خاورمیانه به دلیل دارا بودن منابع طبیعی بهویژه نفت، به منطقه پرتنش در جهان تبدیل شده است که با اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی، بحران و تنش در این منطقه روزبهروز گسترده شده و اکنون یک وجه خود را به شکل خشکسالی در کشورهای حوزه خلیجفارس نشان داده است[...]
خاورمیانه به دلیل دارا بودن منابع طبیعی بهویژه نفت، به منطقه پرتنش در جهان تبدیل شده است که با اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی، بحران و تنش در این منطقه روزبهروز گسترده شده و اکنون یک وجه خود را به شکل خشکسالی در کشورهای حوزه خلیجفارس نشان داده است. کمبود آب شیرین یکی از خاستگاههای عمده رویارویی در خاورمیانه در دهههای اخیر بوده که سیاستهای خبیثانه رژیم صهیونیسم به حجم این مشکل افزوده است؛ بهگونهای که بسیاری از کشورهای حوزه رودخانه اردن به رویارویی نظامی با یکدیگر برخاستند. در جنگ ۱۹۶۷، رژیم صهیونیستی به یک سد مشترک متعلق به اردن و سوریه واقع در رودخانه برمون شاخهای از رودخانه اردن یورش برد و پس از آن بر بیشتر سرشاخهها و حوزه رودخانه اردن چنگ انداخته و آب چندانی برای نیازهای فزاینده کشور اردن باقی نگذاشته است.
غارت منابع آبی فلسطین
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی برای اینکه موجبات کوچ فلسطینیها از سرزمین مادریشان را فراهم آورد، در کنار تمام ستمهایی که به آنها روا داشت، آب را به روی آنها بست. این در حالی است که گزارش سازمانهای بینالمللی نیز تأیید کردند که رژیم غاصب صهیونیست از آب به منزله سلاحی برای تهدید زندگی ساکنان فلسطین استفاده کرده است. در طول سالها، این رژیم سعی کرد با طرحهای گوناگون و بیوقفه، به غارت منابع آبی و خاکی فلسطینیها دست بزند. در سال 1941، یعنی هفت سال پیش از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی«دیوید بنگوریان» (اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی) گفته بود «ما باید بدانیم که برای حفظ بقای دولت یهودی کنترل آبهای مرزی ازجمله آبهای رودخانه اردن و لیتانی را در دست داشته باشیم.»
تسلط نامشروع
در همین راستا، روستوا (Rostva) یکی از کارشناسان مرکز مطالعات جهانی سالها پیش گفته بود: «از علامت و نشانه (پرچم) رژیم صهیونیستی که دارای زمینه سفید است و با خطوط آبی مشخص میشود میتوان به اهمیت تسلط بر منابع آب در نزد مقامات رژیم صهیونیستی پی برد.» دو نوار آبیرنگ در حاشیه بالایی و پایین پرچم جعلی صهیونیستها، نمادی از رودهای نیل و فرات است؛ یعنی اینکه مرزهای رژیم صهیونیستی از «نیل» تا «فرات» است. به تعبیری میتوان گفت، دسترسی به منابع آبی و اهمیت منابع آبی از همان روزهای اعلام موجودیت جزء اهداف شوم رژیم صهیونیستی بوده است.
کام تلخ غرب آسیا
دولت خودگردان فلسطین از حوضه آبی کوهستان ساحل غربی رود اردن سهم ناچیزی دارد. اشغال بلندیهای جولان سوریه را از حوضه آبی دریاچه جلیله محروم کرده است. از آنجا که تأمین امنیت آبی نیازمند اقدامات نظامی هماهنگ است، رژیم صهیونیستی انگیزهای قوی برای توسعه تکنولوژیکی بهمنظور بهبود امنیت آبی داشته است. سایر منابع آبی داخلی شامل افزایش ظرفیت کارخانههای تولید آب شیرین و تلاش مداوم برای بازیافت آب به رژیم صهیونیستی این فرصت را داده است تا یکی از محدودیتهای جغرافیایی خود را کاهش دهد. رژیم صهیونیستی بهطور قابلملاحظهای ظرفیت خود را برای شیرین کردن آب، طی دو دهه اخیر افزایش داده است.
طمع به نیل و فرات
همچنین رژیم صهیونیستی با تهدید کشورهای منطقه، هرگز مدیریت بهرهبرداری از آبهای منطقه را به آنها نخواهد داد و حمله نظامی این رژیم به شالوده سد «الوحده» سوریه را باید در این زمینه ارزیابی کرد. پروژههای سوریه در تغییر جریان آب رود غاصبانی نیز در همین جهت بود که با حمله هوایی رژیم صهیونیستی متوقف شد. یکی از اهداف حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در جنگ سیوسه روزه سلطه بر منابع آبی جنوب لبنان بوده است. اصرار این رژیم در تسلط بر منطقه ليتانی از طریق قطعنامه ۱۷۰۱ و همچنین حضور نیروهای یونیفل در این منطقه تلاشی در همین زمینه است. از این رو، میتوان گفت رژیم صهیونیستی نهتنها آبهای منطقه را به انحصار خویش درآورده، بلکه به آب نیل هم چشم طمع دوخته است. این رژیم غاصب اولین تهدیدکننده آب در منطقه است که با اوضاع امروزی آب، طمع صهیونیستها به آبهای نیل و فرات بیشتر شده است.