باشند؟ کدام واقعیت تاریخی این را نشان می‌دهد؟ مگر همینهائی که امروز در دنیا جلو هستند، در چند قرن قبل از این، ملت‌های عقب افتاده‌ی دنیا در همه‌ی مسائل گوناگون نبودند؟ دوران قرون وسطای اروپا مگر از یاد تاریخ رفته؟ دوران قرون وسطی - من بارها گفته‌ام - دوران تاریکی است، دوران جهل و ظلمت است برای اروپا؛ نه برای کشورهای مسلمان، نه برای ایران. همان دورانی که آنها اسمش را گذاشتند دوران جهل و بی‌خبری و ظلمت و خواب، همان دوران در کشور ما و در کشورهای اسلامی، دوران عظمت و پیشرفت علم و فلسفه است و پیشرفت سیاسی و اقتدار سیاسی.
این نگاه، خیلی نگاه خطرناکی است. در همین زمینه‌هائی هم که امروز شما مشاهده می‌کنید که در زمینه‌های علمی در کشورتان پیشرفت وجود دارد، در همین زمینه‌ها هم بالخصوص بعضی‌ها می‌آمدند و می‌گفتند آقا فایده ندارد! ولی جوان مسلمان، جوان ایرانی، با همت، با انگیزه وارد شد و به سطح دیگران رسید و یک جاهائی هم از دیگران حتّی جلوتر هم رفت؛ یعنی به نسبت زمانی که صرف کرده اگر ملاحظه کنید، جلوتر هم رفته. بنابراین، این تفکر یکی از آن تفکرات بیراهه است. مطلقاً نگاه نومیدانه نباید داشت. نگاه دین، نگاه اسلام، نگاه قرآنی به انسان این است که: انسان باید تلاش کند؛ تلاشِ با نظم، با برنامه‌ریزی و بی‌وقفه، تا بتواند به نتائج برسد.»(7/7/87)
12- سند چشم‌انداز، نقشه‌ی راه دهه چهارم
همانطور که اشاره گردید برای رسیدن به اهداف نیازمند "نقشه راه"ایم. برای حرکت، اراده و عزم و جسارت به تنهایی کافی نیست و در کنار آن نیازمند تدبیر و طرح و برنامه می‌باشیم. حرکت بدون داشتن "نقشه راه" جز افتادن در پرتگاه و اتلاف توان‌ها و استعدادها چیزی به همراه نخواهد داشت.
بی شک امروز از "چشم انداز بیست ساله" می توان به عنوان " نقشه‌ی راه" دهه چهارم انقلاب یاد کرد. این سند می‌تواند توافقنامه‌ای برای همه بخش‌های نظام در حرکت هماهنگ به سمت پیشرفت و عدالت باشد.
حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای با تاکید بر ارزش سند چشم انداز بیست ساله می‌فرمایند: «نقشه‌ی راه، سند چشم‌انداز است. سند چشم‌انداز را هیچ نبایستی مورد غفلت قرار داد. این حقیقتاً یک سند واقعی و یک نقشه‌ی راهِ حقیقی است. باید دستگاههای نظارتی خودتان را محاسبه کنید. حالا دیگران ممکن است نظارت بکنند، ممکن است نکنند؛ ممکن است نظارتشان درست باشد، ممکن است ناقص باشد؛ اما در درون خودِ مجموعه‌ی قوه‌ی مجریه - که نقشش در رسیدن به اهداف چشم‌انداز، بسیار حساس است - دستگاههای نظارتی را فعال کنید، بعد ساز و کارهای نظارتی را بکار بیندازید تا ببینیم برنامه‌ها و سیاستها چقدر جلو رفته؛ یعنی اینجور نباشد که سال دهم سند چشم‌انداز، نگاه کنیم و ببینیم پیشرفتی پیدا نکرده‌ایم؛ نه، بایستی اینها را مرتباً رصد کنید که معلوم شود چقدر پیش رفته‌ایم و چقدر به آن اهداف نزدیک شده‌ایم و چقدر زمینه‌ها فراهم شده است.» (2/6/87)

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات