نخستین سفر بایدن به منطقه پیشاپیش مورد توجه محافل و رسانههای گوناگون قرار گرفته است؛ زیرا این سفر به نحوی تبیینکننده سیاست[...]
نخستین سفر بایدن به منطقه پیشاپیش مورد توجه محافل و رسانههای گوناگون قرار گرفته است؛ زیرا این سفر به نحوی تبیینکننده سیاست و رفتار دولت جدید آمریکا در قبال منطقه و پروندههای پیچیده سیاسی، امنیتی و اقتصادی آن است. قرار است بایدن در پایان سفر خود، در نشست سران کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در جده، در کنار رهبران مصر، اردن و عراق حضور یابد. به این ترتیب، بایدن با عمده سران عرب ملاقات کرده و پیرامون مسائل گوناگون بحث و گفتوگو خواهد کرد. درباره اهداف سفر بایدن به منطقه چند نکته قابل ذکر است:
مقابله با تهدید ایران: سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است، «نفوذ مخرب» ایران جزء موضوعاتی خواهد بود که بایدن در سفر به عربستان و اسرائیل درباره آنها گفتوگو خواهد کرد. مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم هدف از سفر بایدن به منطقه را یکپارچگی و همکاری عمیقتر میان کشورهای منطقه در برابر تهدید ایران، از جمله تهدید موشکی و پهپادی این کشور عنوان کرده است. به نظر میرسد، دولت دموکرات آمریکا با توجه به بنبست فعلی در روند مذاکرات هستهای و نیز به قصد اطمینانبخشی به متحدان خود، از لحن ملایم خود در قبال ایران کاسته و مقامات واشنگتن علناً از ضرورت مقابله با تهدید و نفوذ ایران سخن میگویند.
پیگیری توافق ابراهیم: هدف دیگری که در رسانههای مختلف پیرامون سفر بایدن به غرب آسیا مورد تأکید زیادی قرار گرفته، بررسی امکان پیوستن عربستان به توافق ابراهیم (پروژه امضای صلح بین امارات متحده عربی و بحرین با رژیم صهیونیستی در کاخ سفید در اوت 2020) است. در واقع، بایدن درصدد است در ادامه اقدامات دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکاـ که طرح موسوم به «معامله قرن» را ارائه دادـ از سعودیها بخواهد با رژیم صهیونیستی رابطه رسمی برقرار کنند و علیه ایران همپیمان شوند. اگر عربستان به عنوان یک قطب منطقهای و مدعی رهبری جهان عرب و اسلام به قافله صلح با رژیم صهیونیستی بپیوندد، ژئوپلیتیک و معادلات منطقه دستخوش دگرگونی اساسی خواهد شد. با این حال، الحاق عربستان سعودی به روند سازش و توافق ابراهیم در وضعیت پیچیده منطقه کار آسانی نخواهد بود؛ زیرا عربستان تا اطلاع ثانوی به طرح صلح عربی (در سال 2002 ملک عبدالله، پادشاه وقت عربستان ارائه کرد) پایبند است؛ طرحی که هر گونه سازش با این رژیم را منوط به شروطی، از جمله استیفای حقوق فلسطینیان دانسته است.
تشکیل ناتوی عربی: در آستانه سفر منطقهای بایدن، بار دیگر مسئله ایجاد «ناتوی عربی» مطرح شده است. برخی رسانههای منطقه مدعی شدهاند هدف اصلی این سفر تشکیل ناتوی عربی یا ائتلاف عربیـ صهیونیستی است؛ اما محافل رژیم صهیونیستی به نقل از منابع آمریکایی گزارش دادهاند که سفر بایدن به منطقه ارتباطی با تشکیل ناتوی خاورمیانه ندارد. این در حالی است که برخی کشورهای عربی نسبت به این طرح اشتیاق نشان میدهند. برای نمونه عبدالله دوم، پادشاه اردن اعلام کرد، از تشکیل ائتلاف نظامی مشابه ناتو در خاورمیانه حمایت خواهد کرد، مشروط بر اینکه این کار با کشورهای همسو انجام شود.
برخی ناظران، نشست محرمانه آمریکا با مقامات ارشد نظامی تلآویو و کشورهای عربی در شرم الشیخ مصر را در این راستا تحلیل کرده و گفتهاند توافقات اولیه برای ایجاد ائتلاف نظامی، همچون ناتو به منظور مقابله با تهدیدات ایران انجام شده است. به نظر میرسد، مسئله ناتوی عربی یا ناتوی خاورمیانه بیش از آنکه واقعی باشد، جنجال تبلیغاتی است که بیشتر رسانههای عربی به آن دامن میزنند. در گزارش منابع غربی و صهیونیستی چنین آمده است، اهداف سفر رئیسجمهور آمریکا به خاورمیانه بیشتر از آنکه به ناتوی خاورمیانه یا ائتلاف صهیونیستیـ عربی مربوط شود، ناظر به تدارکات و تفاهماتی در چارچوب فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه (سنتکام) است که تلآویو نیز به آن پیوسته است.
در واقع ناتوی عربی به شکل یک سازمان رسمی حداقل در وضعیت فعلی در دستور دولت آمریکا قرار ندارد؛ اما در عرصه عمل، همکاریهای امنیتیـ نظامی بین رژیم غاصب و کشورهای سازشکار عربی با اشراف و حمایت آمریکا در جریان است. برای نمونه، به تازگی صهیونیستها با چراغ سبز واشنگتن در امارات و بحرین سامانههای پیشرفته هشدار سریع نصب کردهاند. با وجود غیر واقعی بودن ناتوی عربی حداقل در کوتاهمدت، استبعادی ندارد که دورنمای این گونه همکاریها در سایه تشدید پروژه ایرانهراسی، بسترساز تشکیل ناتوی عربی شود. در چنین شرایطی قطعاً ایران و محور مقاومت با شرایط جدید امنیتی در منطقه مواجه شده و موازنه قوا دچار تغییراتی خواهد شد.
کمک به وضعیت حاد رژیم صهیونیستی: برخی ناظران معتقدند سفر بایدن با هدف حمایتهای ویژه از رژیم صهیونیستی انجام خواهد شد، به ویژه اینکه تلآویو به دلیل تشدید اختلافهای داخلی و نزاع بر سر تشکیل دولت، در مسیر فروپاشی قرار دارد. دیدار بایدن از سرزمینهای در شرایطی صورت می گیرد که دولت این رژیم پس از انحلال مجلس در ۲۰ ژوئن گذشته فرو ریخت و اکنون یک حکومت موقت به نخستوزیری یائیر لاپید، وزیر خارجه، قدرت را در دست گرفته و قرار است تا برگزاری پنجمین انتخابات زودهنگام در نوامبر آینده، امور دولت را سرپرستی کند.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی ضمن استقبال از سفر بایدن به منطقه غرب آسیا، اعلام کرده است این سفر برای ادغام رژیم صهیونیستی در منطقه است و به تلآویو به منظور خروج از انزوا کمک زیادی خواهد کرد. با وجود تمام امیدواریها و مانورهای دولت رژیم صهیونیستی، تحلیلگران و ناظران تحولات رژیم صهیونیستی معتقدند سفر بایدن شاید برای تلآویو منافعی داشته باشد و در وضعیت حاد کنونی، این رژیم را از حمایتهای بیشتر واشنگتن برخوردار کند؛ اما نخواهد توانست از وضعیت بحران سیاسی در داخل رژیم گرهی بگشاید.
مسئله انرژی: با آنکه بایدن در اظهارات اخیر خود موضوع انرژی را در سفر آتی خود به منطقه کمرنگ کرده بود؛ اما برخی کارشناسان معتقدند، این موضوع یکی از محورهای مهم مذاکرات بایدن در سفر منطقهای به ویژه با طرف سعودی است. بایدن از وقتی نامزد انتخابات ریاستجمهوری شد، به دلایلی از جمله جنگ یمن و قتل جمال خاشقچی در سال 2018 در ترکیه، در سیاست خارجیاش با عربستان نگاه منفی و گاه تند داشت و حتی اعلام کرد، از این کشور در جنگ یمن حمایت نمیکند.
اما به تازگی دولت ایالات متحده آمریکا نسبت به عربستان دچار نرمش شده و یکی از دلایل مهم آن مسئله انرژی است. نوسان در بازار نفت به دلیل جنگ اوکراین آمریکا را در تنگنا قرار داده و به همین دلیل بایدن و حزب متبوعش به کمک و همراهی عربستان در انتخابات آتی نیاز دارند؛ چرا که به دلیل مسئله تورم و افزایش قیمت بنزین در آمریکا موقعیتشان دچار تزلزل شده است.
بایدن امیدوار است در این سفر از ظرفیت تولید نفت عربستان استفاده کند و عرضه و تولید نفت را افزایش دهد تا شاید بتواند تا حدودی قیمتها را مدیریت کند. پیشتر ریاض به منزله عضو تعیینکننده در کارتل نفتی اوپک پلاس، موافقت کرد که برای کمک به کاهش قیمت نفت خام در جهان، این گروه عرضه نفت را طی دو ماه آینده بیش از سقف تعیین شده افزایش دهد. این در حالی است که کارشناسان انرژی در توانایی عربستان برای افزایش تولید تردید کردهاند.
مذکرات هستهای: با وجود آنکه بایدن همچنان نسبت به روند مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران و احیای توافق برجام اهتمام میورزد؛ اما سفر او به منطقه ارتباط مستقیمی با این مذاکرات ندارد. آنچه در سفر بایدن به مسئله هستهای مرتبط است، اطمینانبخشی به متحدان خود در قبال این مذاکرات است. عربستان سعودی همچنان بزرگترین تهدید خود را در منطقه جمهوری اسلامی ایران میداند، لذا به حمایتهای آمریکا و به ویژه تضمینهای امنیتی چشم دوخته است.
عربستان از یک سو در جنگ یمن دچار شکست شده و به آتشبس تن داده است و از دیگر سو نگران مذاکرات هستهای و احیای برجام است؛ زیرا بر این باور است که اگر توافقی صورت بگیرد و تحریمها علیه ایران لغو شود، دست تهران در نفوذ منطقهای بازتر خواهد شد. از طرفی ناکامی در مذاکرات برجام نیز عربستان را نگران میکند؛ زیرا نتیجه آن توسعه غنیسازی از سوی ایران و در نتیجه افزایش نگرانیهای امنیتی برای عربستان و نیز رژیم صهیونیستی خواهد بود.
بایدن سعی دارد در ملاقات خود با سران ریاض به آنان اطمینان دهد که مذاکرات هستهای به هر نتیجهای برسد برای متحدانش، به ویژه عربستان و سرزمینهای اشغالی خطری در برندارد و به اصطلاح اوضاع تحت کنترل است.در مجموع میتوان پیشبینی کرد، با وجود آنکه رسانهها و محافل مختلف نسبت به سفر آتی جو بایدن به مثابه نخستین سفر او به منطقه غرب آسیا مانور زیادی میدهند؛ اما به نظر میآید این سفر دستاورد قابل ملاحظهای برای دولت او و نیز متحدان منطقهایاش در برنخواهد داشت.
دولت بایدن از ابتدا در قبال منطقه دچار انفعال بود و عقبنشینی از افغانستان و سپس عراق، هیمنه ابرقدرتی واشنگتن را شکست. پیروزیهای جبهه مقاومت به ویژه در جنگ یمن نیز موقعیت آمریکا و متحدش، عربستان سعودی را متزلزل کرد. اکنون بایدن سعی دارد در نخستین سفر منطقهای خود بار دیگر آمریکا را در پروندههای منطقهای فعال نشان دهد و با حمایتهای تازه از متحدان، به زعم خود جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت را در فشار قرار دهد.