ایران اسلامی اکنون شاهد آمارهای تأسفباری در حوزه جمعیت است؛ از کاهش آمار فرزندآوری تا افزایش آمار تعداد سالمندان و حرکت کشور به سوی کهنسالی، همه مواردی است تا موضوع جمعیت را به امری مورد توجه تبدیل کند؛ اما این امر مهم و مورد توجه نه تنها برای ایران اسلامی؛ بلکه همه دنیا از سوی دولت قبل با بیمهری شدیدی مواجه بود و هر چند دولت سیزدهم برای اجرای سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب در حوزه جمعیت تلاش بسیاری برای تصویب و اجرای طرح جوانی جمعیت داشت؛ اما نمیتوان بیمهری دولت قبل به این مهم را کنار گذاشت. در همین زمینه با لاله افتخاری، نماینده اسبق مجلس شورای اسلامیگفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
* خانم افتخاری چرا جمعیت از موضوعات مورد توجه در کشور است و چرا دولت تدبیر و امید با بیتدبیری نسبت به آن سبب عقب ماندن کشور در موضوع آمارهای جبران جمعیتی شد؟
جمعیت داستانی طولانی دارد و بحث سر این است که مدتهای مدیدی برای کنترل آن با سیاستهایی که پیشینهای نامشخص دارد، تلاش شده است و جمعیت به دلیل برخی مشکلات همچون معیشتی، اقتصادی و فرهنگی به مقدار بسیاری کاهش یافت و این کاهش آسیبهای بسیاری برای کشور در پی داشت؛ از جمله اینکه جمعیت به سرعت به سوی پیری میرود و جمعیت پیر مشکلات و مصائب بسیاری دارد؛ هزینه بردار میشود و نیروی جوان و مولد کاهش مییابد و نمیتوان نیروی کار از دیگر کشورها وارد کرد؛ بنابراین با توجه به سیاستهای ابلاغی رهبری در خصوص جمعیت و لزوم توجه به آن در مجلس نهم طرحی تهیه کردیم؛ اما با توجه به دیدگاههای منفی در خصوص جمعیت این طرح به تصویب نرسید؛ البته با توجه به تأکیدات رهبرمعظم انقلاب و تلاش دولت و نمایندگان در مجلس اخیر این طرح تصویب و قانون شد و دولت هم برای اجرای آن همت کرد.
* چرا این طرح با وجود اهمیت بسیار از سوی دولت قبل با بیتوجهی بسیاری همراه بود؟ طرحی که به دلیل سالخورده شدن جمعیت در بیشتر کشورها توجه ویژهای به آن وجود دارد!
ببینید علت شاید باور نداشتن این مسئله مهم و شاید هم به نوعی کسب رضایت آن ور آبیها بوده است و شاید به عمق مسئله پی نبرده بودند و همسویی دولت و مجلس در این مسئله مهم در بیتوجهی بیشتر به آن کمک کرده است و همه اینها سبب تأخیر نسبت به توجه به جمعیت و شاید هم تخریب و کارشکنی نسبت به تصویب قانون مهم جوانی جمعیت شده بود.
* علت اصلی این امر، یعنی اجرای سیاستهای کاهش جمعیتی در کشور چه بود؟ آیا کنترل جمعیت و بیتوجهی به بازه مورد اجرای آن بود یا نقشه و هدفی از پیش تعیین شده از سوی دشمن برای کاهش جمعیت بود؟
شاید به دلیل اطلاعات غلطی که داده شده بود و درک نکردن عمق فاجعه، فرصتی که با افزایش جمعیت دهه ۶۰ به دست آمد و شاید هم باور نداشتن برخی افراد به تحقق وعدههای الهی که به ازای هر نیروی انسانی اگر منابع درست برنامهریزی و تدبیر شود، منابع و برکات آن هم از سوی خدا تأمین میشود. همه این موارد در کنار هم منجر به کاهش جمعیت در آن سالها تا امروز شد. اگر زمین درست بهرهبرداری شود و استفاده از منابع با برنامهریزی نادرست همراه باشد، حتی جمعیت کم هم میتواند زمین را تخریب و نابود کند و ربطی به جمعیت ندارد. وقتی زبالهها در طبیعت ریخته میشود و جمعآوری و مدیریت نمیشود، کوههایی که گیاهانش جمعآوری میشود و جایگزین نمیشود و جنگلهایی که برای چوب و ویلاسازی تخریب میشود و فرآیندی طولانی برای جایگزینی دارد، تخریب زمینها و مصرف نادرست آنها، استفاده از سوختهای نامناسب و افزایش آلایندهها و آلودگی هوا و مسائلی از این قبیل. وقتی انسان درست با طبیعت رفتار نکند، جمعیت اندک هم میتواند منجر به تخریب آن شود؛ اما جمعیت زیاد با برنامهریزی دقیق همانطور که در آیات قرآن هم آمده میتواند سبب آبادانی زمین شود.
* کاهش جمعیت چه آسیبهایی در بر دارد؟
مشکلات و آسیبهای بسیاری میتواند در پی کاهش جمعیت ایجاد شود؛ از جمله آسیبی که به کانون خانواده میزند و فرزندانی بدون خواهر و برادر یا عمه و عمو خواهد شد. خانوادههایی که فرزندی ندارند و بیپشتوانه شدن جوانان، افسردگیها، نبود پشتوانه قومی و فامیلی و نداشتن تجربه دوستی اجتماعی و... با کاهش نیروی جوان و افزایش سالخوردگان سبب کاهش نیروی کار و عدم فرزندآوری میشود و صنایع و تولید داخلی با مشکلات بسیاری مواجه میشود.