«منصبفروشی» یکی از بدعتهای ناروایی است که رجال و سیاستمداران رژیمهای گذشته، در دستگاههای اداری مملکت داشتهاند و هدف آنان تأمین منافع مادی خود و ارضای تمایلات شاهان عصر خویش بوده است. این رویه در طول تاریخ سلسلههای شاهنشاهی ایران سابقه دارد و بارزترین آن در دوره سلطنت قاجار وجود داشت. حقیقت امر این بود که مشاغل و مناصب در دوره قاجاریه، به ویژه از سلطنت محمدشاه به بعد، به مزایده گذاشته میشد و هر کس که با تهیه مقدمات لازم پول بیشتری به منزله پیشکش به صدراعظم و از طریق او یا خلوتیان شاه به شخص شاه تقدیم میکرد، میتوانست شغل مورد نظر خود را به دست آورد. همین شخص پس از انتصاب، مكلف میشد پیشکشیهای ماهانه یا سالانه خود را مرتباً تقدیم کند تا بر سر کار بماند. پرداخت رشوههای موردنظر، او را از هر گونه مؤاخذه و بازخواست شاهانه در قبال رفتار و كردارهای ناروا با زیردستان و عامه مردم مصون میداشت. هر وزیر یا مأمور عالیرتبه دولت، پس از آنکه به شرح بالا بر سر کار میآمد، همان رویه را درباره انتخاب اعضا و کارمندان و کارکنان مربوط به شغل خویش دنبال میکرد و با دریافت رشوهها و پیشکشهای بعدی در مسابقه ترویج فساد در دستگاه دولت شرکت میجست و کارمندانی که به زورِ تقدیمِ رشوه و پیشکشی به مشاغلی منصوب میشدند، از راه تعدی و تجاوز به مال مردم بیش از آنچه را که داده بودند و میدادند، به دست میآوردند. به این ترتیب، دستگاهی که به نام دولت برای خدمت به مردم به وجود آمده بود، در حقیقت وسیله استثمار مردم بود.
همین شیوه و مرام به نوعی دیگر در دوران پهلوی نیز ادامه یافت. «حسین فردوست» از سردمداران دوران پهلوی در خاطرات خود میگوید: «حاکمان رژیم پهلوی به ویژه شاه و درباریان دلیل برکناری سلطنت قاجار و خلع احمد شاه را تنپرور و فاسدبودن آنان بیان میکردند؛ اما فساد، بیبندوباری، زورگویی، قانونستیزی و منصبفروشی و... پهلویها به اندازهای گسترش یافت که از این بابت، روی پادشاهان و رجال قاجاری را سفید کردند. اگر در دوره قاجار، شاه و صدراعظم منصبفروشی مینمودند، در دوره پهلوی علاوه بر محمدرضا، خواهران و برادرانش نیز به این تجارت پُر منفعت روی آوردند. اشرف رسماً پول میگرفت و شغل میداد، از وکالت تا وزارت و سفارت، و هیچ ابایی نداشت. سپس دستور میداد که در زمان اشتغالت هر کاری میخواهی بکن و این قدر به من بده.»