یکی از مهمترین دستاوردهای دولت سیزدهم از ابتدای روی کار آمدن تاکنون نقشآفرینی منطقهای و روابط حسنه با کشورهای همسایه بوده است[...]
یکی از مهمترین دستاوردهای دولت سیزدهم از ابتدای روی کار آمدن تاکنون نقشآفرینی منطقهای و روابط حسنه با کشورهای همسایه بوده است؛ برای بررسی این مهم با جعفر قنادباشی، کارشناس غرب آسیا گفتوگو داشتهایم.
* عملکرد دولت سیزدهم در ارتباطات منطقهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
در دولت سیزدهم راهبردهای بسیار کارآمدی به کار گرفته شد که نتایج آن یکی پس از دیگری و به تدریج آشکار خواهد شد. از جمله این راهبردها گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای همسایه و همچنین سیاست افزایش تبادلات و همکاریهای اقتصادی و تجاری با این کشورها بود، که میتواند بسیاری از اهداف و نیازهای ما را بدون نیاز به کشورهای خارج از منطقه تأمین کند. از بین 15 کشوری که با ما همسایه هستند، با شش کشور مرز خاکی داریم و با بقیه مرز آبی. کشورهایی که در آن سوی خلیجفارس قرار دارند و همچنین کشورهایی که آن سوی دریای خزر قرار دارند نیز همسایگان ما تلقی میشوند. هر یک از این 15 کشوری که همسایه ما هستند، قابلیتهای متعددی دارند که میتوانند در عرصه اقتصادی به صورت مکمل با اقتصاد ما عمل کنند، یعنی ما برخی از نیازهای آنها را برطرف کنیم و آنها نیز برخی از نیازهای ما را که این به خودی خود میتواند بخش بزرگی از نیازهای اقتصادی و تجاری را تأمین و بخشی از اهداف ما را نیز محقق کند و حتی موجب افزایش میزان امنیت و توان دفاعی ما شود.
افزون بر ورود وزارت خارجه به این مهم به صورت عملی هم در عرصه فعالیتهای سیاسی در روابط خارجی ورود کرده و به شعارها بسنده نکردیم. رفتوآمدهای مقامات کشورهای دو طرف طی این مدت بیشتر جنبه عملی و کاربردی داشته و برخلاف گذشته در حد تشریفات و دید و بازدیدهای بدون ثمر نبوده است. این موضوع میتواند زمینه همکاری منطقهای بسیار فعال را فراهم کند که در آینده میتواند به یک اتحادیه منطقهای بینجامد. همچنین شاهد استقبال بسیار زیاد کشورهای همسایه از این افزایش تعاملات به دلیل نیازهای موجود بودیم؛ چرا که ما نه تنها میتوانیم از لحاظ تهاتری و راههای مواصلاتی که داریم به آنها کمک کنیم؛ بلکه تولیدات و کالاهای ایرانی از نظر نوع و مرغوبیت و با صرفه بودن بسیار مورد استقبال بوده و به علت نزدیک بودن، هزینه حملونقل بالایی نیز ندارد و از این نظر کالاهای ما میتواند با مزیت بالاتری در بازارهای منطقه عرضه شود؛ به ویژه آنکه اغلب کشورهای همسایه ما درآمدهای ارزی ناشی از نفت و گاز دارند و میتوانند در قبال کالاهایی که به آنها عرضه میشود، در عرصههای مختلف اقتصادی با ما همکاری کنند و در سرمایهگذاریهای مشترک با ما شریک شوند. ما با قطر، عمان، عراق، ترکیه و... در عالیترین سطوح روابط برقرار کردیم و کوشیدیم کمیسیونهای کشورهای همسایه به صورت فعال با ما وارد کار شوند. در حال حاضر، برخی از این کمیسیونها تشکیل شدهاند و برخی در آستانه تشکیل هستند و این در واقع کلید هموار کردن راه و همکاری ما با این کشورهاست.
* این روابط حسنه به لحاظ اشتراکات فرهنگی و تعاملات اقتصادی چه نقشی در انسجام منطقهای دارد؟
همکاری ما با این کشورها از لحاظ فرهنگی موجب گسترش فرهنگ و تبادلات مفید فرهنگی شده و منطقه ما را از تهاجمات فرهنگی خارجی و سیاستهای هویتزدای غربی مصون میکند. در واقع، هویت ما و کشورهای همسایه هویت به هم پیوستهای است که هرگونه انشقاق در آن میتواند سبب افزایش تهدیدات غربی شود؛ اما وقتی ما با یکدیگر همکاری و وحدت داشته باشیم، میتواند توان دفاعی ما را بالا برده و به ما بسیار کمک کند.
به هر ترتیب، دولت ما از یک سو سیاست گسترش روابط با همسایگان را در پیش گرفته و از سوی دیگر سیاست گسترش فعالیتهای اقتصادی وزارت خارجه را در دستور کار خودش قرار داده و وزارتخانههای دیگر را هم در این عرصه فعال کرده است؛ چرا که اگر ما بخواهیم وارد همکاری جدی منطقهای بشویم، نمیتوان تنها به وزارت خارجه بسنده کرد و از این نظر هم شاهد فعالیت دیگر وزارتخانهها، مانند وزارت صمت هستیم که روابط اقتصادی این وزارتخانه فعال شده و برگزاری نشستهایی در این راستا میتواند در آینده به گسترش روابط اقتصادی بیشتر بینجامد. این روابط با همسایگان نیز به نوعی مقابله با تحریمهاست و امکان تحریمهای بیشتر علیه ایران را ناممکن میکند. به عبارتی، با همین رفتوآمدهاست که میتوانیم از ظرفیتهای خوب خزر بیشتر استفاده کنیم.
ما منابع گازی و نفتی مشترکی با قطر و کشورهای حاشیه دریای خزر داریم که این همکاریها در صورتی برای ما قابل بهرهبرداری میشود که وارد همکاری اقتصادی بشویم. چنانچه همکاریهایی در زمینه نفت و گاز و سوختهای فسیلی صورت بگیرد، میتواند در تعیین قیمت هم به عنوان تولیدکنندگان و صادرکنندگان مؤثر باشد و کشورهای مصرفکننده نتوانند نرخهای خودشان را در عرصه نفت و گاز تحمیل کنند. در زمینه برق هم میتوانیم با کشورهایی مانند عراق یا افغانستان وارد همکاری شویم و اگر برق اضافه داریم، به آنها بدهیم و در قبالش کالاهای دیگر از آنها بگیریم.
ما اکنون به دلیل خشکسالی ناچاریم که به کشتهای فرامرزی بیندیشیم و کشوری، مانند افغانستان که آب و هوای معتدلتری برای کشاورزی دارد، میتواند تأمینکننده این هدف ما، یعنی کشتهای برونمرزی ما باشد و محصولات مورد نیاز ما را تأمین کند.
به هر ترتیب، دولت سیزدهم هرچند هنوز چند ماه تا پایان یک سالش باقی است و وزارت خارجه اوایل مهرماه سال گذشته شروع به کار کرده؛ اما اینگونه کوششها سبب شده است حتی وجه بینالمللی ما نیز متفاوت بشود و ما اگر در مجموعههایی، مانند شانگهایی یا بریکس عضویت پیدا میکنیم، به دلیل قابلیتهای ماست که تأثیرگذار است.
میزان صادرات و واردات ما با برخی از این کشورها نشاندهنده ثمراتی است که این روابط میتواند داشته باشد و گسترش این روابط میتواند تأمینکننده بسیاری از اهداف ما باشد. عراق هم اکنون پذیرنده بیشترین کالاهای صادراتی ماست و از آن طرف به این دلیل که عراق درآمدهای خوب نفتی دارد، طبیعتاً میتواند با صادراتی که به این کشور میشود، بخشی از درآمدهای ارزی ما را تأمین کند.
درباره همکاریهایی که در عرصه گردشگری هم صورت میگیرد، کشور ما جایگاه بسیار مهمی دارد و این صنعت متضمن این است که ما روابط بسیار خوبی با همسایگان داشته باشیم تا گردشگرانی که به ایران میآیند بتوانند به کشورهای همسایه بروند یا از کشورهای همسایه به کشور ما هم بیایند و این هم باز از جمله راههایی است که از طریق گسترش روابط با برخی کشورها به ویژه قطر امکانپذیر است. گردشگریهای مشترکی که میتواند بین طرفین باشد، به ویژه در زمانی که بازیهای بینالمللی جام جهانی در قطر برگزار میشود و توریستهای زیادی به قطر میآیند، منافع صنعت گردشگریمان را تأمین میکند.
این همکاریها میتواند به حملونقل مسافران بر روی خلیجفارس و دریای عمان بینجامد و همچنین در خزر، یعنی گسترش حملونقل دریایی و اینگونه همکاریها میتواند زمینه بهرهبرداری بهتر ما را از آبهای ساحلی و بنادرمان فراهم بکند. از سوی دیگر، همکاریهایی که با کشورهای دیگر خلیجفارس خواهیم داشت، میتواند روابط متوازنی را از لحاظ تجاری ایجاد کند و منافع تجاری ما وابسته به یک کشور نباشد، بلکه با کشورهای مختلفی که در خلیجفارس حضور دارند و میتوانند از نظر بندری یک همکاری را ایجاد کنند، ما را به یک عرصه متوازن در عرصه تجاری سوق بدهد.
مسئله دیگر ترانزیت است، همه کشورها علاقهمند هستند از خطوط ریلی و جادهای ما بهرهبرداری کنند و در قبال آن ما میتوانیم درآمدهای خوبی را به دست بیاوریم، همچنان که ترانزیت هوایی هم برای ما یکی از راههای درآمدزاست. بنابراین، فراهم کردن فعالیتهای اقتصادی با کشورهای همسایه ابعاد بسیار زیادی دارد که هر کدامشان میتواند فرصتی برای گسترش دیگر روابط با یکدیگر باشد و زمینه صادرات، واردات و همچنین زمینه صدور خدمات فنی و مهندسی ما را به برخی کشورها فراهم کند و ما میتوانیم در طرحهای گوناگونی، از جمله خطوط انتقال برق و اتصالات تلفنی، ساختن پالایشگاه و پلها شرکت کنیم؛ چراکه ما از نظر فناوری به جایی رسیدیم که میتوانیم از این راهها هم درآمدهای خوبی در قبال همسایگانمان فراهم کنیم. همچنین زمانی که بحث از آبهای رودخانهای کشورهای همسایه میشود، میتوانیم بهترین بهرهبرداری از رودخانهای را بکنیم که برخی از قسمتهایش به صورت مشترک از خاک دو کشور عبور میکند.