در تقویم ملی، 14 آبان ماه روز «فرهنگ عمومی» نامگذاری شده است؛ هر چند از این قبیل نامگذاریها در تقویم ملی ما بسیار است و برخی از آنها تنها به یک نام و مناسبت تقلیل یافتهاند، اما مناسبت روز «فرهنگ عمومی» از آن قبیل مناسبتهاست که نباید به راحتی از کنار آن گذشت؛ بلکه باید فرصت و بهانهای برای توجه به آن چیزی باشد که انقلاب اسلامی برای تحول در «فرهنگ عمومی» انتظار داشته است، آنچه محقق شده و آنچه تحقق نیافته و چرایی این معضل.
تعریف «فرهنگ عمومی» تا حدودی همان است که برای اصل «فرهنگ» ارائه شده است؛ مجموعهای از آداب و رسوم، ارزشها، عادات، باورها، خلقیات و... که تصویری کلی از جامعه ارائه میدهد و این تصویر کلی یا امیدوارکننده و مثبت است یا ناامیدکننده و منفی.
«فرهنگ عمومی» در مقابل «فرهنگ نظری» مطرح میشود. فرهنگ نظری به تعبیر سادهتر و روشنتر، همان بخش رسمی، خاص و شاید نخبگانی فرهنگ است که شامل نظریهپردازیها، دستورالعملها و مصوبات و... میشود؛ این بخش از فرهنگ در صورتی میتواند اثرگذار و موفق باشد که «فرهنگ عمومی» جامعه را به خوبی بفهمد و با شناخت درست نیازها و چالشهای آن، آنها را تأمین کند. مشکل فعلی کشور ما، با وجود فرهنگی بودن اصل انقلاب اسلامی و آرمانهای فرهنگی آن، این است که بخش رسمی فرهنگ گاهی جدا از بخش عمومی فرهنگ جامعه حرکت میکند و در برنامهریزیها و بخشنامههای مسئولان فرهنگی، مواردی وجود دارد که برای جامعه اهمیت چندانی ندارد و اساساً مسئله نیست. این در حالی است که جامعه ایرانی، جامعهای با سابقه معنوی و تمدنی است و سیر کلی حرکت آن نیز غالباً بر مدار معنویت و تعالی است؛ اما گاهی نداشتن درک درست از نیازهای فرهنگی بدنه جامعه و مسائل و چالشهای آن و نیز ظرافتها و پیچیدگیهای این حوزه، سبب میشود مسئولان فرهنگی ساز خودشان را بزنند و بدنه جامعه هم به مسیر دیگری برود.
تجربه نشان داده است، اگر معنا و مفهوم واقعی «فرهنگ عمومی» درک شود و فرصتها و تهدیدهای آن به درستی رصد و شناخته شود، امکان برنامهریزی دقیقتر در این حوزه نیز فراهم میشود و در نتیجه، مقابله با جنگ فرهنگی تمامعیار، تلفیقی و چندلایه دشمنان این مرز و بوم، اثربخشتر خواهد بود.
امروز و در دهه پنجم عمر انقلاب اسلامی، ایران عزیز در حوزه فرهنگ عمومی با دهها مسئله ریز و درشت مواجه است؛ از فضای مجازی گرفته تا شکاف نسلی، حجاب و عفاف، آموزش و تربیت، علم و فناوری، زنان و خانواده، مسئله تفریح و...؛ در هر یک از این حوزهها هم دشمن تا توانسته است برنامهریزی کرده و بر مبنای برنامه پر رنگ و لعاب خود، با قدرت عملیات میکند؛ در چنین وضعیتی، نمیتوان با اقدامات بخشنامههای دور از واقعیتهای میدانی کف جامعه یا با برنامههای تئوریک صرف، انتظار تحول و تعالی در فرهنگ عمومی و همگانی جامعه را داشت. آنچه رهبر حکیم انقلاب هم در مقاطع گوناگون بر آن تأکید کردهاند، همین نکته است؛ یعنی پرهیز از غفلت در میدان جنگ فرهنگی و توجه به واقعیتها.