اگر سنتشکنی کنیم و سخن آخر را اول بگوییم، باید گفت که «خبرنگاری شغل نیست»؛ بلکه علم ـ هنری است که ویژگی های خاص خود را دارد[...]
اگر سنتشکنی کنیم و سخن آخر را اول بگوییم، باید گفت که «خبرنگاری شغل نیست»؛ بلکه علم ـ هنری است که ویژگی های خاص خود را دارد. خبرنگار دارای روح پرسشگر و حقیقتجوست که همه مساعی خود را صرف کسب اطلاعات و کشف حقایق میکند تا تشنگان حقیقت را سیراب کند. این را به عنوان مقدمه بپذیریم و در ادامه در باب «خبرنگاری جنگ» که میتوان آن را شعبهای از «خبرنگاری بحران» قلمداد کرد، به نکاتی اشاره کنیم.
انسانها بهطور طبیعی همواره با بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی مواجهند که این بحرانها میتوانند آسیبها و مخاطراتی را برای جامعه پدید آورند؛ یکی از این اقدامات، نوع اطلاعرسانی است که تا حد زیادی میتواند در آرامش روانی جامعه مؤثر واقع شود و به تابآوری اجتماعی برای مقابله با بحرانها کمک کند.
به جرئت میتوان گفت، خبرنگاری جنگ، بازنمایی و گزارش میدانی شدیدترین بحرانهاست که بهواسطه برخورد دو جبهه و قدرت نظامی در سطحی از جغرافیای طبیعی و انسانی شکل میگیرد. خبرنگار جنگی جان خود را به خطر میاندازد تا همچون دیده بینای افکار عمومی در دل آتش و خون حضور پیدا کند و گوشهای از واقعیتهای میدانی را با بیان، قلم و دوربین خود به تصویر بکشد. خبرنگار جنگی در کنار ویژگیهای خبرنگاری، مانند ذوق و استعداد، تخصص، سرعت و دقت، حس کنجکاوی و حقیقتجویی و مسئولیت اجتماعی، باید شجاعت و شهامت ورود به میدان جنگ و درگیری را داشته باشد و از نقطه نهایی برخورد گزارشهایی مستند تهیه کرده و به مخاطبان خود ارسال کند.
نقش خبرنگاران جنگی در گزارش صحنه منازعه بسیار مهم بوده و میتواند تصویر ذهنی مخاطبان را از فاصله فرسنگها با میدان جنگ شکل بدهد و از گزارشگری صرف پا را فراتر بگذارد و فریاد طرف مورد ظلم و تهاجم قرار گرفته را به گوش جهانیان برساند. تجربه تاریخی نشان میدهد، نقش خبرنگاران جنگی در انتشار واقعیتهای جنگ ویتنام آنقدر اثرگذار بود که حتی مردم آمریکا را از نظامیان خودشان به شدت متنفر کرد و پنتاگون سالها تلاش کرد تا با ساخت فیلمهای هالیوودی متعدد و هزینههای هنگفت، تنفر عمومی ایجاد شده را از بین ببرد.
دفاع مقدس هشت ساله ملت ایران در برابر جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق با پشتیبانی قدرتهای بزرگ جهان هم میدان عملی برای ایفای نقش خبرنگارانی بود که به مسئولیت اجتماعی خود در قبال مردم و کشورشان عمل کردند و تعدادی از آنها هم به فیض شهادت و جانبازی نائل شدند. پس از پایان دفاع مقدس نیز حضور خبرنگاران در مناطق بحرانی و درگیر جنگ از افغانستان، عراق، لبنان، فلسطین، سوریه و... برای گزارش صحنه جنگ و ثبت ظلم بزرگی بود که با پشتیبانی نظام سلطه و صهیونیسم بینالملل بر ملتهای مسلمان منطقه میرفت.
اما پایان سخن اینکه به موضوع خبرنگاری جنگ توجه لازم صورت نگرفته و امروز این حوزه نیازمند اهتمام بیشتری است. ضروری است با توجه به اصول علمی و حرفهای رسانه نسبت به بازتعریف خبرنگاری جنگ، شاخصههای خبرنگار جنگی، نحوه آموزش و تربیت خبرنگاران جنگ و بایدها و نبایدهای خبرنگاری جنگ پرداخته شود و خبرنگارانی با انگیزه و توانمند این مسیر را ادامه دهند؛ البته به امید روزی که دیگر هیچ جنگی در جهان اتفاق نیفتد.